زمان مطالعه: 3 دقیقه

اولین اعترافات عامل اسیدپاشی در خیابان دامپزشکی: پشیمانم

مردی که برای انتقام‌جویی روی یکی از زنان بستگانش اسید پاشیده بود، در جلسه بازپرسی اظهار ندامت کرد
06 اردیبهشت 1402
شناسه : 95927
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/95927
373+
بالا
مردی که برای انتقام‌جویی روی یکی از زنان بستگانش اسید پاشیده بود، در جلسه بازپرسی اظهار ندامت کرد

حادثه 24 -  مردی که برای انتقام‌جویی روی یکی از زنان بستگانش اسید پاشیده بود، در جلسه بازپرسی اظهار ندامت کرد

این حادثه ساعت 10:30صبح دوشنبه هفته گذشته در خیابان دامپزشکی اتفاق افتاد. متهم بعد از پاشیدن مقدار زیادی اسید روی زنی حدودا 30ساله از آنجا گریخت و زن جوان نیز به بیمارستان انتقال یافت. در همان تحقیقات مقدماتی، هویت متهم شناسایی و معلوم شد که از بستگان شوهر زن جوان است. مخفیگاه این مرد 41ساله در خانه‌ای در جنت‌آباد شناسایی و وی دستگیر شد و دیروز در دادسرای جنایی تهران از انگیزه‌اش برای اسیدپاشی گفت و اینکه به ‌شدت پشیمان است. گفت‌وگو با او را بخوانید.

انگیزه‌ات از اسیدپاشی چه بود؟

حرف و حدیث‌های فامیلی. همین باعث شد تا من به‌شدت عصبانی شوم.

بیشتر توضیح بده؟

زنی که روی او اسید پاشیدم، همسر پسرخاله‌ام است. من و پسرخاله‌ام دوستان صمیمی بودیم؛ او 12سال است که ازدواج کرده و 2فرزند دارد. من هم متاهلم و یک فرزند دارم اما از چندی قبل متوجه شدم که همسر پسرخاله‌ام بین فامیل پشت‌سر من و همسرم بدگویی کرده است. اوایل باورم نمی‌شد اما وقتی این حرف و حدیث‌ها بیشتر به گوشم رسید، فهمیدم که حقیقت دارد. حتی یک‌بار با همسر پسرخاله‌ام در این رابطه صحبت کردم اما حرف و حدیث‌ها تمامی نداشت. در تعطیلات عید به خانه چند نفر از بستگانم برای عید دیدنی رفتم و از همه آنها شنیدم که همسر پسرخاله‌ام پشت‌سر ما حرف‌های نامربوطی زده است. از آن پس آتش کینه در دلم روشن شد که این آتش دامن مرا هم گرفت.

اسید را از کجا تهیه کردی؟

اسید را برای خانه خودم خریده بودم. برای باز کردن لوله‌ها. روز حادثه وقتی شنیدم که باز هم همسر پسرخاله‌ام پشت‌سر همسرم صحبت کرده است، با ظرف اسید به خانه آنها رفتم. می‌خواستم آنها را تهدید کنم اما پسرخاله‌ام در خانه نبود. همسرش بیرون آمد که با هم درگیر شدیم و از شدت عصبانیت، اسید را به روی او پاشیدم و بعد فرار کردم اما حالا که چند روز از این ماجرا گذشته خیلی پشیمانم که دست به چنین کار اشتباهی زدم. هر روز خودم را سرزنش می‌کنم چون با آبروی خودم هم بازی کردم و باید روانه زندان شوم.

سابقه داری؟

نه اصلا. تا به حال پایم به دادسرا و کلانتری باز نشده بود. اگر خشم خودم را کنترل می‌کردم، هرگز پایم به اداره پلیس و دادسرا باز نمی‌شد.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

ارسال نظر