حادثه 24 - در کنار اعضای باندی که طعمههایشان را در سایت خرید و فروش کالا شناسایی میکردند، زوج جوانی ایستادهاند. آنها از مالباختگان این باند هستند و مرد جوان میگوید: برای فروش دستگاه ماینر خانگی در سایت آگهی داده بودم که فردی در نقش خریدار با من قرار گذاشت. من به همراه همسرم راهی محل قرار شدیم. جایی که خریدار قلابی تعیین کرده بود، خیابانی بود که با میلههای آهنی بسته شده و امکان عبور ماشین وجود نداشت. سارقان سوار بر خودروی پراید آن طرف میلههای آهنی ایستاده بودند و من ماشینم را طرف دیگر پارک کردم و خودم را به آنها رساندم. ماینر هم در دستم بود اما یکی از سارقان در یک لحظه دستش را دور گردن من انداخت و مرا به گوشهای پرت کرد و ماینر را قاپید. یکی دیگر هم گاز اشکآور به چشمانم زد. با صدای داد و فریاد من، همسرم که چند قدم آنطرفتر بود، خودش را به ما رساند. او دستگیره در ماشین سارقان را گرفت که مانع فرارشان شود اما آنها چندین متر همسرم را روی آسفالت کشیدند به حدی که جمجمه همسرم شکست و آسیب شدیدی دید. وقتی گفتههای مرد جوان به پایان رسید، یکی از سارقان که در تماممدت سرش را پایین انداخته بود و به حرفهای شاکی گوش میکرد، گفت: «ببخشید. خیلی پشیمانیم.» گفتوگو با این سارق جوان را بخوانید.
فکر نکردی که ممکن بود جان زن جوان را بگیرید؟
اصلا متوجه نشدیم که او دستگیره در ماشین را گرفته است. البته دوستم متوجه شده بود اما من آنقدر ترسیده بودم که فقط میخواستم از آنجا فرار کنم.
همه طعمههایتان را با همین شگرد شناسایی میکردید؟
بله. در سایت میگشتیم و هر کسی که گوشی تلفن همراه گرانقیمت، دستگاه ماینر، پلیاستیشن، تابلوفرش و... را به فروش گذاشته بود، انتخاب میکردیم. بعد با او تماس میگرفتیم و برای سرقت 2شگرد داشتیم؛ شگرد اول این بود که میرفتیم مقابل در خانه طرف و در فرصتی مناسب با تهدید دست به سرقت میزدیم، یا اینکه طعمههایمان را میکشاندیم سر قرار و در فرصتی مناسب نقشه سرقت را عملی میکردیم.
سابقهداری؟
هم من سابقهدارم، هم همدستم. من سابقه حمل مواد دارم و همدستم کلاهبرداری. من در زمان مرخصی زندان نقشه سرقت را اجرا میکردم، به خیال اینکه شناسایی نخواهم شد اما اشتباه میکردم. سابقه موادم هم بهخاطر حمل 6گرم شیشه است که به 5سال حبس محکوم شده بودم. البته به حکم اعتراض زدم که یک سال کم شد و باید 4سال پشت میلههای زندان میماندم. برای همین درخواست مرخصی 15روزه دادم که قبول کردند. من این سرقتها را ظرف مدت 15روز مرخصی انجام دادم و بعد از پایان دوره مرخصیام به زندان برگشتم.
چطور لو رفتید؟
ما تلاش کرده بودیم که ردی از خودمان بهجا نگذاریم اما مالباختهها ما را چهرهنگاری کرده بودند و چون سابقهدار بودیم، شناسایی شدیم.
آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.