زمان مطالعه: 4 دقیقه

بخشش دختری که مادرش را کشته بود توسط پدربزرگ و مادربزرگ

دختری که بر سر 3 دانگ خانه، با مادرش درگیر شده و جان او را گرفته بود، 4سال پس از این جنایت در شرایطی که در یک‌قدمی چوبه دار قرار داشت، از سوی پدربزرگ و مادربزرگش بخشیده شد تا کابوس‌های او پایان یابد.
04 خرداد 1402
شناسه : 96713
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/96713
368+
بالا
دختری که بر سر 3 دانگ خانه، با مادرش درگیر شده و جان او را گرفته بود، 4سال پس از این جنایت در شرایطی که در یک‌قدمی چوبه دار قرار داشت، از سوی پدربزرگ و مادربزرگش بخشیده شد تا کابوس‌های او پایان یابد.

حادثه 24 -  دختری که بر سر 3 دانگ خانه، با مادرش درگیر شده و جان او را گرفته بود، 4سال پس از این جنایت در شرایطی که در یک‌قدمی چوبه دار قرار داشت، از سوی پدربزرگ و مادربزرگش بخشیده شد تا کابوس‌های او پایان یابد.

ششم فروردین سال98 و با پیدا شدن جسد زنی 45ساله در پاگرد طبقه دوم خانه‌شان تحقیقات برای کشف راز مرگ او شروع شد. اگرچه بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که زن 45ساله تعادلش را از دست داده و بر اثر سقوط از پله‌ها فوت شده؛ اما آثار کبودی روی بدن او نشان از درگیری و ضرب و شتم می‌داد. ضمن اینکه مأموران در بررسی داخل خانه با آثار لکه‌های خون روبه‌رو شدند و از طرفی همسایه‌ها می‌گفتند شب قبل صدای دعوای این زن و دخترش را شنیده‌اند. در این شرایط دختر جوان مقتول که با او زندگی می‌کرد بازداشت و در بازجویی‌ها به درگیری مرگبار با مادرش اعتراف کرد. او گفت: پدر و مادرم 7سالی می‌شد که جدا از یکدیگر زندگی می‌کردند. من با مادرم زندگی می‌کردم و قرار شد پدرم آپارتمانی را که در خانی‌آباد بود را به نام مادرم بزند و بعد مادرم 3دانگ خانه را به نام من منتقل کند اما مادرم مدام امروز و  فردا می‌کرد و این مرا آزار می‌داد.  وی ادامه داد: شب حادثه باز ماجرای سند خانه را پیش  کشیدم. آن شب جر و بحث میان  من و مادرم به اوج رسید و  کار به کتک کاری کشیده شد. من  موهای مادرم را گرفته و هلش  دادم. سرش به میز کنسول آرایش  برخورد کرد و به زمین افتاد. اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که این اتفاق باعث مرگ مادرم شود. من آنقدر عصبانی بودم که از خانه بیرون رفتم تا خرید کنم و کمی آرام شوم. وقتی برگشتم جسد بی‌جان مادرم را دیدم که در پاگرد افتاده بود.

تحقیقات در پرونده دختر جوان تکمیل و به دادگاه کیفری فرستاده شد. در جلسه دادگاه، اولیای دم که برادر، پدربزرگ و مادربزرگ دختر جوان محسوب می‌شدند، درخواست قصاص قاتل مادر را کردند. به این ترتیب حکم قصاص دختر جوان تأیید شد و این رأی مدتی بعد در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و آماده اجرا شد. درحالی‌که شمارش معکوس برای قصاص دختر جوان شروع شده بود، تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش‌های خود را برای جلب رضایت از اولیای دم شروع کردند. تلاش‌ها نتیجه داد و سرانجام پدربزرگ و مادربزرگ که اصرار بر قصاص قاتل دخترشان داشتند به‌خاطر رضای خدا، نوه خود را بخشیدند. آنها وقتی شنیدند که نوه‌شان از قتل مادرش به‌شدت پشیمان است و در زندان مدام کابوس چوبه دار می‌بیند، به او زندگی بخشیدند تا کابوس هایش پایان یابد. علاوه بر این زوج سالخورده که بزرگ‌ترین تصمیم زندگی شان را گرفته بودند، نظر پسر مقتول که برادر دختر اعدامی بود، هم باید در پرونده ثبت می‌شد. او هم که اصرار بر قصاص خواهرش داشت، سرانجام دلش به رحم آمد و به شرط دریافت دیه گذشت کرد. به این ترتیب این پرونده جنایی، پایان شیرینی داشت و دختر جوان از مجازات قصاص رهایی یافت تا به‌زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه برود.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

ارسال نظر