زمان مطالعه: 4 دقیقه

پایان سرقت‌های شایان پشه، سارق معروف تهران

شایان مجرم ٢٨ساله‌ای است که دوستانش او را پشه صدا می‌زنند. او به اتهام سرقت گوشی دختران و پسران نوجوان دستگیر شده و می‌گوید بعد از سرقت مقابل دوربین‌های مداربسته‌ای که در محل سرقت وجود داشت به قدرت‌نمایی می‌پرداخت.
21 اردیبهشت 1401
شناسه : 86393
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/86393
262+
بالا
شایان مجرم ٢٨ساله‌ای است که دوستانش او را پشه صدا می‌زنند. او به اتهام سرقت گوشی دختران و پسران نوجوان دستگیر شده و می‌گوید بعد از سرقت مقابل دوربین‌های مداربسته‌ای که در محل سرقت وجود داشت به قدرت‌نمایی می‌پرداخت.

حادثه 24 -  شایان مجرم ٢٨ساله‌ای است که دوستانش او را پشه صدا می‌زنند. او به اتهام سرقت گوشی دختران و پسران نوجوان دستگیر شده و می‌گوید بعد از سرقت مقابل دوربین‌های مداربسته‌ای که در محل سرقت وجود داشت به قدرت‌نمایی می‌پرداخت.

چرا معروف به پشه هستی؟

من ورزشکارم، پارکور کار می‌کنم و استعداد ویژه‌ای در پرش از ارتفاع دارم؛ به همین دلیل دوستانم به من می‌گفتند پشه!

چطور شد که یک ورزشکار تبدیل به سارق شد؟

همه‌‌چیز دست به‌دست هم داد تا من سر از دنیای سارقان درآوردم. اول دوستان ناباب، من در محله‌ای بزرگ شدم که همه خلافکارند. یک روز که با دوستانم دور هم جمع شده بودیم، آنها نقشه سرقت منزل کشیدند و وقتی به من هم پیشنهاد همکاری دادند، برای اینکه کم نیاورم وارد بازی آنها شدم و به این ترتیب بود که از چند سال قبل تبدیل به سارق شده‌ام. البته وقتی برای نخستین‌بار به زندان افتادم از زندگی پشت میله‌های زندان ترسیدم؛ چراکه روزهای سختی را پشت سر گذاشتم، اما پس از آزادی متوجه شدم که همسرم به‌صورت غیابی طلاق گرفته و من که دچار شکست بزرگی شده بودم به دام اعتیاد افتادم و مواد، زندگی‌ام را نابود کرد و پس از آن هم سرقت می‌کردم که هزینه مواد را تامین کنم.

همیشه از خانه‌ها سرقت می‌کردی؟

نه. اول با سرقت از خانه‌ها شروع کردم، اما این بار که دستگیر شدم به‌خاطر گوشی‌قاپی بود. گوشی موبایل دختران و پسران نوجوان را می‌قاپیدم. نوجوانانی که مقابل خانه‌هایشان سرگرم بازی با گوشی بودند را شناسایی می‌کردم و در یک چشم برهم زدن گوشی را از دستشان می‌قاپیدم. پس از سرقت هم مقابل دوربین‌های مداربسته‌ می‌رفتم و با نشان دادن پشت بازوهایم قدرت‌نمایی می‌کردم.

چرا؟

بیشتر تحت‌تأثیر توهم شیشه بود. البته ماجرای یک شرط‌بندی عجیب هم مطرح بود. یک روز که با دوستانم دور هم جمع شده بودیم شروع کردیم به کری‌خوانی برای یکدیگر. بعد قرار شد هرکدام از ما یک خلاف عجیب که شگفت‌انگیز و خاص باشد، انجام بدهیم؛ در غیراین‌صورت باید تا یک هفته لباس زنانه به تن می‌کردیم و در محل می‌چرخیدیم. من هم برای خودنمایی و کم‌کردن روی دوستانم، گفتم که گوشی‌قاپی و بعد مقابل دوربین‌ها قدرت‌نمایی می‌کنم. به این ترتیب پس از سرقت از نوجوانان مقابل دوربین‌ها می‌رفتم و خودنمایی می‌کردم غافل از اینکه دوربین چهره مرا که سابقه‌دار بودم، ثبت می‌کرد و همین باعث دستگیری‌ام شد.

چند سابقه کیفری داری؟

تا حالا ٥ بار دستگیر شده‌ام. من آدم حسابی بودم، زندگی خوبی داشتم، فوق دیپلم برق دارم، ورزشکارم، اما همین رفیق‌بازی و خودنمایی مقابل دوستانم زندگی‌ام را به نابودی کشاند. همسرم که عشق زندگی‌ام بود را از من گرفت، من آنقدر عاشق او هستم که تاریخ تولدش را روی دستانم تتو کرده‌ام (دستش را که تاریخی روی آن خالکوبی شده نشان می‌دهد). دلم می‌خواهد توبه کنم و دور خلاف را خط بکشم. شاید با این کار همسرم برگردد.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

 

 

کلمات کلیدی:
ارسال نظر