حادثه 24 - «قاتل پسرم باید تعهد بدهد که بعد از آزادی در اطراف محل سکونت ما آفتابی نشود و خودش و خانوادهاش از محله ما بروند و از این پس هرگز به سراغ ما نیایند.» اینها شروط پدر مقتول برای بخشش قاتلی است که 6سال قبل و در جریان یک درگیری جان پسر او را گرفت.
این جنایت 24اسفند سال 94در پارک شببو در حوالی لویزان رخ داد.آن روز به مأموران کلانتری ۱۰۲ پاسداران گزارش شد که مردی 45ساله در جریان یک درگیری با ضربه چاقو مجروح و برای درمان به بیمارستان منتقل شده است.
عامل این درگیری جوانی 21ساله به نام مهدی بود که اهالی منطقه او را میشناختند و دیده بودند که در پارک با فردی درگیر شده و او را با چاقو زخمی کرده است. اگرچه مرد زخمی برای درمان به بیمارستان انتقال یافته بود اما تلاش تیم پزشکی برای نجات او فایدهای نداشته و وی روی تخت بیمارستان به کام مرگ رفت. به این ترتیب نام مهدی در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفت و طولی نکشید که مأموران وی را در مخفیگاهش دستگیر کردند.
متهم در بازجوییها به قتل اقرار کرد و انگیزهاش را اختلاف مالی با مقتول عنوان کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: مقتول که سجاد نام داشت یکی از دوستانم بود و سالها بود که در یک محله زندگی میکردیم. اگرچه اختلاف سنی ما زیاد بود اما رابطه نسبتا خوبی با یکدیگر داشتیم تا اینکه 2روز قبل از حادثه دچار اختلاف شدیم.
متهم گفت: آن روز به مقتول پول دادم تا برایم وسیلهای بخرد و بیاورد. او پول را گرفت و قرار شد فردای آن روز وسیله را بهدست من برساند اما بدقولی کرد. فکر کردم سرم را کلاه گذاشته و قصد فریب مرا دارد. چون دیگر نه جواب تلفنم را میداد و نه پیامکهایم را. همه اینها دست بهدست هم داد تا تصور کنم او مرا فریب داده و پولم را خورده است.
وی ادامه داد: خیلی عصبانی بودم و به یکی از دوستانم زنگ زدم و موضوع را برایش تعریف کردم. از او خواستم با سجاد تماس بگیرد و با او قرار ملاقات بگذارد تا من به جای او به محل قرار بروم. محل قرار پارک شببو در حوالی لویزان بود. وقتی سجاد را دیدم به حالت تهاجمی به سمتش رفتم و پرسیدم که چرا مرا سرکار گذاشته است؟
او بهانه آورد و گفت چیزی را که سفارش داده بودم، نتوانسته گیر بیاورد. با این وجود آرام نشدم و با او بگو مگو کردم. درگیری که شدت یافت با چاقوی میوه خوری که همراهم بود به او ضربهای زدم. من اصلا قصد کشتن دوستم را نداشتم و پس از این حادثه بهشدت دچار عذاب وجدان شدم.
رهایی از قصاص
متهم به قتل پس از اعتراف به جنایت، به بازسازی صحنه قتل پرداخت و روانه زندان شد. او مدتی بعد در شعبه دوم دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. اگرچه قاتل به حکم اعتراض کرد اما قضات دیوان عالی کشور رأی را قطعی کردند و پرونده پیش روی قاضی امین کرمانی نژاد، دادیار شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قرار گرفت تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود.
از سوی دیگر تلاش تیم صلح و سازش برای جلب رضایت از پدر مقتول که تنها ولی دم محسوب میشد، شروع شد. این مرد اما همچنان اصرار به مجازات قاتل پسرش داشت. طوریکه عامل جنایت مدتی قبل پای چوبه دار رفت اما موفق شد از پدر مقتول مهلت بگیرد. از آن پس رایزنیها ادامه داشت تا اینکه پدر مقتول 2شرط برای بخشش تعیین کرد. او گفت که قاتل پس از آزادی باید به همراه خانوادهاش از محله آنها بروند و هرگز در آنجا آفتابی نشوند. شرط دوم او این بود که قاتل و خانوادهاش هرگز سراغی از وی نگیرند و مزاحم او نشوند. از سوی دیگر قاتل باید تا پایان محکومیتش(پایان مجازاتش از لحاظ جنبه عمومی جرم) در زندان بماند و پس از آزادی دور خلاف را خط بکشد.
این مرد درباره انگیزهاش از بخشش قاتل پسرش نیز گفت: من نمیخواستم خانوادهای مانند ما داغدار شود، چرا که داغ از دست دادن فرزندم هنوز هم پس از 6سال برایم تازه است. به همین دلیل نمیخواهم با اجرای حکم قصاص قاتل، خانوادهاش را داغدار کنم و روزهای سختی که من گذراندم را آنها متحمل شوند. امیدوارم قاتل قدر این بخشش را بداند و پس از آزادی زندگی درستی را پیش بگیرد تا من از تصمیم سختی که گرفتم هرگز شرمنده و پشیمان نشوم.پدر مقتول بدون دریافت مبلغی بهعنوان دیه و تنها بهخاطر رضای خداوند، قاتل پسرش را بخشید و به این ترتیب قاتل محکوم به قصاص از مجازات قصاص رهایی یافت.