حادثه 24 - مرد میانسالی که به خاطر پرداخت نکردن پول قبض برق مرد همسایه را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود، با حکم قضایی به قصاص محکوم شد.
رسیدگی به پرونده از یکسال و نیم قبل با گزارش درگیری بین دو مرد همسایه در پیشوای ورامین آغاز شد. وقتی مأموران پلیس در محل حادثه حاضر شدند با جسد مرد جوانی به نام شهروز روبهرو شدند که با شلیک گلوله کشته شدهبود. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد و عامل قتل که همسایه مقتول به نام سیاوش بود با فرار از محل حادثه تحت تعقیب قرار گرفت.
تلاش برای دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه وی چند ساعت بعد از حادثه شناسایی و بازداشت شد.
متهم به پلیسآگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او به قتل اعتراف کرد و گفت: «شهروز همسایه مان بود. برق منزل مسکونی او با ملکی که من و برادرم داشتیم مشترک بود، اما او هرگز قبض پولی که میآمد را پرداخت نمیکرد و هر بار قبض برق میآمد آنرا پرداخت میکردیم. در این باره چند بار به او تذکر دادیم و صحبت کردیم، اما بی فایدهبود. این شد که بار آخر برای اینکه او را بترسانم که شاید راضی شود و پول قبض را این بار بپردازد با اسلحه مقابل خانهاش رفتم و یک تیر به او شلیک کردم. آن شلیک بیهدف بود، اما به سر او برخورد کرد و باعث مرگش شد.»
مرد میانسال بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد و پرونده برای محاکمه متهم به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
پرونده با تعیین شعبه در وقت رسیدگی مقابل هیئت قضایی شعبه یازدهم دادگاه قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص را مطرح کردند. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: «من و برادرم صاحب ملکی در پیشوای ورامین بودیم. شهروز سالها در همسایگی ما زندگی میکرد و او را میشناختیم. مدتها قبل او از برق ملک ما استفاده میکرد، اما هر بار قبض برق میآمد او پولی پرداخت نمیکرد. همین باعث اختلاف ما بود تا اینکه آخرین بار قبض برق با مبلغ خیلی زیاد آمد. این شد که قبض را برداشتم و مقابل خانه شهروز رفتم. آنرا نشان دادم و خواستم او هم سهم خودش را بپردازد. شهروز قبول نکرد و گفت او سهم کمی استفاده میکند به همین دلیل نیازی نیست پولی بپردازد. سر همین موضوع با هم درگیری لفظی پیدا کردیم بعد از آن به خانه برگشتم.»
متهم ادامه داد: «در این باره با برادرم صحبت کردم و قرار شد کابلهای برق را قطع کنیم تا او دیگر از برق مشترک استفاده نکند. این موضوع را به خود شهروز هم گفتیم، اما او بعد از شنیدن این حرف ناراحت شد و کار به درگیری کشید. این گذشت تا اینکه یک هفته قبل از حادثه مرد میانسالی در حالیکه کلاهی سیاه روی صورتش کشیده بود، مقابل ملک ما آمد و با اسلحه به طرف من و برادرم شلیک کرد. در آن تیراندازی گلولهای به ما برخورد نکرد و به طور معجزه آسا زنده ماندیم. مطمئن بودم آن مرد که صورتش را پوشاندهبود خود شهروز بود که میخواست انتقام بگیرد و من و برادرم را بکشد.»
متهم در خصوص قتل گفت: «رفتار شهروز خیلی ما را عصبانی کرده بود و باعث کینه شد. به همین دلیل یک هفته بعد از حادثه تیراندازی اسلحه ساچمهای راکه در خانه داشتم برداشتم و برای ترساندن شهروز مقابل خانهاش رفتم. شهروز وقتی مقابل در آمد فقط یک تیر به طرف او شلیک کردم، اما گلوله ناخواسته به سر او برخورد کرد و موجب مرگش شد.»
متهم در آخر گفت: «باور کنید قصد کشتن مرد همسایه را نداشتم و میخواستم او را بترسانم تا مشکلمان حل شود. پشیمانم و قبول دارم رفتار اشتباهی کردهام. از دادگاه و اولیایدم درخواست گذشت دارم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد سپس با توجه به مدارک موجود در پرونده متهم را به قصاص محکوم کرد.
به این ترتیب متهم بعد از تأیید این حکم در دیوانعالی کشور در صورتیکه نتواند رضایت اولیایدم را جلب کند در آستانه مرگ قرار خواهد گرفت.