زمان مطالعه: 9 دقیقه

اجاره نشین ها به اصطبل و گاوداری کوچ کردند/ مرگ کودک ۸ ساله در آب‌بند اصطبل

هشت سال داشت که برای برداشتن آب از آب‌بند غرق شد. این حکایت یکی از ده‌ها کودکی است که در اصطبل و گاوداری زندگی می‌کنند. نه آب دارند نه برق. جایی که تا مرکز شهر اصفهان کمتر از ۱۰ دقیقه فاصله دارد. اینجا ارزان‌ترین سرپناهی است که پیدا کرده‌اند.
11 تیر 1401
شناسه : 88057
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/88057
555+
بالا
هشت سال داشت که برای برداشتن آب از آب‌بند غرق شد. این حکایت یکی از ده‌ها کودکی است که در اصطبل و گاوداری زندگی می‌کنند. نه آب دارند نه برق. جایی که تا مرکز شهر اصفهان کمتر از ۱۰ دقیقه فاصله دارد. اینجا ارزان‌ترین سرپناهی است که پیدا کرده‌اند.

حادثه 24 -  هشت سال داشت که برای برداشتن آب از آب‌بند غرق شد. این حکایت یکی از ده‌ها کودکی است که در اصطبل و گاوداری زندگی می‌کنند. نه آب دارند نه برق. جایی که تا مرکز شهر اصفهان کمتر از ۱۰ دقیقه فاصله دارد. اینجا ارزان‌ترین سرپناهی است که پیدا کرده‌اند. اما همین اصطبل و گاوداری هم ۱۰ تا ۱۵ میلیون رهن می‌خواهد و ۱٫۵ تا دو میلیون تومان اجاره.

هشت ساله بود. برای آوردن آب به آب‌بند رفت اما غرق شد. مویه‌های مادر برای نجات امیرحسین اثری نکرد. تن بی‌جانش را آتش‌نشانان بعد از ۴۵ دقیقه از آب بیرون کشیدند. این حکایت یکی از ده‌ها کودکی است که در اصطبل و گاوداری زندگی می‌کنند. جایی که روزی اسب‌ها و گاوها را آنجا نگهداری می‌کردند. در حاشیه شهر اصفهان، با کمتر از ۱۰ دقیقه فاصله تا مرکز شهر.

اصطبل، گاوداری و کوره آجرپزی آخرین پناه کسانی است که زورشان به اجاره خانه با کمترین امکانات نمی‌رسد. بیش از ۱۵۰ نفر فقط در این سه سکونتگاه زندگی می‌کنند. در اتاقک‌های کوچکی بدون آب و برق. اما برای همین هم باید ماهانه ۱٫۵ تا دو میلیون تومان اجاره دهند. برخی از آب شور کشاورزی برای آشامیدن استفاده می‌کنند. برخی هم بخت با آنها یار بود و منبع آبی از سوی جمعیت مردم نهاد تحویل گرفتند. فقر تا مغز استخوان آنها رسیده است. چشم و امیدشان به همین رسیدگی‌های جمعیت مردم نهاد است.

ساکنان اصطبل در چند قدمی شهر

«آب شیرین نداریم. آب شور کشاورزی رو استفاده می‌کنیم. رفت از آب‌بند آب بیاره که این اتفاق براش افتاد.» این روایت مادر امیرحسین ۸ ساله است. ۱۰ روز از مرگ کودکش می‌گذرد. بریده بریده هم از امیرحسین می‌گوید هم از وضعیت اصطبل که در آن زندگی می‌کنند: «جهنم است. بچه‌هامون همه مریض هستند، اینقدر که آب آلوده خورده‌‌اند.»

آب‌بندی که امیرحسین در آن غرق شد، در چند قدمی اصطبل است. حدود ۶ متر عمق دارد. برای کشاورزی است نه آشامیدن. لجن روی آب، آلودگی آن را به وضوح نشان می‌دهد. اما به ناچار گاهی از آن برای خوردن استفاده می‌کنند.

۱۵ خانوار در اصطبل زندگی می‌کنند. معادل ۷۶ نفر. در اتاقک‌های کوچک و بدون پنجره که فقط یک زیرانداز و چند روانداز دارند. ساکنان اصطبل می‌گویند گرمای هوا نفسشان را در این اتاقک‌ها بند آورده است.

یکی از ساکنان اصطبل می‌گوید: «راهی نداریم. درآمدمان آنقدر نیست که از اینجا برویم. یک روز پیازچینی می‌کنیم و یک روز بیکاریم. شهر هم که کار نیست. اگر کاری پیدا کنیم می‌گویند سواد ندارید و دستمان را بند نمی‌کنند.»

البته اجاره همین جهنمی که آب و برق هم ندارد و ساکنانش از آن به ستوه آمده‌اند، دو میلیون تومان در ماه است. از ماه بعد هم باید ۱۰ میلیون تومان برای رهن بدهند. بعد از مرگ امیرحسین همسایگان موقتا برای برگزاری مراسم او یک سیم برق و یک چراغ برای اصطبل کشیدند. فاصله اصطبل تا مرکز شهر(اصفهان) کمتر از ۱۰ دقیقه است اما انگار زیر هزاران تل خاک دفن است و مسئولان از آن بی‌خبر.

ساکنان اصطبل اسب، ماهانه دو میلیون تومان اجاره می‌دهند، بدون داشتن آب و برق.

داشتن یک لوله آب، امتیاز ساکنان گاوداری

یک محوطه بزرگ و سه اتاقک دارد. با پهن کردن چند زیرانداز، آویختن پرده و چیدن چند دست رختخواب، گاوداری را محل سکونت کرده‌اند. وضعیت اینجا نسبت به اصطبل کمی بهتر است. در حد داشتن یک لوله آب!

شش خانوار اینجا زندگی می‌کنند؛ معادل ۲۸ نفر در سه اتاقک گاوداری. ساکنان گاوداری هم کار ثابتی ندارند. گاهی پیازچینی می‌کنند. زن، مرد، پیر و جوان ندارد. کار که باشد همه به صف می‌شوند. حتی کودکانی که از مدرسه و درس محروم هستند و برای ۳۰ هزار تومان، هشت ساعت در روز کار می‌کنند.

ساکنان گاوداری البته ۱۵ میلیون رهن داده‌اند. یک و نیم میلیون تومان هم اجاره می‌دهند. برای سازه‌ای ناامن که تنها امتیازش داشتن یک لوله آب است! اجاره کمتر آن نسبت به اصطبل به دلیل داشتن اتاقک‌ها و البته خانوارهای کمتر است.

اینجا هم مانند اصطبل و گاوداری، سازه‌هایی است فرسوده و کوچک. آنقدر که با یک زمین‌لرزه خفیف هم ممکن است با خاک یکسان شود. پیش از آنکه ۱۰ خانواری که اینجا زندگی می‌کنند بتوانند جان سالم به در ببرند.

سازه‌هایی که قبلا کوره بودند، اینجا به یکی دو تا ختم نمی‌شود. فقط در دو سکونتگاه آن که در همسایگی هم هستند، حدود ۵۰ نفر زندگی می‌کنند. ساکنان کوره یک میلیون رهن داده‌اند و ماهانه هم  ۳۰۰ هزار تومان اجاره می‌دهند تا بتوانند اینجا بمانند.

یک اتاقک دارد و یک فضای سالن مانند کوچک. قبلا کوره آجرپزی بود. اینجا برق دارد و این یعنی یک آپشن برای ساکنان کوره نسبت به اصطبل که فاصله کمی باهم دارند. البته فقط برق دارند و از لوازم خانگی مانند یخچال خبری نیست.

یکی از ساکنان کوره می‌گوید: «کارمان ضایعات و زباله جمع کردن است. درآمدش برای ما که فقط جمع می‌کنیم بخور و نمیر است.»

آنطور که ساکنان کوره می‌گویند هر چقدر گرمای تابستان برای آنها عذاب است، سرمای زمستان دوچندان وضعیت را برایشان دشوار می‌کند.

حاشیه‌نشینی ۲۰ میلیون نفر در ایران

همه اینها تنها به یک منطقه حاشیه‌نشین اصفهان بود. اینجا فقط چند دقیقه تا قلب شهر فاصله دارد. اگرچه از نظر مسئولان شهر فراموش شده‌اند، اما به همت جمعیت مردم نهاد «سَلوی» گاهی برای آنها لوازم زندگی تهیه می‌شود. برخی از کودکان این منطقه را نیز در یک مرکز آموزشی ثبت‌نام کرده‌اند تا شاید قدمی باشد ساختاری؛ برای بهتر شدن وضعیت آنها.

اصفهان با دو میلیون و ۱۷۸ هزار نفر (سال ۱۴۰۰) سومین شهرستان پرجمعیت کشور محسوب می‌شود و مانند شهرهای دیگر، با بحران مسکن مواجه است. بحرانی که روز به روز نگرانی مردم را بیشتر می‌کند. از یک سو تورمی که توقف ندارد و می‌تازد و از سوی دیگر بیکاری و نداشتن درآمد پایدار.

اگر تا سال گذشته نیمی از درآمدهای مردم صرف مسکن می‌شد، حالا خیلی‌ها می‌گویند باید مقداری هم روی درآمدشان بگذارند تا بتوانند جایی کوچکتر و در منطقه ارزان‌تر از سکونتگاه قبلی خود اجاره کنند.

آمار دقیقی از جمعیت حاشیه‌نشین در کشور در دست نیست. مرکز آمار ایران هم داده‌های به روز شده‌ای در این مورد اعلام نکرده است. اما بهمن سال گذشته مجتبی یوسفی، عضو کمیسیون عمران مجلس به ایلنا گفت: «۲۰ میلیون نفر در کشور حاشیه‌نشین هستند. یک چهارم جمعیت ایران در حاشیه زندگی می‌کنند.»

این در حالی است که از آن زمان تاکنون اجاره مسکن بیشتر هم شده است و مستاجران فشار بیشتری را متحمل می‌شوند.

راهکار دولت هم تشکیل ستاد مسکن بود. دولت رئیسی هم مانند روحانی به تعیین سقف برای افزایش اجاره مسکن روی آورد. بر اساس شرایط تنظیم بازار، سقف افزایش اجاره‌بها در تهران، ۲۵ درصد، در کلانشهرهای بالای یک میلیون نفر جمعیت ۲۰ درصد و شهرهای دیگر هم ۱۵ درصد است. اما این راهی است که در دولت روحانی هم بی‌نتیجه بود. آنچه مانده این است: تکرار سیاست دولت برای آشفته بازار مسکن و سنگینی بیشتر این بار روی دوش مردم.

آخرین اخبار اجتماعی را در صفحه اخبار اجتماعی حادثه 24 بخوانید.

ارسال نظر