زمان مطالعه: 3 دقیقه

سقط شدن فرزند زن باردار هنگام کیف قاپی

در بین مجرمان دستگیر شده مردی است که با همدستی همسرش دست به کیف‌قاپی‌های سریالی می‌زد. عجیب اینکه همسر او باردار بود و با این شرایط راهی سرقت‌ می‌شد، اما هنگام فرار از دست پلیس زمین خورد و همین اتفاق به قیمت مرگ جنینش تمام شد. گفت‌وگو با شوهر این زن را بخوانید.
21 اردیبهشت 1401
شناسه : 86396
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/86396
403+
بالا
در بین مجرمان دستگیر شده مردی است که با همدستی همسرش دست به کیف‌قاپی‌های سریالی می‌زد. عجیب اینکه همسر او باردار بود و با این شرایط راهی سرقت‌ می‌شد، اما هنگام فرار از دست پلیس زمین خورد و همین اتفاق به قیمت مرگ جنینش تمام شد. گفت‌وگو با شوهر این زن را بخوانید.

حادثه 24 -  در بین مجرمان دستگیر شده مردی است که با همدستی همسرش دست به کیف‌قاپی‌های سریالی می‌زد. عجیب اینکه همسر او باردار بود و با این شرایط راهی سرقت‌ می‌شد، اما هنگام فرار از دست پلیس زمین خورد و همین اتفاق به قیمت مرگ جنینش تمام شد. گفت‌وگو با شوهر این زن را بخوانید.

با چه شگردی سرقت می‌کردید؟

من و همسرم سوار بر موتور در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و به محض شناسایی طعمه به سمتش می‌رفتیم. اغلب، طعمه‌هایمان را از میان زنان و دختران انتخاب می‌کردیم و پس از آنکه به آنها نزدیک می‌شدیم همسرم که ترک موتور نشسته بود، کیف را می‌قاپید و فرار می‌کردیم. البته گاهی اوقات هم پیش می‌آمد که از پسران سرقت می‌کردیم. اگر بخت با ما یار بود محتویات کیف، پول، طلا یا کارت عابربانکی بود که رمزش روی آن نوشته شده بود. گاهی وقت‌ها هم بدشانس بودیم و یک مشت کارت بدون رمز گیرمان می‌آمد. همه‌‌چیز بستگی به روزش داشت که آیا روز خوش‌شانسی برای ما بود یا بدشانسی!

سرقت، پیشنهاد تو بود؟

بله، اما همسرم هم از آن استقبال کرد. درواقع اصرارها و توقع‌های مالی بیش از حد او باعث شد که من وسوسه سرقت به جانم بیفتد.

ایده سرقت چطور به ذهنتان رسید؟

یک شب بچه‌هایمان خواب بودند و ما، یعنی من و همسرم سرگرم تماشای یک فیلم خارجی بودیم. داستان فیلم درباره خانم و آقایی بود که زن و شوهر بودند و برای به‌دست آوردن پول سوار موتور شده و سرقت می‌کردند. همان لحظه فکر سرقت به ذهنم رسید و با همسرم در میان گذاشتم. او هم دیگر بی‌خیال نشد و آنقدر اصرار کرد تا اینکه بالاخره دلمان را به دریا زدیم و راهی سرقت شدیم.

سابقه داری؟

نه من سابقه دارم و نه همسرم. این نخستین بارمان بود که در زندگی مرتکب خلاف می‌شدیم که کار دست خودمان دادیم و اشتباه بزرگمان باعث شد فرزندمان را از دست بدهیم.

مگر چه اتفاقی افتاد؟

همسرم چهارمین فرزندمان را باردار بود. حدود 4ماهش بود که راهی سرقت شدیم. در آخرین سرقت، گشت پلیس سر بزنگاه ما را دید و به تعقیبمان پرداخت. همسرم برای فرار از پلیس از روی موتور به پایین پرید تا از سمت دیگر فرار کند، اما چون من سرعتم بالا بود باعث شد به‌شدت مصدوم و فرزندمان سقط شود. حالا که فکر می‌کنم می‌بینم تصمیم‌مان خیلی اشتباه بود.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

کلمات کلیدی:
ارسال نظر