حادثه 24 - وقتی 2برادر که از 2سال قبل به اتهام قتل تحت تعقیب پلیس بودند در پایتخت دستگیر شدند، هنوز ردی از پدرشان که متهم سوم پرونده بود، وجود نداشت تا اینکه روز گذشته تیزهوشی بازپرس جنایی باعث دستگیری آخرین متهم این پرونده شد.
28آذر سال 99درگیری خونینی در بهشت سکینه کرج به پلیس اعلام شد و مأموران برای بررسی موضوع راهی آنجا شدند. درگیری در مراسم ختم فردی که به تازگی فوت شده رخ داده بود و آنطور که شاهدان میگفتند 2 برادر و پدرشان که از شرکتکنندگان در مراسم ترحیم بودند با فردی 48ساله بهدلیل اختلافات قبلی درگیر شدند و در جریان این درگیری، مرد 48ساله با ضربات متعدد چاقو زخمی شد و به بیمارستان انتقال یافت. از طرفی پدر و 2پسرش نیز همزمان با این اتفاق گریختند و کسی از آنها خبر ندارد.
معرفی قاتلان
مرد مجروح در بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم میکرد و وقتی مأموران پلیس برای تحقیق نزد او رفتند، هویت 2 برادر و پدرشان که وی را زخمی کرده بودند، فاش کرد. او تنها توانست همینها را به پلیس بگوید و بعد از هوش رفت و بهرغم تلاش پزشکان جانش را از دست داد. در این شرایط گروهی از کارآگاهان جنایی کرج تحقیقات خود را برای بازداشت عاملان این جنایت آغاز کردند. درحالیکه مقتول پیش از مرگ نام قاتلان را اعلام کرده بود، تحقیق از شاهدان نیز گفتههای او را تأیید میکرد و این در حالی بود که هر 3 مظنون پرونده، محل زندگی خود را ترک کرده و متواری شده بودند. تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه داشت تا اینکه بعد از گذشت حدود 2 سال، ردپای آنها در پایتخت بهدست آمد. طبق اطلاعاتی که پلیس بهدست آورده بود 2 برادر در یکی از محلههای تهران زندگی مخفیانهای را در پیش گرفته بودند که هر دوی آنها چند روز قبل با دستور قاضی محمد وهابی، بازپرس دادسرای جنایی تهران، در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شدند.
شباهت عجیب
متهمان پس از بازداشت به دادسرای جنایی تهران، انتقال یافتند و صبح دیروز در مقابل بازپرس شعبه دوم قرار گرفتند. آنها مدعی شدند که بیگناه هستند و هیچ ضربهای به مقتول نزدهاند. یکی از آنها گفت: آن زمان یکی از بستگانمان فوت شد و روزی که درگیری در بهشت سکینه رخ داد، ما هم در مراسم ختم او بودیم. مقتول هم از آشنایان مان بود که او هم در مراسم حضور داشت. وی ادامه داد: من و برادرم از مدتها قبل با مقتول بر سر مسائلی دچار اختلافاتی شده بودیم. وقتی در مراسم او را دیدیم بحثمان شد و با هم درگیر شدیم. این اتفاق موجب شد مراسم به هم بخورد و برخی از اقوام نیز وارد درگیری شدند که در این میان ما متوجه نشدیم چه کسانی به مقتول چاقو زدند. وی درباره دلیل فرارشان بعد از قتل نیز گفت: از آنجا که ما با مقتول اختلاف داشتیم، ترسیدیم که تصور کنند ما قاتل هستیم و باعث مرگ او شدیم.
به همین دلیل بود که بعد از درگیری مرگبار، خانه و زندگی خود را ترک کرده و فراری شدیم. درحالیکه تحقیق از 2 برادر بازداشت شده ادامه داشت و آنها مدعی بودند که اطلاعی از سرنوشت پدرشان نیز ندارند، صدای مرد میانسالی از دفتر شعبه به گوش بازپرس جنایی تهران رسید که برای پیگیری سرنوشت 2 برادر بازداشت شده راهی دادسرا شده و از مدیر شعبه سؤالاتی میپرسید. او خودش را یکی از آشنایان 2 متهم جا زده و پیگیر این بود تا برای 2 برادر وثیقه گذاشته و آزادشان کنند. بازپرس جنایی که کنجکاو شده بود، به دفتر شعبه مراجعه کرد و متوجه شد که مرد میانسال شباهت زیادی به یکی از پسران بازداشت شده دارد. اگرچه او با دیدن بازپرس ترسیده بود و اصرار داشت که از اقوام دور متهمان است اما قاضی دستور بازداشت وی را که سعی داشت نقش بازی کند و خودش را فرد دیگری جا بزند، صادر کرد. خیلی زود مشخص شد که او کسی نیست جز پدر 2 پسر و سومین متهم فراری و تحت تعقیب پرونده که با تیزهوشی بازپرس جنایی تهران بازداشت شد. مرد میانسال که دستش را رو شده میدید و جایی برای کتمان نداشت، اعتراف کرد که پدر متهمان دستگیر شده است. وی در بازجوییها گفت: مقتول از اقوام دورمان بود و مدتی بود که با یکی از پسرهایم به اختلاف برخورده بود.
البته اختلاف آنها خیلی جدی نبود و در حد اینکه گاهی پیامک برای یکدیگر میفرستادند و کل کل میکردند. او ادامه داد: اختلاف آنها ادامه داشت تا اینکه یکی از اقوام مشترکمان فوت شد و ما خانوادگی به مراسم ختم او رفتیم. آن روز هم درگیری لفظی میان پسرانم و مقتول صورت گرفت اما آن روز دعوای آنها با وساطت و پادرمیانی اقوام خاتمه یافت تا اینکه روز چهلم بار دیگر سر مزار با هم درگیر شدند اما آن روز درگیری به جنایت ختم شد. وی گفت: من و پسرانم در درگیری حضور داشتیم اما نمیدانیم چهکسی با چاقو به مقتول ضربه زد و جانش را گرفت. از سویی چون ما با مقتول اختلاف داشتیم و دعوا از طرف ما راه افتاده بود، ترسیدیم قتل به گردن ما بیفتد و به همین دلیل بود که فرار کردیم. امروز هم وقتی متوجه شدم پسرانم دستگیر شدهاند، نگران شدم و برای پیگیری وضعیت آنها و آزادیشان راهی دادسرا شدم و با وجود اینکه سعی داشتم خودم را فامیل دور جا بزنم، اما دستم رو شد و دستگیر شدم. با دستگیری سومین متهم پرونده، قرار عدمصلاحیت از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت صادر شد و تحقیقات در این خصوص در دادسرای کرج ادامه دارد.
آخرین اخبار «حوادث البرز» را در صفحه حوادث البرز و حوادث کرج حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.