حادثه 24 - در 2 سال گذشته حدود 100نفر در استان هرمزگان به اتهام قتل به قصاص محکوم شدند و با قطعی شدن حکمشان در یک قدمی چوبه دار قرار داشتند؛ اما پیگیریهای مسئولان قضایی استان، باعث نجات دستکم نیمی از آنها شد. اما پشت پرده این بخششها چه بود و چه کسانی باعث نجات 50قاتل پشیمان از چوبه دار شدند؟
یکی از آنها کاظم شاهرخنیا است. عضو شورای حل اختلاف زندان بندرعباس و گزارشگر ورزشی هرمزگان. او بهدلیل تلاشهایش برای ایجاد صلح و سازش در پروندههای قضایی، در زندان بندرعباس فرد محبوبی است و زندانیان به چشم فرشته نجات به او نگاه میکنند. خودش میگوید: با وجود همه سختیهایی که کارش دارد، با تمام وجود بهدنبال بخشیده شدن محکومانی است که ناخواسته مرتکب جرم شدهاند و از کردهشان پشیمان هستند. او در گفتوگویی خواندنی، ناگفتههای جالبی از بخشیده شدن 50قاتل از چوبهدار را بازگو کرد.
از چه زمانی برای بخشیده شدن محکومان به قصاص پیشقدم شدید؟
من حدود 16سال است که کارمند سازمان زندانها هستم. از 2سال قبل به زندان بندرعباس منتقل و عضو شورای حل اختلاف زندان شدم و از همان زمان کارم را برای ایجاد صلح و سازش در پروندههای قتل آغاز کردم.
در این مدت برای نجات چند نفر از چوبهدار تلاش کردید؟
از سال1400 تلاشهایم برای جلب رضایت اولیای دم پروندهها شروع شد. روزهایی که به زندان میرفتم زندانیانی را میدیدم که به اتهام قتل سالها در زندان بلاتکلیف بودند و هیچکسی را نداشتند که کارشان را پیگیری کند و وقتی وضعیتشان را دیدم دوست داشتم به آنها کمک کنم و برای جلب رضایت اولیایدم پرونده سراغ آنها رفتم. از طرفی در 90درصد پروندههای قتلی که در جنوب اتفاق افتاده معمولا افراد بر اثر یک حادثه و اتفاق مرتکب قتل شدهاند و هرگز برای چنین اقدامی نقشه قبلی نکشیده بودند و همهشان هم پس از این حادثه پشیمان و نادم بودند. به همین دلیل من پیگیر کارشان شدم. در 2 سال گذشته حدود 100مورد قتل وجود داشت که من با همکاری همکارانم و معتمدان محلی توانستیم برای 50نفر که حکم قصاصشان قطعی شده بود رضایت بگیریم و آنها نجات پیدا کردند.
بهخاطر شغلتان مدام با خانوادهاولیای دم و متهمان سر و کار دارید و فضایی که در آن کار میکنید تا حدودی تلخ است. آیا بهخاطر سختیهایی که شغلتان دارد از آن راضی هستید؟
بله. هر کاری سختیهای خاص خودش را دارد؛ اما من از شغلم راضیام. بهخصوص زمانی که موفق میشوم رضایت اولیای دم را بگیرم و یک نفر از چوبه دار نجات پیدا میکند؛ آن زمان است که خستگی از تنم در میرود و احساس خوبی پیدا میکنم. وقتی برای سرزدن به زندانیان میرفتم به من به چشم فرشته نجات نگاه کرده و همه شروع به دردودل میکردند. همین شرایط به من قوت قلب میدهد. در این مدت من برای صحبت کردن با اولیای دم پروندهها به اغلب شهرهای کشور سفر کردهام و دائم گوشی تلفنم زنگ میخورد. هرچند این شرایط باعث ایجاد سختیهایی برای خانوادهام میشود اما وقتی تلاشها به نتیجه میرسد خانوادهام خوشحال میشوند.
معمولا برای بخشیده شدن چه افرادی اقدام میکنید؟
من و همکارانم برای هر زندانی اقدام نمیکنیم. مثلا برای افرادی که مرتکب جنایتهای ناموسی شدهاند یا اینکه قتلی که مرتکب شدهاند با طرح و نقشه قبلی باشد و... نمیتوانیم کاری انجام دهیم. ما بیشتر روی قتلهایی که ناخواسته هستند کار میکنیم. افرادی که سابقهای ندارند و بر اثر یک حادثه مرتکب قتل شدهاند. از طرفی رفتار زندانی را هم در مدتی که در زندان است بررسی میکنیم و اگر معلوم شد که او پشیمان است و به اندازه کافی تنبیه شده تلاشهایمان برای جلب رضایت اولیایدم پرونده را شروع میکنیم. یکی از پروندههایی که هیچ وقت فراموش نمیکنم قتلی بود که در بشاگرد اتفاق افتاده بود. معتمدان محلی 38مرتبه برای جلب رضایت اولیای دم تلاش کرده بودند و به نتیجه نرسیده بودند اما به لطف خدا در نخستین جلسهای که با اولیایدم گذاشتیم ،موفق شدیم رضایتشان را جلب کنیم.
در این بین آیا پیش آمده که از سوی طرفین پروندهها تهدید شوید؟
چند مورد اتفاق افتاد که تماسهای تهدید آمیز داشتم که در این پرونده نباید دخالت کنی اما وقتی با آنها صحبت کردم نهتنها دیگر تهدیدم نکردند که با من دوست هم شدند.
وقتی با اولیای دم برای بخشیده شدن افرادی که مرتکب قتل شدهاند رایزنی میکنید چطور با آنها حرف میزنید که بتوانید رضایتشان را جلب کنید؟
رضایت گرفتن مستلزم پیگیریهای زیادی است و من هم بارها پیگیری میکنم و با آنها تماس میگیرم. سعی میکنم از کانالهای دیگر و از افراد مورد اعتماد آنها کمک بگیرم. چندین جلسه خصوصی با آنها برگزار میکنیم تا اینکه رضایتشان جلب میشود.
آیا در این سالها موردی وجود داشت که با وجود پیگیریهایی که انجام دادهاید اولیایدم پروندهای حاضر به بخشش نشوند و حکم قصاص را اجرا کنند؟
بله. یادم میآید، موردی بود که اولیای دم ساکن یکی از شهرهای غربی کشور بودند. فرد محکوم همسرش را به قتل رسانده و خیلی پشیمان بود. آنها پسر دایی و دختر عمه بودند. میگفت نمیخواستم این اتفاق بیفتد. ما هم تلاش زیادی برای بخشیده شدنش انجام دادیم. چند مرتبه با اولیای دم صحبت کردم و حتی یک مرتبه که برای اجرای حکم آمده بودند از آنها مهلت گرفتیم و حکم اجرا نشد. من با برادر مقتول دوست شدم و قرار بود که رضایت دهند اما خواهرش تماس گرفت و گفت اگر رضایت بدهید من خودم را میکشم و به این ترتیب با وجود تلاش زیادی که انجام شده بود حکم اجرا شد. این ماجرا برای من خیلی سنگین و تلخ بود.
در این مدت حتما خاطرات شیرینی هم از بخشیده شدن محکومان دارید. شیرینترین آن کدام است؟
در یک پرونده نزدیکان محکوم حدود 9سال برای جلب رضایت مادر مقتول که تنها ولی دم او بود تلاش کرده بودند اما او راضی نمیشد و جواب هیچکس را هم نمیداد. من با او تماس گرفتم و حدود ساعت 2 بعدازظهر به خانهاش رفتم. یادم میآید که آن روز تا ساعت 3 صبح در خانه مادر مقتول بودم و با او صحبت میکردم تا اینکه سرانجام توانستم رضایت او را جلب کنم و این یکی از شیرینترین خاطراتم در این مدت بود. یکی دیگر از پروندههای جالب هم به یک قاتل چینی مربوط میشود که در زندان بندرعباس بود. او 6سال قبل زنی را در قشم به قتل رسانده و در زندان بلاتکلیف بود. او در زندان مسلمان شده و فارسی یاد گرفته بود که با کمک یکی از خیران از زندان آزاد شد.
در بعضی پروندهها اولیای دم مقتولان در ازای بخشیدن قاتل درخواست پول میکنند. بیشترین پولی که تاکنون به اولیای دم پرداخت شده چقدر است؟
بیشترین پول 5میلیارد تومان بود که همهاش توسط خود قاتل و اقوام و آشنایانش پرداخت شد.
تا حالا پیش آمده که اولیای دم در ازای بخشیدن قاتل شرط عجیب و غریبی بگذارند؟
شرط عجیب و غریب نه اما چند مورد بوده که قاتل را به این شرط بخشیدند که دیگر در استان زندگی نکند و برای همیشه از آنجا برود.
میخواهید تا چه زمانی به ایجاد صلح و سازش بین طرفین پروندههای قتل ادامه دهید؟
این کار شغل من است اما اگر هم زمانی شغلم نباشد دوست دارم همیشه این کار را انجام دهم و برای نجات انسانها تلاش کنم.
شما در کنار کار در شورای حل اختلاف گزارشگر برنامههای ورزشی هم هستید. چطور وارد این کار شدید و آیا شده از این کار هم برای بخشیدهشدن محکومان به قصاص استفاده کنید؟
از 8سال پیش گزارشگر فوتبال و والیبال هستم و در شبکه استانی گزارش میکنم و مهمترین بازی که گزارش کردم بازی تیم ملی فوتبال با تیم لبنان بود که در بندرعباس برگزار شد. من از بچگی به این کار علاقهمند بودم و در روستایمان سر زمین فوتبال با یک بلندگوی دستی برای مردم فوتبال گزارش میکردم. حدود 8سال قبل برای تست دادن به صدا و سیما رفتم. یادم میآید آن روز ساعت 9 صبح تست دادم و ساعت 12ظهر خبر دادند که انتخاب شدهام. در این مدت بهخاطر آشنایی که با ورزشکاران استانی دارم آنها چندین مرتبه برای بخشیده شدن محکومان به قصاص واسطه شدهاند و با همکاری یکدیگر توانستهایم چندین نفر را از قصاص نجات دهیم. با وجود این دوست دارم با ورزشکاران ملی هم ارتباط داشته باشم تا از آنها در کارهای خیر کمک بگیرم.
جلب رضایت اولیای دم در 50پرونده و نجات 50نفر که تا یک قدمی چوبه دار پیش رفته بودند کار بزرگی است. در این کار چه افرادی با شما همکاری کردند؟
اول از همه باید از آقایان قهرمانی، رئیسکل دادگستری و احمدی منش، دادستان هرمزگان تشکر کنم که این فرصت را به من دادند. آقایان مصطفی کیشانی فراهانی، مدیرکل زندانهای هرمزگان، مظفر حمزهای، معاون رئیسکل و رئیس توسعه حل اختلاف استان و خانم الهام پوردهقان فراشا، معاون دادستان در اجرای احکام هم همیشه از ایجاد صلح و سازش در پروندهها حمایت ویژهای انجام دادهاند و باید به همه مددکاران زندان بندرعباس و معتمدان محلی هم خسته نباشید بگویم که بدون کمک آنها هیچکدام از این 50پرونده به نتیجه نمیرسید. ما موفق شدیم از هر 2پرونده قتل یکی را به صلح و سازش برسانیم که این موضوع بیسابقه است. کمکهای این بزرگواران باعث شد که من یک مرتبه از طرف قوه قضاییه بهعنوان صلحیار نمونه کشور انتخاب شده و 2مرتبه هم از طرف سازمان زندانها بهعنوان کارمند نمونه کشور انتخاب شوم.
آخرین اخبار «حوادث هرمزگان» را در صفحه حوادث هرمزگان و حوادث بندرعباس حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.