زمان مطالعه: 4 دقیقه

فریب دختر بیمار با ازدواج برای سرقت طلاهایش

پسر جوان که پس از فریب دختر بیمار و فراری دادن او از خانه، همه طلاهای وی را سرقت کرده بود دستگیر شد.
27 شهریور 1402
شناسه : 99572
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/99572
292+
بالا
پسر جوان که پس از فریب دختر بیمار و فراری دادن او از خانه، همه طلاهای وی را سرقت کرده بود دستگیر شد.

حادثه 24 - پسر جوان که پس از فریب دختر بیمار و فراری دادن او از خانه، همه طلاهای وی را سرقت کرده بود دستگیر شد.

اواخر مرداد امسال زنی به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدید شدن دختر ۲۵ ساله اش داد.

وی توضیح داد: دخترم تینا بیماری روحی و روانی دارد و باید هر روز دارو مصرف کند و نمی‌تواند تنهایی از خانه بیرون برود. اما از روز گذشته ناپدید شده و هیچ کس اطلاعی از سرنوشت او ندارد. از سوی دیگر همزمان با ناپدید شدم دخترم متوجه شدم که تمام طلا و جواهراتمان به سرقت رفته و مطمئنم که دخترم آنها را با خودش برده و با توجه به این شرایط نگرانم که اتفاق شومی برایش رخ داده باشد.

 عقد غیرقانونی

با ثبت اظهارات این زن، گروهی از ماموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران زیر نظر بازپرس جنایی تحقیقات برای یافتن دختر گمشده شروع کردند. ردیابی تلفن همراه دختر ناپدید شده نشان می داد که او در خانه‌ای در حوالی جنوب تهران است.

با انجام اقدامات پلیسی خیلی زود ماموران وی را شناسایی کردند و متوجه شدند که او با پسری به نام محسن ازدواج کرده است. دختر جوان به اداره پلیس منتقل شد و در تحقیقات از اتفاق دردناکی گفت که برایش رخ داده بود.

او توضیح داد: با هر پسری که آشنا می شدم،‌ وقتی متوجه می شد بیمار هستم، رهایم می کرد تا اینکه چندی قبل از طریق اینستاگرام با پسری به نام محسن آشنا شدم. او اهل تهران نبود و من حرفی از بیماری‌ام به او نزدم. بعد از مدتی محسن مدعی شد که عاشق من شده اما می‌دانستم خانواده ام با ازدواج ما مخالفت می کنند. یک روز محسن پیشنهاد داد تا از خانه فرار کنم. گفت که اگر مقدار پول تهیه کنم، با هم ازدواج خواهیم کرد و من شبانه وسایلم را جمع کردم، طلا و جواهرات خودم و مادرم را برداشتم و نزد محسن رفتم. سپس او مرا به دفتری برد و غیرقانونی عقد کردیم.

وی ادامه داد: یک هفته بعد از عروسی، محسن غیبش زد و دیگر به خانه برنگشت،‌حتی جواب زنگ هایم را هم نمی داد. آنجا بود که متوجه شدم وی همه طلاهایم را دزدیده و فرار کرده است. در همه این مدت منتظر بودم که برگردد تا اینکه پلیس مرا پیدا کرد.

با اظهارات دختر بیمار، دستور بازداشت محسن صادر شد و ماموران با سرنخ‌هایی که از وی به جا مانده بود، او را دستگیر کردند. او در بازجویی ها به سرقت طلاهای دختر جوان اعتراف کرد و گفت: من عاشق تینا بودم و برای همین خواستم از خانه فرار کند. اما یک هفته بعد از عقد متوجه شدم بیمار است. او رفتارهای عجیبی داشت و دارو مصرف می کرد. برای همین طلاهایش دزدیدم و شبانه او را ترک و فرار کردم.

اظهارات متهم در حالی بیان می‌شود که پلیس احتمال می‌دهد وی با این شگرد دست به فریب دختران و سرقت طلا و جواهرات آنها می‌زده است. به همین دلیل تحقیقات از او ادامه دارد.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

ارسال نظر