زمان مطالعه: 6 دقیقه

درگیری خونین راننده تاکسی ها در خیابان بر سر مسافر

پرونده مرگ راننده تاکسی که در یک درگیری خونین بر سر مسافر به قتل رسیده بود، با نظر دیوان عالی کشور وارد مرحله تازه‌ای شد.
03 مهر 1400
شناسه : 79558
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/79558
580+
بالا
پرونده مرگ راننده تاکسی که در یک درگیری خونین بر سر مسافر به قتل رسیده بود، با نظر دیوان عالی کشور وارد مرحله تازه‌ای شد.

حادثه 24 - پرونده مرگ راننده تاکسی که در یک درگیری خونین بر سر مسافر به قتل رسیده بود، با نظر دیوان عالی کشور وارد مرحله تازه‌ای شد.

چهار سال قبل جدال خونین دو راننده تاکسی در یکی از خیابان‌های جنوب تهران به پلیس اعلام شد و مأموران بلافاصله عازم محل درگیری شدند. بررسی‌ها نشان داد قاسم 47ساله که راننده تاکسی بود، پس از درگیری با راننده دیگر به نام جعفر کشته شده است. جسد قاسم با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس به تحقیق پرداخت. در بررسی‌ها روشن شد قاسم به‌‌دلیل خونریزی شدید ناشی از بریدگی سفیدرانش جان سپرده است. تلاش برای ردیابی جعفر آغاز و او که از محل گریخته بود، یک روز بعد بازداشت شد. جعفر در بازجویی‌ها اتهام قتل را قبول نکرد و مدعی شد او ضارب نبوده هرچند با مقتول درگیر شده است. در‌نهایت این پرونده به دادگاه کیفری استان تهران سپرده شد.

جعفر در شعبه ۱1 دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و اولیای دم برای او حکم قصاص خواستند.

متهم در دادگاه گفت: سال‌ها بود با رانندگی زندگی خود و خانواده‌ام را تأمین می‌کردم. من شخصیت آرامی دارم و همیشه سعی می‌کنم با کسی درگیر نشوم. قاسم را هم که راننده تاکسی بود از سال‌ها قبل می‌شناختم. آن‌ روز هوا گرم بود و ماشینم را در سایه پاک کرده و منتظر مسافر بودم که قاسم اعتراض کرد.

متهم ادامه داد: قاسم به‌ سمتم آمد و شروع به فحاشی کرد. احساس کردم دهان قاسم بوی مشروب می‌دهد و حال طبیعی ندارد. به‌ همین‌ خاطر سکوت کردم، اما او دست‌بردار نبود و مدام فحش می‌داد. او می‌خواست با من دعوا کند، اما من به او بی‌اعتنایی کردم. در یک لحظه قاسم با قمه‌ای که از داخل ماشینش بیرون آورده بود، به سمتم حمله کرد. من هم برای دفاع از خودم قمه بیرون آوردم، اما ضارب من نبودم.

این متهم در‌حالی‌که سرش را پایین انداخته بود، گفت: باور کنید من واقعا قصد کشتن قاسم را نداشتم. نمی‌دانستم اگر چاقو به سفیدران برخورد کند، باعث مرگ می‌شود. بعدها در زندان فهمیدم بریدگی سفیدران می‌تواند منجر به فوت شود.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند، اما حکم صادرشده در دیوان عالی کشور تأیید نشد و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه هم‌عرض ارسال شد. به‌ این‌ ترتیب جعفر این‌بار در شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. او گفت: باور کنید من قصد کشتن همکارم را نداشتم. او به من حمله‌ور شد و به رویم قمه کشید. او حال طبیعی نداشت و می‌خواست مرا بکشد و من از ترسم فرار کردم، اما ضربه قمه قاسم به پای خودش برخورد کرد و موجب مرگ او شد. باور کنید من در قتل او دخالتی نداشتم و قبلا تحت فشار روانی اعتراف کرده بودم با قمه خودش ضربه‌ای به پای او زدم.

این متهم ادعای تازه‌ای را مطرح کرد و گفت چند شاهد دارد که می‌تواند ثابت کند قربانی حال طبیعی نداشته و وی ناخواسته موجب مرگ او شده است.

این در حالی است که فیلم دوربین مداربسته‌ای که در محل بود نیز نشان نمی‌داد متهم ضربه را زده باشد. با توجه به این فیلم و ادعایی که متهم مطرح کرد، چند شاهد به دادگاه احضار شدند و گفتند قمه قربانی به پای خودش برخورد کرده و موجب مرگ وی شده است.

یکی از شاهدان گفت: قاسم آدم خیلی عصبی‌ای بود و بار اولی نبود که در آن محل درگیری ایجاد می‌کرد. آن روز هم با جعفر درگیر شد. او می‌خواست خارج از نوبت مسافر سوار کند که سر این موضوع با جعفردرگیر شد. جعفر سعی داشت درگیر نشود و حتی از محل دعوا هم دور شد، اما قاسم دست‌بردار نبود و جعفر را دنبال کرد و با او وارد دعوا شد؛ با‌این‌حال چون همه ما اخلاق قاسم را می‌شناختیم، به جعفر گفتیم دعوا نکند و او هم دعوا نکرد. قاسم این‌بار قمه‌ای از زیر صندلی راننده بیرون آورد و حمله کرد. جعفر هم چاقو کشید تا بتواند قاسم را دور کند، اما قاسم دست‌بردار نبود. من در یک لحظه دیدم که قاسم به خودش پیچ‌و‌تاب می‌دهد و سعی می‌کند جعفر را بزند، اما مردم سعی می‌کردند دستش را بگیرند که در این لحظه ضربه قمه به سمت خودش برگشت. حالا که قاسم فوت کرده من نمی‌خواهم حرفی پشت‌سر او بزنم که شخصیتش را خراب کند، اما واقعیت این است که او خیلی دعوا می‌کرد. آن روز هم اصلا در حال خودش نبود.

همچنین در تحقیقات دادگاه مشخص شد قاسم چندین فقره سابقه درگیری دارد و گفته‌های متهم و شاهدان درباره اینکه او فردی با هیجانات بالا و خشمگین بوده، درست است.

بعد از گفته‌های شاهدان و اخذ آخرین دفاع از متهم و وکیل مدافع او هیئت قضات وارد شور شدند و جعفر را از اتهام قتل عمدی تبرئه و او را به‌خاطر دفاع مشروع به پرداخت دیه محکوم کردند.

این حکم از‌سوی اولیای‌دم مورد اعتراض قرار گرفت و دیوان عالی کشور رسیدگی به این اعتراض را در دستور کار قرار داد. در نهایت دیوان عالی کشور بعد از بررسی مجدد پرونده تبرئه متهم از قتل عمدی را مورد تأیید قرار داد و عنوان کرد با توجه به گفته‌های شهود و فیلم دوربین مداربسته و نظریه پزشکی قانونی به نظر می‌رسد مقتول با ضربه خودش به قتل رسیده است. به‌ این‌ ترتیب پرونده وارد مرحله جدیدی شد.

ارسال نظر