حادثه 24 - مجرم سابقهدار سوار بر دوچرخه میشد و پسربچهها را به بهانههای مختلف فریب میداد تا با کشاندن آنها به محلی خلوت، نقشه هولناک خود را اجرا کند.
تحقیقات در این پرونده از 25مردادماه امسال شروع شد. آن روز پسربچهای 11ساله به همراه پدر و مادرش راهی اداره پلیس تهران شدند تا از جوان آزارگری شکایت کنند.
پسربچه که هنوز وحشتزده بود و بهدلیل بلایی که بر سرش آمده بود، درباره جزئیات حادثه گفت: ساعت 12ظهر بود که برای خرید نان از خانه خارج شدم. نانوایی در نزدیکی خانه ماست و راه افتادم به سمت آنجا که جوانی که سوار بر دوچرخه بود سد راهم شد. او ماسک بهداشتی داشت و از من آدرسی پرسید که شروع کردم به راهنمایی او. اما ناگهان وسط حرفم پرید و گفت خودت کجا میروی که گفتم نانوایی. بعد خواهش کرد تا سوار بر دوچرخهاش شوم تا آدرسی که قرار بود برود را به او نشان بدهم. من هم از همهجا بیخبر، سوار دوچرخه شدم اما او از محلهمان دور شد و وقتی اعتراض کردم چاقویی از جیبش بیرون آورد و روی پهلویم گذاشت.
پسربچه 11ساله ادامه داد: مرد غریبه تهدیدم کرد که اگر حرفی بزنم، مرا میکشد و من هم از ترسم سکوت کردم. او وارد یک کوچه بنبست خلوت شد و درحالیکه گریه میکردم، مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد تهدیدم کرد که اگر به خانوادهام حرفی بزنم مرا به قتل میرساند. با این حال نتوانستم سکوت کنم و وقتی به خانه برگشتم، همهچیز را به مادرم گفتم.
نقشههای سریالی
با این شکایت، به دستور قاضی رحیم دشتبان، بازپرس جنایی تهران، تحقیقات برای شناسایی و بازداشت متهم آغاز شد اما هنوز ردی از او بهدست نیامده بود که ظرف مدتی کوتاه دومین شکایت مشابه نیز پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت.
دومین قربانی پسربچهای 9ساله بود که به دام آزارگر دوچرخه سوار گرفتار شده بود.
او در توضیح ماجرا گفت: داخل کوچه در حال بازی بودم که مرد دوچرخه سوار صدایم زد. به من گفت دوستانم داخل پارکی در آن حوالی منتظرم هستند و از او خواستهاند که ماجرا را به من اطلاع دهد. من باور کردم و او خواست سوار دوچرخهاش شوم تا مرا پیش دوستانم ببرد. وقتی سوار دوچرخه شدم و به پارک رفتیم ناگهان او با چاقو تهدیدم کرد و مرا پشت شمشادها برد و با تهدید چاقو نقشهاش را عملی کرد. بعد هم تهدید کرد که اگر به کسی حرفی بزنم جانم را میگیرد.
مجرم سابقهدار
شکایت دوم، حساسیت پلیس را روی این پرونده بیشتر کرد و مأموران برای کشف سرنخی از متهم، 2کودکی که به دام او افتاده بودند را به اداره آگاهی دعوت کردند تا شاید با بررسی بانک عکس آزارگران سابقهدار و چهرهنگاری، سرنخی از متهم به دست آید. از سوی دیگر تصاویر دوربینهای مداربستهای که در مسیر متهم تحت تعقیب بود بررسی شد و همه اینها باعث شد که هویت وی شناسایی شود.
متهم مردی 35ساله و مجرمی سابقهدار بود که سالها قبل به اتهام آزار و اذیت پسربچهها بازداشت و به حبس محکوم شده بود. اما پس از پایان دوره محکومیتش از زندان آزاد شده و ظاهرا بار دیگر نقشههایش را از سر گرفته بود.
با این سرنخ، کارآگاهان راهی محل زندگی متهم شدند و او را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند.
وی در بازجوییها به فریب و ربودن 2کودک و آزار و اذیت آنها اقرار کرد و گفت بهشدت پشیمان است.
متهم ادامه داد: پس از آنکه دوران محکومیتم تمام شد و از زندان آزاد شدم توبه کردم و تصمیم گرفتم که هرگز سمت خلاف نروم. در یک مغازه بهعنوان کارگر مشغول بهکار شدم و بهصورت حرفهای دوچرخهسواری میکردم که سرگرم شوم اما یک روز چشمم به پسربچهای افتاد و آنجا بود که شیطان وسوسهام کرد و تصمیم گرفتم با ترفندی کودک را ربوده و نقشهام را عملی کنم.
متهم 35ساله ادامه داد: فقط همین 2کودک فریبم را خوردند و حالا هم بهشدت پشیمانم و فکرش را نمیکردم به این زودی دستگیر شوم.
متهم پس از اقرار به اجرای نقشههای شوم خود با قرار قانونی روانه زندان شد و قاضی رحیم دشتبان پس از تکمیل تحقیقات کیفرخواست این پرونده را صادر کرد تا بهزودی متهم در دادگاه کیفری محاکمه شود.