حادثه 24 - مرد جوان وقتی با اصرار پسرش برای ماندن در داخل ماشین روبهرو شد، او را درحالیکه بخاری ماشین نیز روشن بود تنها گذاشت، اما نیم ساعت بعد که به آنجا برگشت با صحنهای هولناک روبهرو و دنیا روی سرش خراب شد.
چند روز قبل به قاضی مصطفی واحدی بازپرس جنایی تهران خبر رسید که پسربچهای 8ساله به طرز مشکوکی جانش را از دست داده است. آنطور که مأمور کلانتری گزارش کرده بود، این پسربچه درحالیکه قلبش از تپش ایستاده بود توسط اورژانس به بیمارستانی در تهران انتقال یافته بود و در آنجا تیم پزشکی هر چه تلاش کرده بود موفق به احیای او نشده بود. در ادامه تحقیقات معلوم شد که این پسربچه داخل خودروی پدرش بوده که به کام مرگ رفته است. یکی از شاهدان به مأموران گفت: شب حادثه صدای فریادهای مردی را شنیدم که مقابل ساختمان ما ایستاده بود و به شیشه ماشین پژو 405خود میکوبیده و درخواست کمک میکرد. او فریاد میزد که «پسرم را از دست دادم.»
سراسیمه به سمت او رفتم. آن مرد میگفت که پسرش داخل ماشین از هوش رفته و بهدلیل قفل شدن درهای ماشین، نمیتوانست او را نجات بدهد. صحنه دردناکی بود و پدر مستأصل شده بود. من قفل فرمان آوردم و شیشه ماشین را شکستم. در همین هنگام همسایههای دیگر به اورژانس، پلیس و آتشنشانی زنگ زدند. با شکستن شیشه ماشین، پسر 8ساله را که نیمه جان بود از صندلی جلوی ماشین بیرون کشیدیم و با حضور اورژانس مشخص شد که کودک به کام مرگ رفته است.حتی عملیات احیا هم فایدهای نداشت اما پدرش بیتابی میکرد و مدام برای نجات پسرش درخواست کمک میکرد و به همین دلیل اورژانس با اصرار پدرش او را به بیمارستان انتقال داد که بعدا متوجه شدم تلاشها برای بازگشت کودک به زندگی بینتیجه مانده است.
تیم جنایی در گام بعدی به تحقیق از پدر کودک پرداخت. او که هنوز در شوک از دست دادن فرزندش بود، با گریه گفت: بهدلیل اینکه از ماشینم زیاد استفاده نمیکردم معمولا باتریاش دچار مشکل میشد. آخرین بار باتریساز به من گفت برای اینکه باتری ماشین دچار مشکل نشود هراز گاهی آن را روشن کنم و دوری بزنم. آن شب پسر8ساله ام از من درخواست کرد که او را هم با خودم ببرم. میخواست با هم در خیابان چرخی بزنیم. ای کاش قبول نمیکردم...
وی ادامه داد: آن شب به همراه پسرم از خانه خارج شدیم. او در صندلی جلو نشست و یک دفعه یادم افتادم که باید در خانه کاری انجام بدهم. به پسرم گفتم به خانه برگردیم، اما او گفت داخل ماشین منتظرم میماند تا برگردم. گمان نمیکردم کارم خیلی طول بکشد، اما پسرم از من خواست بخاری ماشین را روشن کنم، چون هوا سرد بود. من هم استارت زدم، بخاری را روشن کردم و به داخل خانه برگشتم.
پدر داغدیده ادامه داد: کارم حدود 30دقیقه طول کشید و وقتی برگشتم، هرچه تلاش کردم در ماشین را باز کنم، نشد؛ پسرم وقتی داخل ماشین بوده ازداخل درها را قفل کرده بود. از پشت شیشه دیدم که او بیحال در صندلی افتاده و تکان نمیخورد. هرچه به شیشه میکوبیدم فایدهای نداشت و پسرم همانطور بیحرکت مانده بود. وحشت کرده بودم و به شیشه میکوبیدم و کمک میخواستم تا اینکه همسایهها رسیدند و با شکستن شیشه، پسرم را از داخل ماشین بیرون کشیدند. اورژانس میگفت احتمالا بهدلیل روشن بودن بخاری دچار گازگرفتگی شده است. از سوی دیگر ماشین من دوگانه سوز است و احتمال دارد که انتشار گاز به داخل ماشین موجب مرگ جگرگوشهام شده باشد.
با این اطلاعات بازپرس جنایی دستور تعیین یک کارشناس حوادث را صادر کرد تا با بررسی خودرو مشخص شود که آیا دوگانه سوز بودن آن باعث حادثه شده یا سیستم سیان جی خودرو نقص فنی داشته و این حادثه دردناک را رقم زده است.