زمان مطالعه: 1 دقیقه

گروگانگیری سارقان خشن در خانه های ویلایی تهران

اعضای یک باند وقتی هوا تاریک می‌شد وارد خانه‌های ویلایی در شمال غرب پایتخت می‌شدند و با بستن دست و پای اعضای خانواده و گروگان گرفتن آنها دست به سرقت می‌زدند. گفت‌وگو با یکی از اعضای این گروه خشن که در سرقت‌های خود اقدام به ضرب و شتم مالباخته‌ها می‌کردند را می‌خوانید.
01 تیر 1401
شناسه : 87713
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/87713
435+
بالا
اعضای یک باند وقتی هوا تاریک می‌شد وارد خانه‌های ویلایی در شمال غرب پایتخت می‌شدند و با بستن دست و پای اعضای خانواده و گروگان گرفتن آنها دست به سرقت می‌زدند. گفت‌وگو با یکی از اعضای این گروه خشن که در سرقت‌های خود اقدام به ضرب و شتم مالباخته‌ها می‌کردند را می‌خوانید.

حادثه 24 -  اعضای یک باند وقتی هوا تاریک می‌شد وارد خانه‌های ویلایی در شمال غرب پایتخت می‌شدند و با بستن دست و پای اعضای خانواده و گروگان گرفتن آنها دست به سرقت می‌زدند. گفت‌وگو با یکی از اعضای این گروه خشن که در سرقت‌های خود اقدام به ضرب و شتم مالباخته‌ها می‌کردند را می‌خوانید.

از جزئیات سرقت‌های خود بگو؛ چطور وارد خانه‌ها می‌شدید؟

اغلب از روی دیوار می‌پریدیم  یا زنگ خانه‌ها را می‌زدیم، پس از آنکه مالباخته در را باز می‌کرد هلش می‌دادیم و وارد خانه‌ می‌شدیم. گاهی هم از طریق بالکن‌ها وارد می‌شدیم و بعد با بستن دست و پای اعضای خانواده و تهدید آنها با قمه دست به سرقت اموال قیمتی مانند پول، طلا، سکه، ارز و یا تابلو فرش‌های کوچک و اموال قیمتی دیگر که وزن کمی داشت و قابل حمل بود، می‌زدیم.

بیشترین اموالی که سرقت کردید چه بود؟

فکر می‌کنم حدود 15میلیارد از خانه یک زن بود که می‌گفت بازنشسته است. شبانه وارد خانه او شدیم و اعضای خانواده‌اش را گروگان گرفتیم و کتکشان زدیم. بعد با تهدید از او خواستیم رمز گاوصندوقش را بدهد. تمام محتویات گاوصندوق که پول، طلا، سکه و حدود 50هزار دلار بود را سرقت کردیم.

سابقه داری؟

سابقه سرقت طلافروشی دارم و درگیری. سال‌ها قبل با چند نفر از دوستانم نقشه سرقت از طلافروشی را کشیدیم و بعد دستگیر شدیم. پس از آنکه دوران محکومیتم تمام شد آزاد شدم اما در جریان یک درگیری باردیگر به زندان افتادم.

ماجرای درگیری چه بود؟

من صاحب یک قهوه‌خانه هستم که با یک مشتری چشم در چشم شدم و دعوا بر سر این مسئله شروع شد. در جریان آن درگیری با شلیک گلوله پسر جوان را زخمی کردم و مدتی در زندان بودم اما بعد دیه پرداختم و آزاد شدم. این‌بار هم دوستانم به قهوه خانه آمدند و وقتی دور هم جمع بودیم نقشه سرقت از خانه‌ها را کشیدیم اما باز گیر افتادم.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

 

ارسال نظر