زمان مطالعه: 9 دقیقه

ناگفته های عموی سرباز فداکار کانال آب قاسم‌آباد / در آخرین لحظات زندگی امیرحسین شهرکی چه اتفاقی افتاد

مصاحبه خواندنی با عموی سرباز فداکاری که در کانال آب ورامین غرق شد را از نظر می‌گذرانید.
17 مهر 1400
شناسه : 79999
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/79999
454+
بالا
مصاحبه خواندنی با عموی سرباز فداکاری که در کانال آب ورامین غرق شد را از نظر می‌گذرانید.

حادثه 24 - مصاحبه خواندنی با عموی سرباز فداکاری که در کانال آب ورامین غرق شد را از نظر می‌گذرانید.

نام امیرحسین شهرکی حالا در کنار علی لندی، پسر فداکار ایذه‌ای جا خوش کرده است. شهرکی، سرباز فداکاری است که به کانال آب روستای قاسم‌آباد ورامین زد تا نجاتگر ٢ مرد باشد. او سرباز وظیفه‌شناس کلانتری ۱۱ شهرستان ورامین بود. وقتی متوجه افتادن دو مرد در کانال آب منطقه قاسم‌آباد ورامین شد درنگ نکرد، تردید نداشت، با شجاعت خود را به آب زد، اما نشد شدت جریان آب بالا بود.

لحظات دلهره‌آور

شامگاه دوشنبه ١٢ مهر ماه بود که این حادثه وحشتناک رقم خورد. وقتی این حادثه به آتش‌نشانی و نیرو‌های نجات مخابره شد و تیم‌های تجسس وارد عمل شدند. ساعت ۱۹ و ۴۵ دقیقه دوشنبه نیرو‌های عملیاتی به محل حادثه اعزام شدند.

پس از تلاش‌ها و جست‌وجوی تیم غواصی آتش‌نشانی، جسد یکی از غرق شده‌ها همان شب پیدا شد و در ادامه تلاش‌ها جسد نفر دوم صبح سه‌شنبه از داخل کانال آب پیدا شد.

پس از ۲۰ ساعت عملیات آتش‌نشانی سومین جسد که پیکر سرباز نیروی انتظامی بود، در کانال انتقال آب قبل از تالار ولیعصر توسط غواصان کشف شد.

این ٣ نفر در محدوده پویینک به کانال آب سقوط کرده بودند. پنج تیم آتش‌نشانی، عوامل نیروی انتظامی، اورژانس، قاضی کشیک و بخشدار مرکزی از همان دقایق نخست در محل حادثه حضور داشتند.

درباره سرباز فداکار

نام یکی دیگر از این افراد غرق‌شده محمد دل قندی زمانی است. او یکی از اهالی روستای جعفرآباد اخوان بود. او با اجاره یک پارکینگ شهرداری امرار معاش می‌کرد. ٣٦ سال داشت که از او دو فرزند ١١ و ٩ ساله به یادگار مانده است. اما امیرحسین شهرکی، سرباز فداکار گرگانی ١٩ سال داشت. او از ١٥ ماه پیش از استان گلستان به تهران آمده بود تا دوران خدمت سربازی‌اش را سپری کند.

این سرباز فداکار روز جمعه در روستای هاشم‌آباد گرگان تشییع شد. قصه امیرحسین هم تلخ بود، هم غیرتمندانه و شورانگیز، اما محزون، قهرمانانه، اما غم‌انگیز. پدر و مادر و ٢ برادر و خواهرش شهادت امیرحسین را باور ندارند. خوشحالند برای این همه فداکاری، اما نبود پسر و برادرشان غم جانکاهی است. پیکر پسر سربازشان را صبح جمعه به خاک سپردند. گرد سفید روی مو‌های پدر ریخته‌اند و پسران و تنها دختر خانواده سیاهپوش برادرند. مادر هم که اشک‌هایش تمامی ندارد. گاهی شوک می‌شود هیچ نمی‌گوید گاهی هم هیچ‌کس جلودار ضجه‌هایش نیست.

عزادار پسر چهارم

 در و دیوار خانه پدر را هم با پرچم‌های سیاه پوشانده‌اند. داغ پسر ١٩ ساله فداکار برایشان بزرگ است؛ سوگواران ردیف به ردیف روی فرش خانه قرمزرنگ نشسته‌اند و با نوحه‌هایی که از بلندگوی خانه پخش می‌شود هم‌نوایی می‌کنند. همه رخت عزا به تن کرده‌اند و برای پسر بزرگ این خانواده عزاداری می‌کنند.

آقای شهرکی، عموی امیرحسین است. غمی بی‌امان گلویش را چنگ می‌زند و به سختی از زندگی برادرزاده‌اش می‌گوید: «امیرحسین فرزند چهارم خانواده بود. دو برادر بزرگ‌تر و یک خواهر داشت. وقتی برادرزاده‌ام کارت خدمت را گرفت به تهران منتقل شد. ١٥ ماهی بود که در تهران سرباز بود. حدودا ٢٣ روز پیش به دیدار خانواده‌اش آمد. ١٠ روزی مرخصی داشت. خانواده‌اش دل سیر او را دیدند. ٦ ماه از خدمتش مانده بود.

در تمام این مدت مادرش دلشوره داشت. همه‌اش می‌گفت نگران است. تا اینکه هم‌خدمتی‌هایش با برادر امیرحسین تماس گرفتند و ماجرای شهادت برادرزاده‌ام را گفتند. همین شد تا برادرم و دیگر برادرزاده‌هایم راهی تهران شدند. تا از نزدیک پیگیر حادثه باشند. ٢٠ ساعتی طول کشید تا جسد برادرزاده‌ام را غواصان آتش‌نشانی پیدا کنند. مایه افخار است که امیرحسین قصد داشت تا منجی دو انسان دیگر باشد.

او شهید شد و قهرمانانه جان باخت. صبح جمعه هم سیل کثیری از مردم به مراسم خاکسپاری این سرباز فداکار وطن آمده بودند. ما جزئیات ماجرا را کامل نمی‌دانیم، اما تنها چیزی که هست امیرحسین برای نجات دو مرد به کانال آب روستا زد، ولی شدت جریان آب زیاد بود. امیرحسین غرق شد و پیکر بی‌جانش را غروب پنجشنبه به روستایمان آوردند.»

زاویه دیگر حادثه

یکی از دوستان نزدیک محمد دل قندی درباره ماجرای غرق شدن او و سرباز وظیفه کلانتری ١١ ورامین به رکنا گفت: «از مدتی قبل محمد اقدام به اجاره پارکینگ شهرداری کرده بود و دوشنبه هم در پارکینگ شهرداری حضور داشت. همان‌موقع یک متهم که تازه بازداشت شده بود و گفته می‌شود اتهام او قاچاق مواد مخدر بود؛ ناگهان از دست مأموران گریخت.

ماشین متهم در پارکینگ کلانتری بود و آن متهم به سرعت اقدام به خارج کردن ماشین خود از پارکینگ کلانتری کرد. سپس سرباز امیرحسین شهرکی اقدام به تعقیب او کرد. وقتی محمد دید که سرباز دنبال متهم رفت، برای کمک به او اقدام به تعقیب متهم کرد.»

دوست محمد دل قندی در ادامه گفت: «متهم با ماشین وارد جاده‌ای در پشت روستای جعفرآباد شده بود و از آنجا قصد داشت با عبور از پل باریک روی کانال قاسم‌آباد فرار کند، اما یکدفعه داخل کانال آب سر خورده بود.»

 مطابق گفته اهالی روستای جعفرآباد بعد از اینکه متهم فراری داخل آب افتاده بود سرباز امیرحسین شهرکی به خاطر حس وظیفه‌شناسی برای ممانعت از فرار متهم به داخل آب پرید تا بتواند مانع فرار متهم شود. در همان حال وقتی محمد دل قندی متوجه موقعیت خطرناک سرباز امیرحسین شهرکی شد، برای نجات او به داخل کانال آب پرید. اما دقایقی بعد، سرباز وظیفه‌شناس امیرحسین شهرکی به همراه جوان فداکار به نام محمد دل قندی، همچنین متهم فراری هر سه جان خود را به‌دلیل غرق‌شدگی از دست دادند.

ارسال نظر