زمان مطالعه: 20 دقیقه

زندگی شاد مادر ۳۴ ساله برازجانی با ۸ فرزند

اسما آلِشلوصومعه از لذت ۸ فرزندی با خنده‌ای از ته دل می‌گوید: من عاشق بچه‌ها هستم، همیشه آرزو داشتم در مهدکودک کار کنم و الان برای خودم مهدکودکی دارم.
14 اسفند 1400
شناسه : 84883
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/84883
362+
بالا
اسما آلِشلوصومعه از لذت ۸ فرزندی با خنده‌ای از ته دل می‌گوید: من عاشق بچه‌ها هستم، همیشه آرزو داشتم در مهدکودک کار کنم و الان برای خودم مهدکودکی دارم.

حادثه 24 -  اسما آلِشلوصومعه از لذت ۸ فرزندی با خنده‌ای از ته دل می‌گوید: من عاشق بچه‌ها هستم، همیشه آرزو داشتم در مهدکودک کار کنم و الان برای خودم مهدکودکی دارم.

در برهه‌ای از تاریخ شاهد سیاست‌های اعمالی برای کنترل رشد جمعیت در دهه‌های اخیر بودیم و امروز کاهش جمعیت تا ۱.۶ درصد به عنوان یک معضل اساسی برای کشورمان، ایران، تلقی می‌شود که باید برای جوانی جمعیت اقدام جدی در نظر گرفت.

گفتنی است در کنار تمام لذت‌ها و شیرینی‌های غیر قابل توصیف چند فرزندی در خانواده‌ها، مسائل و مشکلات این روزهای جامعه از جمله بیکاری و مشکلات اقتصادی، کمتر کسی را به سمت بیشتر شدن این میوه‌های لذیذ سوق می‌دهد.

گرانی‌ها و مشکلات اقتصادی دغدغه اصلی مردمی است که در کنار توجه به پیری جمعیت و کمک به احیای جوانی جمعیت، با آن دست و پنجه نرم کرده و همچنان امیدوار به رفع مشکلات معیشتی خود از سوی دولتمردان و مسئولین می‌باشند.

با وجود همه این مشکلات، هستند خانواده‌هایی که در کنار مسائل معیشتی، به چند فرزندی توجه ویژه دارند.

در این خصوص با اسما آلشلوصومعه مادر دهه شصتی از استان بوشهر هم صحبت شدیم تا از شیرینی‌های چند فرزندی در کنار مسائل اقتصادی برای‌مان بگوید.

اسما آلشلوصومعه، مادر ۳۴ ساله برازجانی با ۸ فرزند به نام‌های رقیه ۱۴ ساله، رضوان ۱۲ ساله، زهرا ۱۰ ساله، ابوالقاسم ۸ ساله، اسرا 5 ساله، فاطمه ۴ ساله، زینب یک ساله و سنا یک ماهه، در بدو ورود با گرمی و لبخندِ از ته دل به استقبالم آمد.

وقتی از لذت ۸ فرزندی پرسیدم، با خنده‌ای از ته دل می‌گوید: من عاشق بچه‌ها هستم، همیشه آرزو داشتم در مهدکودک کار کنم و الان برای خودم مهدکودکی دارم.

دولت و مسئولین کشوری برای حمایت از طرح جوانی جمعیت، مشوق‌های جدیدی برای خانواده‌های چند فرزندی اعمال کرده‌اند که با این وجود نقدهایی را می‌تواند به دنبال داشته باشد.

 در مشوق فروش خودرو به قیمت کارخانه آمده است شرکت‌های خودروساز داخلی مکلف‌اند، یک خودروی ایرانی به انتخاب سرپرست خانواده به قیمت کارخانه برای خانواده‌ها پس از تولد فرزند دوم تا پنجم از زمان ابلاغ این قانون بدون نوبت و بدون قرعه کشی برای یک مرتبه تحویل دهند؛ حال اینکه فرزندان قبل از این طرح را شامل نمی‌شود.

موضوعی که اینجا مطرح می‌شود این است که خانواده‌های چند فرزندی و جوان که قبل از این طرح برای جوانی جمعیت و فرزندآوری در تلاش بوده‌اند در کجای این مشوق سازماندهی می‌شوند؟

این مادر چند فرزندی از خانواده خودشان که ۵ پسر و ۳ دختر بوده‌اند می‌گوید و ادامه می‌دهد: خانواده پدری من و خانواده پدری شوهرم (با ۴ پسر و ۲ دختر) عاشق فرزند هستند و همیشه از مشوق‌های اصلی من برای فرزندآوری بوده‌اند.

خانم آلشلوصومعه که به خاطر مشکلات مالی پدر خود تا دیپلم بیشتر نتوانسته بود ادامه تحصیل دهد، می‌گوید: برای فراهم شدن زمینه رفاهی فرزندان خود و به دلیل کمبود امکانات رفاهی و آموزشی در روستای خوشاب و پیشرفت فرزندانم به برازجان نقل مکان کردیم.

وی ضمن اشاره به علاقه شدید خود به کتابخوانی و موثر بودن کارگاه‌ها و کتاب‌های تربیتی فرزندان، از کتاب‌های شهید مطهری برای الگوپذیری و استفاده از موارد آموزشی آن الگو گرفته است.

گفتنی است توجه یک جانبه به مسئله فرزندآوری بدون وجود زیرساخت‌های موجود برای این امر، از جمله مسکن، شغل، درآمد کافی، آموزش‌های لازم و... چه بسا مشکلات روحی و بعد تربیتی فرزند را در خانواده نشانه گرفته و سلامت روانی و جسمانی فرزندان را به خطر خواهد انداخت.

با وجود تلاشی که برای گفت‌وگو با پدر خانواده داشتیم؛ اما به دلیل مشغله کاری این امکان میسر نشد.

این مادر ۸ فرزندی حمایت‌های همسر خود را بی‌دریغ خواند و افزود: پشتیبانی و یاری همسرم نقطه قوت زندگی ما بوده و چنانچه کمک همسرم برای نگهداری، مراقبت و فراهم کردن نیازهای من و بچه‌هایم نبود، توان من به تنهایی کفایت نمی‌کرد.

مادر خانواده می‌گوید: یک مدت برای کاهش هزینه‌های اقتصادی، پرورش بلدرچین داشتیم که درآمد خوبی از آن کسب می‌شد؛ ولی متاسفانه دانه به نرخ دولتی با کمبود مواجه شد و گران بودن دانه آزاد، ما را از پرورش بلدرچین منصرف کرد.

وی ادامه داد: سخت‌ترین روزهای زندگی ما زمانی بود که بچه‌ها به خاطر مشکل آسم خود که ارثی است، چندین روز در بیمارستان بستری می‌شدند و یا از دستگاه بخور استفاده می‌کردیم تا مشکل تنفسی آن‌ها برطرف شود و شیرین‌ترین لحظات، همان زمان تولد هر بچه بود.

این مادر که از تولد هر کدام از بچه‌ها خاطرات شیرینی در ذهن دارد، ادامه می‌دهد: فرزند پنجم خانواده، اسرا، در مسیر رسیدن به بیمارستان و در ماشین به دنیا آمد و با وجود ترسی که بر شوهر و همراه‌مان غالب شده بود؛ ولی زایمان بسیار راحت و بدون دردسری را گذراندم.

فضای صمیمی مادر و فرزندان را با چند دقیقه کنار آن‌ها بودند به خوبی می‌توان برداشت کرد و وقت گذاری بیش از حد مادر برای توضیح، کمک و توجه به تک تک فرزندان خانواده باعث شد که در گفت‌وگوی ما وقفه‌هایی ایجاد و این گفت‌وگو دو و نیم ساعت به طول بیانجامد.

مادر در تمام این مدت با دقت نیازهای بچه‌ها را بر طرف و در عین حال به گفت‌وگو با من می‌پرداخت.

اسما آلشلوصومعه در خصوص قانون‌های خاص خانه می‌گوید: در خانه ما باب شده است که همه بچه‌ها صبح زود بیدار باشند تا هم در کارهای خانه مشارکت کرده و هم به یکدیگر رسیدگی کنند و در عین حال چهار فرزندمان (رقیه، رضوان، زهرا و ابوالقاسم) به درس و مشق‌شان برسند.

وی ادامه می‌دهد: بچه‌های ما آموخته‌اند که باید در حفظ وسایل خود نهایت دقت را داشته باشند و چنانچه وسیله‌ای خراب شد باید با پول توجیبی‌های خودشان، آن را تعمیر یا از اول خریداری کنند.

مزایای چند فرزند بودن را در این خانواده به وضوح می‌شد مشاهده کرد؛ از جمله استقلال کودکان در خانواده و اعتماد به نفسی که بچه‌ها به خود داشتند، اینجا نمایش داده میشد؛ از جمله اینکه هر کدام به دنبال حرفه‌ای بودند تا به پیشرفت‌هایی دست یابند و یا حین گفت‌وگو یکی از کودکان را دیدم که خیلی راحت یک گوشه به خواب رفت، بدون اینکه به کمک دیگری نیاز داشته باشد.

آنچه که در این خانواده‌ی صمیمی دیده می‌شد این بود که بچه‌ها، فردگرا نبوده و به فکر یکدیگر بودند و در مواردی، چون نگهداری فرزندان کوچکتر، انجام کارهای خانه مثل خرید بیرون از منزل که ابوالقاسم برعهده داشت، دیده می‌شد.

در حین گفت‌وگو با مادر خانواده، مشاهده کردم که فاطمه تلویزیون را روشن کرده و دو سه نفر دیگر از بچه‌ها هم اضافه شده و همان برنامه را تماشا کردند و جر و بحثی برای تغییر شبکه و برنامه بین آن‌ها به وجود نیامد که این یک نمونه از رشد جمعی و جامعه پذیری این فرزندان در خانواده چند فرزندی را نشان می‌داد.

در عین حالی که گاهی دعواهای کوچک و جر و بحثی بین بچه‌ها صورت می‌گرفت؛ ولی حمایت و کمک به یکدیگر را به وضوح می‌شد در تهیه خوراکی، شستن میوه برای یکدیگر و رفع نیازهای یکدیگر مشاهده کرد.

این مادر گفت: چند فرزند بودن برای من مزایای بیشتری داشته است، بچه‌ها در پخت و پز، نگهداری برادر و خواهرهای خود، جمع و جور، تمیزی و نظافت خود و بچه‌های کوچکتر حسابی کمک می‌کنند.

او در کنار مزایای چند فرزندی به مسائل تفریح و گردش بچه‌ها اشاره کرده و افزود: به دلیل مسائل مالی و گرانی‌های موجود، مسافرت و تفریحات بچه‌ها حداقلی شده و به گردش و استفاده از وسایل بازی پارک و یا تفریح در باغ پدربزرگ اکتفا کرده‌ایم.

تفریح و مسافرت‌ها از حداقل نیازهای اساسی هر خانواده برای سلامت روح و روان و فضای شاد در جمع خانواده است که بی توجهی به این مهم در زیرساخت‌های دولتی و خانوادگی بسیار آسیب‌زا خواهد بود.

توجه ویژه دولت و قانون‌گذران برای اعمال و داشتن بسته تفریحی مسافرتی خانواده‌ها در اماکن فرهنگی، تاریخی، تربیتی، زیارتی و... موضوعی است که کمبود آن به طور جد، احساس می‌شود و نیم‌بها بودن هزینه‌ها برای برخی از اماکن خاص که در طرح تشویقی عنوان شده، ضعف این بُعد از مشوق را از دید خانواده‌ها نمایش می‌دهد.

وی افزود: ابوالقاسم در کنار تمام بازیگوشی‌های پسرانه‌ی خود؛ چون تنها پسر خانواده است در کارها بسیار از پدرش الگو می‌گیرد و هر وقت وسیله‌ای خراب شود، اصرار دارد که در نبود پدرش، آن را تعمیر کند.

آلشلوصومعه از سختی‌هایی که به خاطر شغل همسرش داشتند می‌گوید و ادامه می‌دهد: همسرم ابتدا راننده بود که به خاطر دوری از ما شغل خود را بعد کشاورزی تغییر داد و بعد از آن کارمند یک اداره شد که به دلیل مشکلات اقتصادی به شغل دوم که نانوایی بود رجوع کرد و با خاطر شکست‌هایی که در این حرفه داشت، آن را کنار گذاشت و در حال حاضر کارمند است.

در ادامه وقتی از سختی‌ها و هزینه‌های سرسام آور زندگی پرسیدم، گفت: ما برای صرفه جویی در هزینه‌ها، برنامه‌های زیادی داریم برای مثال من خیاطی را آموختم تا هزینه‌های دوخت و دوز کم شود یا بچه‌ها لباس‌های بچه‌های بزرگ‌تر را می‌پوشند تا از خرید مجدد جلوگیری کنیم و یا خلاقیت‌هایی که در آشپزی به کار می‌برم هم، بسیار در این زمینه کمک کننده بوده است.

وی می‌گوید: با حداقل مواد خوراکی که در یخچال و خانه دارم تنوع غذایی بالایی را برای بچه‌ها به وجود می‌آورم که خیلی خوششان می‌آید و استقبال می‌کنند؛ یعنی سعی می‌کنم با آنچه که دارم برای آشپزی و پخت و پز غذا استفاده کنم و از خرید مجدد جلوگیری کنم.

با وجود همه هنرمندی‌هایی که این مادر خانواده برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها داشته است؛ اما وجود یکسری پروتئین‌ها و مواد خوراکی مورد نیاز بدن برای تامین انرژی و سوخت و ساز و در عین حال سلامتی بدن، ضروری است.

برای نمونه ماهی، میگو و گوشت قرمز با قیمت‌های سرسام آور آن که بسیاری از خانواده‌های با درآمد خوب نیز از گرانی آن در شکایت هستند، مواردی است که نمی‌توان مصرف نکردن آن را در برنامه غذایی گنجاند.

حال آنکه خرید مواد خوراکی ضروری و مورد نیاز هر خانه از جمله سیب‌زمینی، گوجه، خیار، پیاز، برنج، روغن و... با هزینه‌های بسیار بالا و درآمد بسیار پایین خانواده‌ها کفاف صرفه‌جویی در هزینه‌ها را نمی‌دهد.

مادر خانه می‌گوید: برای کاهش هزینه‌ها سعی داشتیم مدرسه بچه‌ها را در نزدیکی منزل در نظر بگیریم تا هزینه سرویس نداشته باشیم و یا به جای فرستادن بچه‌ها به پیش دبستانی با صرف وقت بیشتر و توجه دقیق به آن‌ها در خانه، آموزش لازم را به جای پیش دبستانی و مهد کودک، برای بچه‌ها در نظر بگیریم.

این مادر ۸ فرزندی با اشاره به کمک‌های بچه‌ها به یکدیگر یادآور شد: فرزندانم هوای یکدیگر را دارند و در عین حال بسیار با استعداد هستند و در خانه هم در درس‌ها به هم کمک می‌کنند و هم در کنار هم نقاشی، کاردستی و بازی‌های مختلف را انجام می‌دهند.

اسما آلشلوصومعه ضمن اشاره به تلاشگر بودن فرزندان خود، تصریح می‌کند: فرزندان ما همگی تلاشگر هستند و سعی دارند با آموختن حرفه‌ای، کسب درآمد کنند؛ برای مثال دختر بزرگم، رقیه، با هدیه‌ای (۳ میلیون تومان) که از مسابقات کشوری نقاشی دریافت کرده بود، یک تکه طلا برای خود خرید.

اسرای ۶ ساله خانواده نیز علاقه زیادی به نقاشی دارد و طی زمانی که من در گفت‌وگو با مادر خانواده بودم، چندین نقاشی از جمله اعضای خانواده خود را نقاشی کرد.

وی می‌گوید برای زایمان‌هایم مشکل خاصی به‌طور معمول ندارم مگر یک مورد که برای تولد زهرا بود و در آن تولد واقعا وحشت کردم.

او ادامه می‌دهد: زهرا، چون مشکل تنفسی داشت باید با نظارت ماما به دنیا می‌آمد؛ ولی به خاطر کم کاری پرستار بخش برای اطلاع به ماما، زهرا در آستانه خفگی کامل و با رنگ کبود شده به دنیا آمد و این تنها وقتی از تولد بچه‌ها بود که حسابی ترسیدم.

وقتی پرسیدم سختی‌های زندگی و چند فرزندی را چگونه تحمل می‌کنید، با آرامش گفت: من با کمبودها، مقاوم شده‌ام؛ ولی در عین حال امیدوار بودن همسرم و لبخند و رضایت او برای امیدوار کردن من و تحملم در سختی‌ها کافی است.

در جواب سوالم که پرسیدم از زندگی‌تان راضی هستید یا خیر، مصمم گفت: خدا را شکر راضی‌ام و حتی با موافقت همسرم، در نظر داریم تعداد فرزندان را به حداقل ۱۰ فرزند افزایش دهیم و امیدواریم با تصمیمات مسئولین و دولتمردان، شرایط اقتصادی برای حمایت از خانواده‌ها جدی‌تر پیگیری شود.

مشکلات اقتصادی که این روزها برگرده خانواده‌ها سنگینی می‌کند برای این خانواده نیز مستثنی نبوده و این مادر در پایان خاطرنشان کرد: مهمترین دغدغه ما مشکل خانه است که با وام‌های با درصد بالایی که گرفتیم، همچنان خودمان صاحب خانه نشده‌ایم و فضای خانه فعلی‌مان که موقتی و یکی از واحدهای ساختمان وابسته به محل کار همسر است، برای بچه‌ها کافی نیست.

گفتنی است این خانواده، خانه در حال ساخت خود در روستای خوشاب را، به دلیل بدهکاری در ورشکستگی‌های خود برای پرداختن به شغل‌های متفاوت و شراکت فروخته‌اند و از آنجا که خریدار توان پرداخت هزینه‌های تغییر مالکیت را ندارد و این ساختمان همچنان به اسم این خانواده است، از دریافت زمین که از مزایای ۴ فرزندی و مصوبه جدید برای خانواده‌های ۴ فرزندی است، برخوردار نمی‌شوند.

با تصویب و ابلاغ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در ۱۹ آبان ۱۴۰۰، به خانواده‌هایی که فرزند سوم آن‌ها بعد از این تاریخ به دنیا بیاید، زمین رایگان اختصاص می‌یابد.

یکی از خواست‌های جدی و نیازهای اساسی خانواده‌ها مشکل نبود مسکن است که اعطای ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر مربع زمین به خانواده‌ها پس از تولد فرزند سوم و بیشتر، مشروط به سکونت حداقل ۵ سال در آن شهر یا روستا بر اساس قیمت تمام شده فقط برای یکبار با حفظ حق مالکیت دولت و اجاره ۹۹ ساله واگذار نماید.

در کنار همه‌ی این موارد، اما برطرف کردن مشکلات اقتصادی و معیشتی و فراهم آوردن زمینه‌های رفاه اجتماعی برای عموم از تاکیدات اساسی رهبر انقلاب در کنار تاکید بر فرزند آوری است که توجه به یک جنبه از این موضوع مشکلات متعدد دیگری را در زمینه اقتصادی و رفاهی و اجتماعی به‌دنبال خواهد آورد.

آخرین اخبار مثبت و رویدادهای شیرین را در صفحه حادثه پلاس حادثه 24 بخوانید.

ارسال نظر