درست یک سال میگذرد؛ یک سال است که سارا همبندیهایش را نمیبیند، پشت میلهها نیست، شبها را روی آن تختهای چندطبقه فلزی نمیخوابد و برای هواخوریاش ساعت تعیین نمیکنند. سارا 9 سال تمام در آن سلول روزگار گذراند، بعد از کشتن خواستگارش به زندان مرکزی کرمان افتاد. ٩ بار سال را در کنار همبندیهایش تحویل کرد تا اینکه بهمن ماه پارسال، آن در آهنی به رویش باز شد و زندگیاش عوض شد.
2020,2,9,11,10,4120 بهمن 1398