حادثه 24 -قتل مادر بهدست فرزندی که از بیماری روانی رنج میبرد بار دیگر زنگ خطر را درخصوص لزوم توجه به سلامت روانی در جامعه به صدا درآورد. آنطور که اطلاعات اولیه این پرونده نشان میدهد، فرد متهم به اختلال روانی اسکیزوفرنی مبتلاست. در این نوع از بیماری روانی، توهمهای زیادی را شاهد هستیم. مثلاً شخص بیمار همانطور که گفته مادرش را به شکل اجنه یا اشکال عجیب و غریب میبیند و دچار هذیانگویی میشود. او فکر میکند هر چیزی که در اطرافش وجود دارد رازی را در خود دارد و قرار است پیامی را به او منتقل کند که البته همه اینها قطعا دور از واقعیت است اما چنین افرادی متوجه این موضوع نیستند. اسکیزوفرنی نوعی اختلال است که در آن فرد بینش ندارد و متوجه بیماری خودش نیست. مثلاً همین که در این پرونده پسر جوان میگوید روی تابلوهای خانه، شماره 6نوشته شده است. او فکر میکند این عدد نماد خاصی است و قرار است پیام خاصی را منتقل کند درحالیکه اینطور نیست. بیمارانی که به اسکیزوفرنی مبتلا هستند معمولا در بیمارستان بستری میشوند و تحت درمان داروهای وریدی و آنتی سایکوتیک قرار میگیرند تا این هذیانها و توهمها کنترل شود. این شیوه از درمان تا حدودی مؤثر است و موجب کنترل بیماری میشود اما وقتی شدت بیماری حاد میشود، به درمان پاسخ نمیدهد یا اینکه بیمار مصرف دارو را قطع میکند، علائم دوباره برمیگردد و نتیجه این میشود که بیمار یا به خود یا به دیگران آسیب میزند. در این پرونده نیز بهنظر میرسد مادر پیش از اینکه به قتل برسد متوجه نوعی رفتار غیرطبیعی فرزندش شده بود اما حالا ممکن است که زود اقدام نکرده یا تعلل کرده یا اینکه حریف فرزندش نشده و به هر حال قربانی این جنایت تلخ شده است.
نکته کلیدی و مهم دیگر در اختلال اسکیزوفرنی که شدیدترین نوع اختلال روانی است این است که شخص ارتباطش با واقعیت قطع میشود. خود بیمار یادش نمیآید که در بیمارستان بستری شده یا نه. یا اینکه یادش نیست مادرش را به قتل رسانده. ارتباط او با واقعیت بهصورت گذرا و رفت و برگشتی است و این نشاندهنده شدت اختلال است.
نکته دیگر درباره تأکیدی است که بیمار درباره باهوش بودنش انجام داده است. او گفته که من خیلی باهوش و نابغه هستم و وضعیت تحصیلی خوبی داشتم. بستگی دارد که نشانههای اسکیزوفرنی از چه سنی در افراد ظاهر میشود و اختلال از چه زمانی بروز میکند؛ اما اغلب این افراد از نظر هوشی دچار مشکل نیستند و خیلی از آنها وضعیت تحصیلی خوبی دارند و دانشگاهی هستند و شاید حتی قبل از اینکه نشانههای بیماری بروز پیدا کند در کارشان کم و بیش موفق باشند اما نکته کلیدی این است که بعد از بروز بیماری اینها خیلی از عملکردهایشان مختل میشود و اگر تست هوش یا شخصیت از آنها گرفته شود، بهشدت واپسروی دارند و دچار افت میشوند. این موضوع خیلی غمانگیز و باعث ناراحتی است.ایکاش روانپزشکهایی که در مراکز نگهداری بیماران روانی بودند به مادر این هشدار را میدادند که مطمئن شود فرزندش داروهایش را به موقع مصرف میکند یا اینکه بیشتر از خودش مراقبت کند که در هر صورت تقدیر به این شکل رقم خورد.