زمان مطالعه: 5 دقیقه

محاکمه عاملان جنایت ورامین در دادگاه کیفری / متهمان: قصدمان زهرچشم گرفتن بود نه قتل

مردان محکوم به قصاص که با شلیک گلوله و اصابت قمه مرد بدهکار را به قتل رسانده بودند در دومین دور محاکمه با درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم مواجه شدند. آن‌ها ادعا کردند که برای ترساندن مرد بدهکار در محل حاضر شده بودند.
28 شهریور 1400
شناسه : 79396
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/79396
587+
بالا
مردان محکوم به قصاص که با شلیک گلوله و اصابت قمه مرد بدهکار را به قتل رسانده بودند در دومین دور محاکمه با درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم مواجه شدند. آن‌ها ادعا کردند که برای ترساندن مرد بدهکار در محل حاضر شده بودند.

حادثه 24 - مردان محکوم به قصاص که با شلیک گلوله و اصابت قمه مرد بدهکار را به قتل رسانده بودند در دومین دور محاکمه با درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم مواجه شدند. آن‌ها ادعا کردند که برای ترساندن مرد بدهکار در محل حاضر شده بودند.

روز ۵‌ آذر‌سال‌۹۷، مأموران پلیس ورامین از مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستان‌های شهر باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به کامران ۲۸‌ساله بود که در یک نزاع دسته‌جمعی با شلیک گلوله زخمی، اما بعد از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت خونریزی فوت کرده‌بود. همچنین مشخص شد مرد جوانی به نام دانیال نیز از ناحیه چشم زخمی و او هم راهی بیمارستان شده‌است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این زمینه ادامه داشت که خبر رسید چشم چپ دانیال بر اثر شدت جراحات تخلیه شده‌است.

با به‌دست آمدن این اطلاعات و گزارش پزشکی قانونی که اعلام کرده‌بود علت فوت بر اثر ضربات متعدد به سر و شلیک گلوله بوده‌است با تحقیق از شاهدان حادثه چهار نفر از دوستان مقتول به نام‌های مهدی، ساسان، ایرج و محسن که در آن درگیری حضور داشتند تحت تعقیب قرار گرفتند و بازداشت شدند.

مهدی که در آن درگیری اسلحه داشت تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «من و کامران مدت‌ها اختلاف حساب داشتیم. او بدهکار بود، اما پولم را پس نمی‌داد. چند بار دوستانم وساطت کرده‌بودند، اما او اهمیتی نمی‌داد و حتی بار‌ها در لایو اینستاگرام کری‌خوانی کرده‌بود. این رفتار باعث شد از او کینه کنم تا اینکه آخرین بار یکی از دوستانم گفت قرار است کامران به پیشوا بیاید. با شنیدن این خبر من و دوستانم تصمیم گرفتیم به آنجا برویم و او را بترسانیم تا بتوانم طلبم را پس بگیرم. قبل از رفتم به آن محل یک اسلحه وینچستر خریدم و آن شب همراه خودم بردم.»

او ادامه داد: «وقتی من و دوستانم با کامران روبه‌رو شدیم کار به درگیری کشید. کامران نیز همراه دوستانش بود که چند نفر از آن‌ها حمله کردند و درگیری بالا گرفت. همان موقع دو تیرهوایی شلیک کردم که یکی از گلوله‌ها به پای کامران خورد. او روی زمین افتاده‌بود که دوستانم با قمه به او حمله کردند و چند ضربه زدند.»

او درباره شلیک به چشم مرد جوان گفت: «من دانیال را نمی‌شناختم و خصومتی با او نداشتم. آن شب فقط به پای مقتول شلیک کردم و نمی‌دانم چطور گلوله به چشم دانیال خورده است.»

با اقرار‌های متهم، دوستان او نیز تحت بازجویی قرار گرفتند، اما مدعی شدند ضربه‌هایی که به مقتول زده بودند کاری نبوده است.

با ثبت این اظهارات، چهار متهم بنا به شواهد موجود راهی زندان شدند و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

اولین جلسه بعد از تعیین وقت در شعبه‌دهم دادگاه تشکیل شد. در آن جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. دانیال نیز در جایگاه ایستاد و گفت: «آن شب فقط قصد میانجیگری داشتم و متهمان را نمی‌شناختم که یکباره گلوله به چشمم خورد و باعث کوری چشم چپم شد. بعد از آن حادثه زندگی سختی دارم به همین خاطر درخواست دیه دارم.»

در ادامه متهمان نیز یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و با انکار قتل مدعی شدند ضربات به مقتول کشنده نبوده است.

در پایان هیئت قضایی بعد از شور با توجه به اوراق در پرونده هر چهار متهم را به قصاص محکوم کرد. مهدی نیز به اتهام کوری چشم مرد جوان به پرداخت دیه محکوم شد.

حکم صادره با اعتراض وکلای چهار متهم به دیوانعالی کشور فرستاده شد تا اینکه بعد از بررسی دوباره اوراق پرونده رأی صادره از سوی یکی از شعبات آن نقض و پرونده برای بررسی علت دقیق فوت به پزشکی قانونی فرستاده شد. وقتی کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند تمام ضربات وارد شده به مقتول کشنده بوده است پرونده بار دیگر روی میز هیئت قضایی شعبه‌دهم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. تا اینکه بار دیگر چهار متهم محاکمه شدند. در جلسه رسیدگی بار دیگر اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس مهدی در جایگاه ایستاد و گفت: «آن شب قصد داشتم کامران را بترسانم تا بدهی‌اش را بدهد و قصد کشتن او را نداشتیم. وقتی اسلحه را همراهم بردم نمی‌دانستم مسلح است. با رفتار مقتول عصبانی شدم برای نمایش دو تیر هوایی شلیک کردم که یکی از آن‌ها ناخواسته به چشم شاکی خورد و دیگری به کامران برخورد کرد. از این حادثه پشیمانم و درخواست گذشت دارم.»

دیگر متهم نیز گفت: «قبول دارم آن شب قمه دستم بود و یک ضربه به دست مقتول زدم. اما قصد کشتن او را نداشتم و پشیمانم.» دو متهم دیگر نیز گفتند: «ما برای ترساندن مقتول به آنجا رفته بودیم و قصد کشتن او را نداشتیم. پشیمانیم و درخواست بخشش داریم.» در آخر هیئت قضایی بعد از ختم جلسه وارد شور شد.

ارسال نظر