پایان سرقت های سریالی زنی که ادعا می کرد باردار است

وقتی مدیر یک خیریه با زن ‌باردار آشنا شد که مدعی بود شوهرش در زندان است و مشکل مالی دارد او را در خانه‌اش استخدام کرد، غافل از اینکه این زن نقشه شومی در سر دارد.
تاریخ: 01 آذر 1399
شناسه: 69514

حادثه 24 - وقتی مدیر یک خیریه با زن ‌باردار آشنا شد که مدعی بود شوهرش در زندان است و مشکل مالی دارد او را در خانه‌اش استخدام کرد، غافل از اینکه این زن نقشه شومی در سر دارد.

چند روز قبل زنی نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و خبر از سرقت میلیونی از ‌خانه‌اش داد. او گفت: من مدیر یک مؤسسه خیریه هستم و مدتی قبل با یک زن باردار آشنا شدم. آن روز قصد داشتم به دفتر کارم بروم که او را مقابل مؤسسه خیریه دیدم. تا مرا دید شروع به گریه کرد. می‌گفت فرزند سومش را باردار است و به‌شدت مشکل مالی دارد. چراکه شوهرش به‌خاطر بدهی در زندان است. می‌گفت باید کار کند تا  بدهی شوهرش را تهیه و او را از زندان آزاد کند.

شاکی ادامه داد: دلم برای این زن که خودش را مهناز معرفی کرد،سوخت. چرا که می‌گفت هزینه 2فرزند دیگرش هم بر دوش اوست و هر کاری باشد، انجام می‌دهد تا خرج زندگی‌شان را تامین کند. داستان زندگی او و وضعیت بارداری‌اش باعث شد که به فکر پیدا کردن کار برای او بیفتم. وقتی گفت آشپز خوبی است، خواستم که هرازگاهی به خانه‌ام بیاید و کارهای آشپزی را انجام دهد. حتی او را به دوستان دیگرم نیز معرفی کردم تا از این طریق بتواند پولی دربیاورد و خرج زندگی‌اش را تامین کند، اما خبر نداشتم که همه اینها نقشه‌ای است برای سرقت از من و دوستانم.

این زن گفت: مهناز به خانه‌ام آمد و من بیشتر از آنچه کار می‌کرد به او پول می‌دادم. حتی برایش لباس و مواد خوراکی می‌خریدم که به خانه‌اش ببرد. او آخرین بار در خورش قورمه‌سبزی که پخته بود داروی بیهوشی ریخت. پس از خوردن آن از هوش رفتم. چشمانم را که باز کردم در بیمارستان بودم و متوجه شدم که 24ساعت در خانه بیهوش بوده‌ام. دخترم که موفق نشد با من تماس بگیرد، به خانه‌ام آمد و مرا بیهوش پیدا و اورژانس را خبر کرد. اگر او نمی‌رسید و فرشته نجاتم نمی‌شد به گفته پزشکان جانم را از دست داده بودم.

شاکی ادامه داد: وقتی از بیمارستان مرخص شدم و به خانه برگشتم متوجه شدم که همه پولهای نقد، طلا، سکه و دلارهایی که در خانه داشتم سرقت شده است. فهمیدم که مهناز به من دروغ گفته و نقش بازی کرده تا وارد خانه‌ام شود و نقشه سرقتش را عملی کند.

سرقت‌های سریالی

با شکایت این زن، تیمی از مأموران اداره آگاهی با دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت وارد عمل شدند. تحقیقات برای دستگیری زن سارق شروع شد. درحالی‌که بررسی‌ها ادامه داشت مشخص شد که 3نفر از دوستان شاکی نیز هدف سرقت‌های این زن قرار گرفته‌اند. تحقیقات نشان می‌داد که 3شاکی دیگر با سفارش شاکی نخست تصمیم گرفته بودند به مهناز کمک کنند و برای همین از او خواسته‌ بودند که به خانه‌شان بیاید و کارهای خانه آنها را انجام دهد. این 3شاکی کارمند بودند و زمانی که به محل کارشان رفته بودند، زن سارق با ساخت کلید خانه‌هایشان وارد آنجا شده و دست به سرقت اموالشان زده بود.

سرقت برای پولدار شدن

ماموران پلیس با سرنخ‌هایی که از زن سارق به‌جا مانده بود، موفق شدند محل زندگی او را شناسایی و این زن را دستگیر کنند. او در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی اقرار کرد و گفت که دلش می‌خواسته پولدار شود و برای همین دست به سرقت می‌زده است.

وی ادامه داد: چند روز قبل پیامکی درخصوص کمک به نیازمندان از یک سازمان خیریه برایم ارسال شد. خواندن این پیام، جرقه سرقت را در ذهنم روشن کرد. تصمیم گرفتم نقش یک زن باردار را بازی کنم تا دل آدم‌ها به رحم بیاید و به من اعتماد کنند. وی ادامه داد: نقش یک مادر را بازی کردم درصورتی‌که مجرد هستم و شوهر هم ندارم. به مقابل سازمان خیریه‌ای که از قبل شناسایی کرده بودم رفتم. نخستین طعمه‌ام مدیر آنجا بود. شروع کردم به نمایش بازی کردن. خودم را شبیه یک زن باردار درست کردم و به زن نیکوکار گفتم مشکل مالی دارم و شوهرم زندانی است. او هم با دیدن ظاهرم به من اعتماد کرد.

متهم گفت: وقتی وارد خانه این زن و دوستانش شدم نخستین کاری که کردم سرقت کلید خانه آنها و ساختن کلید یدک بود. زن خیر اما همیشه در خانه بود و برای همین برای سرقت از خانه او، وی را بیهوش کردم ولی دوستانش به سر کار می‌رفتند و برای همین با استفاده از کلید یدک به خانه آنها دستبرد زدم.

این متهم پس از اعتراف به سرقت‌ها، با دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت. تحقیق از او برای شناسایی شاکیان دیگر ادامه دارد.

در همین رابطه