حادثه 24 - مردی که 19 سال قبل در حادثه ای تلخ 2 نفر را در بندرعباس به قتل رسانده بود سرانجام توانست رضایت اولیای دم را جلب کرده و آزاد شود. آزادی این مرد در شرایطی است که او در این 19 سال حتی یک ملاقاتی هم نداشت.
زندانی نجات یافته از قصاص، مردی است که سرنوشت عجیبی دارد. او که در یک کارگاه نجاری کار میکرد 19سال قبل 2نفر را در بندرعباس به قتل رساند و از آن زمان به زندان افتاد اما سرانجام با پیگیری مسئولان قضایی استان هرمزگان و با بخشش اولیای دم از چوبه دار نجات یافته و از زندان آزاد شد. اما این مرد چطور شد که مرتکب قتل شد و در این 19سال در زندان بندرعباس چه شرایطی را گذراند؟
این مرد به نام قاسم که حالا 61سال دارد و اهل استان زنجان است سالها قبل به دخترعمویش علاقهمند شد و به خواستگاری او رفت. او از کودکی به دخترعمویش علاقه داشت اما وقتی به خواستگاری رفت جواب منفی شنید و عمویش گفت حاضر نیست دخترش را به او بدهد. این جواب رد ضربه سنگینی به قاسم وارد کرد و او بعد از این شکست تا مدتها از خانه بیرون نمیآمد و دل و دماغ کار و زندگی نداشت. قاسم مرد دیگری شده بود و امیدش برای زندگی را از دست داده بود. وقتی مدتی بعد فهمید دختر عمویش با مرد دیگری ازدواج کرده است، حال و روزش بدتر شد تا اینکه مدتی بعد دخترعموی قاسم با همسرش دچار اختلاف و از او جدا شد.
قاسم که فکر میکرد موقعیت مناسبی برای رسیدن به آرزویش بهدست آورده دوباره از دخترعمویش خواستگاری کرد اما باز هم جواب منفی شنید. این جواب کار را برای پسر جوان یکسره کرد و در شرایطی که همهچیز را تمامشده میدید تصمیم گرفت از زنجان به شهر دیگری کوچ کند تا شاید دیگر هیچ وقت به یاد دخترعمویش نیفتد.
کوچ به بندرعباس
قاسم بندرعباس را برای زندگی انتخاب کرد. جایی دور از زادگاهش که هیچکس او را نمیشناخت. در آنجا از صفر شروع و تلاش کرد زندگی تازهای را برای خودش بسازد. او در یک کارگاه نجاری بهعنوان نگهبان مشغول بهکار شد و شبها هم همانجا میخوابید. کمکم شهر و دیار و عشق قدیمیاش را فراموش کرد و به زندگی تازهای که برای خودش ساخته بود فکر میکرد. کم کم در آنجا دوستانی پیدا کرد و همه او را میشناختند. کارگران نجاری هم با او دوست شده بودند. چند نفر از آنها گاهی به اتاقک او میرفتند و در آنجا موادمخدر مصرف میکردند. قاسم که در زندگیاش حتی یک نخ سیگار هم نکشیده بود بارها به آنها گفته بود که در اتاقک او نباید موادمخدر مصرف کنند اما کارگران نجاری گوششان به این حرفها بدهکار نبود. آخرین بار روز 26اردیبهشت ماه سال82 بود که وقتی قاسم به اتاقک رفت 2 نفر از کارگران را دید که مشغول مصرف موادمخدر بودند. او با دیدن آنها عصبانی شد و همین عصبانیت کافی بود تا کار به درگیری کشیده شود. در این درگیری قاسم با میلهای آهنی ضرباتی به سر 2 کارگر زد که باعث مرگ هر دو نفرشان شد. او ناخواسته مرتکب قتل شده و حالا در مخمصه سختی گرفتار شده بود.
زیرتیغ
قاسم که برای ساختن زندگی تازه از زنجان به بندرعباس آمده بود مدتی بعد با حکم دادگاه به 2مرتبه قصاص محکوم شد. اولیای دم مقتولان از همان روز اول خواستار مجازات قاسم بودند و اعلام کردند حاضر به گذشت نیستند. به این ترتیب با قطعی شدن حکم قصاص در دیوان عالی کشور او در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت. با وجود قطعی شدن حکم قصاص اما اولیای دم برای اجرای حکم اقدامی نمیکردند. آنها نه برای اجرای حکم به دادسرا مراجعه میکردند و نه حاضر بودند قاسم را ببخشند. این شرایط 19سال طول کشید و در همه این مدت قاسم بدون اینکه حتی یک روز به مرخصی برود یا یک نفر به ملاقاتش بیاید در زندان بود و بعد از مدتی به قدیمیترین زندانی زندان بندرعباس تبدیل شد.
بخشش بعد از 19سال حبس
سالهای عمر قاسم یکی پس از دیگری در زندان میگذشت و با گذشت 19سال از قتل در کارگاه نجاری او 61ساله شده بود. در این شرایط بود که به دستور مجتبی قهرمانی، رئیسکل دادگستری استان هرمزگان تلاشها برای جلب رضایت اولیای دم آغاز شد. در این مدت اولیای دم یکی از مقتولان قاسم را بخشیده بودند اما در مورد دومین مقتول کار کمی پیچیده بود. مادر دومین مقتول فوت شده و وراث او اولیای دم شده بودند. هرچند 3نفر از آنها هم قاسم را بخشیدند اما چهارمین نفر برای بخشش سرسختی میکرد که درنهایت او هم چند روز قبل به مناسبت ولادت امام علی(ع) قاسم را بخشید تا به این ترتیب این زندانی بیملاقاتی بعد از 19سال از زندان آزاد شود.
او یک زندانی نمونه بود
در مدتی که قاسم در زندان بود رفتار خوبی از خودش نشان داد. طوری که به امین مسئولان زندان دربند تبدیل شده بود. شاید به همین دلیل بود که مجتبی قهرمانی، رئیسکل دادگستری استان هرمزگان و مسعود عسگری، رئیس زندان بندرعباس برای بخشیده شدن او پادرمیانی کردند. کاظم شاهرخنیا، عضو شورای حل اختلاف زندان بندرعباس که به پرونده قاسم رسیدگی کرده است در اینباره به حادثه 24 میگوید: در 19سالی که قاسم زندانی بود هیچکس رفتار بدی از او ندید. او هر روز صبح مراسم صبحگاه را اجرا میکرد و خودش هم قرآن میخواند. کار توزیع غذا هم برعهده او بود و از طریق کار کردن در زندان هزینههای زندگیاش را تامین میکرد. در این مدت اما حتی یک مرتبه هم کسی به ملاقات قاسم نیامد؛ چرا که او کسی را نداشت. وی ادامه میدهد: در این مدت تلاشهای زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام شد تا اینکه سرانجام بهمناسبت ولادت امام علی آخرین نفر از اولیای دم هم قاسم را بخشید تا او پس از 19سال از زندان آزاد شود. وقتی رضایتنامه امضا شد قاسم حتی پول بازگشت به شهرشان را هم نداشت. به همین دلیل از طریق صندوق حمایت از زندانیان مبلغی پول در اختیار او قرار داده شد تا بتواند به شهرش برگردد و هزینههای اولیه زندگیاش را تامین کند.
آخرین اخبار مثبت و رویدادهای شیرین را در صفحه حادثه پلاس حادثه 24 بخوانید.