حادثه 24 - 2پسرعمو که به اتهام قتل در خرمآباد تحت تعقیب پلیس بودند به پایتخت فرار کرده و با تشکیل باند سرقت زندگی مخفیانهای در پیش گرفتند اما پس از 4ماه فرار شناسایی و دستگیر شدند. یکی از روزهای دی ماه پارسال گزارش یک قتل به پلیس خرمآباد اعلام شد و مأموران تحقیقات خود را در اینباره آغاز کردند. مقتول مردی جوان بودکه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. در بازرسی از جیبهای قربانی مدارک شناسایی او بهدست آمد و هویت وی فاش شد. در ادامه تحقیقات مأموران به بررسی دوربین مداربسته محلی که جسد در آنجا کشف شده بود پرداختند تا اینکه مشخصات قاتلان که 2نفر بودند بهدست آمد. بازبینی فیلمها نشان میداد که مقتول در حال عبور از خیابان بوده که ناگهان 2مرد به او حمله کرده و با ضربات چاقو جان وی را گرفته بودند. در ادامه تحقیقات هویت متهمان بهدست آمد و مشخص شد که آنها با یکدیگر نسبت فامیلی دارند و پسرعمو هستند. آنطور که مأموران متوجه شدند 2پسرعمو با مقتول بر سر مسائل مختلف کلکل داشتند و برای یکدیگر کری میخواندند.
سرقتهای سریالی در پایتخت
وقتی هویت متهمان فاش شد، مأموران راهی محل زندگی آنها شدند اما هردو پسرعمو پس از جنایت فراری شده بودند. از همان زمان تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه متهمان شروع شد تا اینکه مشخص شد آنها از خرمآباد گریخته و درتهران پنهان شدهاند. با این سرنخ مأموران راهی پایتخت شدند و شامگاه پنجم اردیبهشت ماه هردو پسرعمو به دام پلیس افتادند. در بازرسی از مخفیگاه آنها اما وسایلی مسروقه بهدست آمد که نشان میداد آنها باند سرقت راه انداخته بودند. در حقیقت این دو پسرعمو که از ترس دستگیری به تهران گریخته بودند، برای امرار معاش و تامین هزینههای زندگی بهصورت سریالی به خانههای مختلف دستبرد میزدند.در این شرایط آنها دیروز برای انجام تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند و در بازجوییها به قتل اقرار کردند. یکی از آنها گفت: برادرم آدم خلافکاری است و در شهرمان دست به سرقت میزند. قبل از جنایت بود که یک شب مأموران به کمین برادرم نشسته و او را دستگیر کردند. برادرم مدتها بود که فراری شده بود و سعی داشت ردی از خودش به جا نگذارد با این حال پلیس دستگیرش کرد. من از این اتفاق ناراحت شدم و احتمال دادم که مقتول برادرم را لو داده است. چون با او کل کل داشتم و همیشه برایم کری میخواند.حتی آخرین بارهم به من گفت بالاخره یک روز برادرم دستگیر و مجازات خواهد شد. من هم بازداشت برادرم را از چشم مقتول میدیدم وتصمیم گرفتم که او را تنبیه کنم اما قتل او ناخواسته رقم خورد. وی ادامه داد:بهدنبال راهی برای انتقام و تنبیه مقتول بودم تا اینکه روز حادثه به همراه پسرعمویم سد راه او شدیم و میخواستیم او را تنبیه کنیم تا بداند سزای آدم فروشی چیست اما ضرباتی که به او وارد کردیم کشنده بود و جانش را گرفت. وی ادامه داد: میدانستیم اگر در شهرمان بمانیم دستگیر میشویم، به همین دلیل راهی تهران شدیم. بعد از اینکه به تهران آمدیم، چون پولی برای خرج کردن نداشتیم، تصمیم گرفتیم باند سرقت تشکیل بدهیم. شیوه ما این بودکه وارد خانههایی میشدیم که صاحبخانههایشان حضور نداشتند و بعد در فرصتی مناسب نقشه سرقت را اجرا میکردیم. با اعتراف متهمان به جنایت، از آنجایی که محل وقوع قتل در خرمآباد بود، پرونده با صدور قرار عدمصلاحیت به شهرستان مربوطه ارجاع شد.
آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.