حادثه 24 - مرد افغانستانی دوستش را به خاطر درگیری بر سر پول به قتل رساند و حالا منتظر محاکمه و تعیین سرنوشتش است.ا
سه سال از آخرین دیدار «عزیز» با پدر و مادرش میگذرد. او در همه این سالها در زندان بوده و کسی سراغش را نگرفته است. عزیز متهم است دست به قتل یکی از اقوامش زده و حالا منتظر محاکمه است. خانواده این متهم افغانستانی او را طرد کردهاند.
عزیر داستان قتل را بازگو کرده است:
*متهم به قتل هستی. چه کسی را کشتی؟
با مقتول دوست بودم. قوم و خویش هم بودیم. دعوا کردیم و من هم زدم ولی نمیخواستم بکشم.
*سر چه مسالهای دعوا کردی؟
سر پول! پولهایم را برداشته بود و نمیداد. زیر بار هم نمیرفت که او پولها را کش رفته است.
*مگر پولهایت کجا بود؟
من و مقتول با هم زندگی میکردیم. یک اتاق نگهبانی بود که با هم آنجا بودیم، من هم پولهایم را در کمد خودم قایم کرده بودم. او پولها را برداشت.
*از شب حادثه بگو. قتل چطور اتفاق افتاد؟
گفتم پول را بده. بهانه آورد و گفت ندارد. بعد فهمیدم برای خودش دوچرخه خریده. فهمیدم دروغ میگوید که پول ندارد. خلاصه دعوا کردیم و اینطوری شد.
*میگویی قصد قتل نداشتی. او را به بیمارستان بردی؟
بردم ولی زنده نماند. مُرد.
*خانوادهات برای نجات تو از قصاص تلاشی کردهاند؟
سه سال است پدر و مادرم را ندیدهام، آنها افغانستان هستند. تلفنی هم حرف نزدهایم ولی فکر میکنم کارهایی کرده باشند چون من تنها پسر آنها هستم؛ منتها خبر ندارم چی شده است.
*اولیای دم قصاص خواستهاند؟
آنها هم افغانستان هستند. پیغام فرستادم خواهرم را بدهند به برادر مقتول تا رضایت بگیرند پدرم جواب نداد. حالا باید ببینیم چه میشود.
*خواهرت رضایت دارد؟
من را خیلی دوست دارد، میدانم که راضی میشود.
آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.