زمان مطالعه: 2 دقیقه

دستگیری راهزنانی که از نیسان ها سرقت می کردند

اعضای یک باند سرقت مسلحانه صورت‌ خود را با نقاب می‌پوشاندند، ‌اسلحه به‌دست می‌گرفتند و راننده خودروهای نیسان که محموله باری داشتند را به دام می‌انداختند تا با گروگان گرفتن آنها، ‌بارشان را سرقت کنند. سرکرده این باند در جزئیات سرقت‌های مسلحانه و ماجرای فرار از بازداشتگاه را شرح داد.
12 مرداد 1401
شناسه : 89164
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/89164
476+
بالا
اعضای یک باند سرقت مسلحانه صورت‌ خود را با نقاب می‌پوشاندند، ‌اسلحه به‌دست می‌گرفتند و راننده خودروهای نیسان که محموله باری داشتند را به دام می‌انداختند تا با گروگان گرفتن آنها، ‌بارشان را سرقت کنند. سرکرده این باند در جزئیات سرقت‌های مسلحانه و ماجرای فرار از بازداشتگاه را شرح داد.

حادثه 24 -  اعضای یک باند سرقت مسلحانه صورت‌ خود را با نقاب می‌پوشاندند، ‌اسلحه به‌دست می‌گرفتند و راننده خودروهای نیسان که محموله باری داشتند را به دام می‌انداختند تا با گروگان گرفتن آنها، ‌بارشان را سرقت کنند. سرکرده این باند در جزئیات سرقت‌های مسلحانه و ماجرای فرار از بازداشتگاه را شرح داد.

از نحوه سرقت‌هایتان بگو، چطور محموله‌ها را سرقت می‌کردید؟

ما یک گروه 4نفره بودیم که مدتی قبل دور هم جمع شدیم و نقشه سرقت مسلحانه کشیدیم. برای اجرای نقشه، یک خودروی پژو405 سرقتی از دوستانمان که خلافکار بودند کرایه می‌کردیم و با آن راهی سرقت می‌شدیم. معمولا به کنار جاده‌های اطراف تهران می‌رفتیم و به محض شناسایی سوژه که خودروهای نیسان بودند و محموله باری داشتند، به سراغشان می‌رفتیم. راه ماشین را سد می‌کردیم و با تهدید اسلحه راننده نیسان را گروگان گرفته و به داخل ماشین خودمان انتقال می‌دادیم. سپس یکی از همدستانم پشت فرمان نیسان می‌نشست و به سمت انباری که در اطراف تهران اجاره کرده بودیم می‌رفتیم. پس از سرقت بارها، راننده نیسان را که گروگان گرفته بودیم به همراه ماشینش در خیابان رها می‌کردیم.

معمولا محموله باری رانندگان نیسان چه بود؟

آهن، آلومینیوم، مس و....

با آنها چه می‌کردید؟

به مالخر می‌فروختیم.

سابقه داری؟

سابقه زورگیری و فرار از زندان دارم.

ماجرای فرار از زندانت چه بود؟

بیشتر کل کل میان زندانیان بود و می‌خواستم کم نیاورم.

توضیح بده چه اتفاقی افتاد؟

به اتهام زورگیری دستگیر شده و در بازداشتگاه یکی از شهرستان‌های تهران زندانی شده بودم. به‌جز من، ‌7 یا 8 نفر دیگر هم بودند که نقشه فرار کشیدیم.آن شب وقتی سربازان در را باز کردند تا به ما غذا بدهند، به سمتشان حمله کردیم و خشاب اسلحه را در آوردیم و همگی فرار کردیم.

چند وقت بعد بازداشت شدید؟

7ماه بعد، پلیس تهران در اسلامشهر مرا بازداشت کرد و 10ماه به زندان افتادم و اواخر امسال با سند آزاد شدم که با دوستانم نقشه سرقت مسلحانه را کشیدیم غافل از اینکه خیلی زود دستگیر خواهیم شد.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

ارسال نظر