زمان مطالعه: 10 دقیقه

وام 1400 و هفت اشتباهی که نباید مرتکب شد

شاید شما هم شنیده باشید که بهره بانکی در ایران، در مقایسه با کشورهای پیشرفته خیلی زیاد است. اگر بپذیریم که بهره بانکی، قیمتی است که برای در اختیار گرفتن وام می‌پردازیم، یعنی پذیرفته‌ایم که وام در ایران خیلی گران است. اما گران بودن وام بانکی منتهی به یک تناقض منطقی می‌شود: چرا این کالای گران تا این اندازه خواهان دارد؟
22 شهریور 1400
شناسه : 79121
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/79121
395+
بالا
شاید شما هم شنیده باشید که بهره بانکی در ایران، در مقایسه با کشورهای پیشرفته خیلی زیاد است. اگر بپذیریم که بهره بانکی، قیمتی است که برای در اختیار گرفتن وام می‌پردازیم، یعنی پذیرفته‌ایم که وام در ایران خیلی گران است. اما گران بودن وام بانکی منتهی به یک تناقض منطقی می‌شود: چرا این کالای گران تا این اندازه خواهان دارد؟

حادثه 24 - شاید شما هم شنیده باشید که بهره بانکی در ایران، در مقایسه با کشورهای پیشرفته خیلی زیاد است. اگر بپذیریم که بهره بانکی، قیمتی است که برای در اختیار گرفتن وام می‌پردازیم، یعنی پذیرفته‌ایم که وام در ایران خیلی گران است. اما گران بودن وام بانکی منتهی به یک تناقض منطقی می‌شود: چرا این کالای گران تا این اندازه خواهان دارد؟

برای اطلاع از بهره واقعی وام بانکی، لازم است عدد بهره را از عدد تورم کم کنیم. یعنی اگر بهره وام بانکی 17 درصد باشد و تورم 15 درصد، در عمل بهره‌ای که به وام تعلق می‌گیرد 2 درصد خواهد بود. برای سال‌ها بهره بانکی از عدد تورم کوچک‌تر بود. این یعنی بهره واقعی در ایران منفی بود و وام‌گیرنده به خاطر پولی که می‌گرفت تشویق می‌شد. برای همین مردم زیادی متقاضی وام بودند. صف طویل وام‌گیرنده‌ها باعث شد که بسیاری از مردم بدون در نظر گرفتن شرایط، به هر وام ممکنی آری بگویند. همین موضوع، به‌خصوص در بازار سیاه و در مجراهای‌ غیررسمی (وام گرفتن از اشخاص بجای بانک) باعث کلاه‌برداری‌های زیادی شد. در این مقاله به هفت تصور نادرست در مورد وام می‌پردازیم.

1- وام، جایزه نیست!

همان‌طور که گفتیم سال‌های‌سال به خاطر بهره واقعی منفی، مردم زیادی در صف دریافت وام بودند. استدلال بسیار ساده بود. اگر با پول وام یک قطعه زمین می‌خریدیم و بعد از یک سال آن را می‌فروختیم و وام را تسویه می‌کردیم، یک پولی برایمان می‌ماند.

همین موضوع باعث شد که مدیران بانکی قدرت پیدا کردند. شناختن کسی که در بانک کار می‌کند یک مزیت شد و آن‌ها برای دوستان و آشنایان وام جور می‌کردند. تعیین شرایط دشوار برای گرفتن وام هم حاصل صف طویل خواهندگان بود.

در چنین فضایی مردم به وام به چشم جایزه نگاه می‌کردند. اگر موقعیتی پیش می‌آمد که می‌شد وامی گرفت، هیچ‌کس درنگ نمی‌کرد. از طرف دیگر وام‌دهنده هزار منت می‌گذاشت بر سر متقاضی. حتی گاهی پیش می‌آمد که از متقاضی درخواست‌هایی عجیب کند. از راه انداختن کارشان در سازمان دیگر تا دریافت بخشی از مبلغ وام به‌عنوان هدیه و کارمزد.

لازم است بدانیم که وام بانکی پاداش و جایزه نیست. بانک در مقابل پولی که در اختیار مشتری‌ها می‌گذارد دستمزد (بهره) می‌گیرد. آیا نانوا به خاطر نانی که به شما می‌فروشد منتی بر سرتان می‌گذارد؟

2- وامی که از بانک می‌گیرید پول نیست، سرمایه است!

بسیاری از مردم برای نیازشان به پول به سراغ وام می‌روند. البته که شما می‌توانید با پولی که از بانک می‌گیرید مخارج خود را پرداخت کنید، ماشین و خانه بخرید، حقوق معوقه کارمندهایتان را بپردازید یا برای همسر خود هدیه بخرید. اما این کار اشتباه است.

به کلمه سرمایه دقت کنید: واژه «سر» به‌علاوه واژه «مایه». سرمایه سرچشمه‌ای است که از آن پول ساخته می‌شود. مثلا اگر با وام خود تلویزیون و پلی‌استیشن بخرید، از وام خود به‌عنوان پول استفاده کرده‌اید. در این حالت چون در مقابل وام بهره می‌پردازید، کالاهای موردنیاز خود را گران خریده‌اید و متضرر شده‌اید.

اما اگر با همین پول پلی‌استیشن و تلویزیون بخرید و گیم‌نت راه بیندازید، پول خود را به کار انداخته‌اید. ممکن است سالانه 50 درصد سود خالص کسب کنید که قسمتی از آن را به‌عنوان بهره سرمایه به بانک پرداخت می‌کنید. در این حالت ضرری متوجه شما نخواهد بود، هرچند حاشیه سودتان کم می‌شود.

3- با وام نمی‌شود وام را پس داد!

فرض کنید یک وام 20 میلیون تومانی با بهره 20 درصد گرفته‌اید و حالا نمی‌توانید اقساطش را پرداخت کنید. بعضی از آدم‌ها در این شرایط باز به سراغ بانک می‌روند و یک وام 20 درصد دیگر می‌گیرند تا وام قبلی را تسویه کنند.

نکته مهم این است که در این حالت وام شما تسویه نمی‌شود. شما 20 میلیون تومان بدهی داشتید و هنوز همان‌قدر بدهکار هستید. با این کار فقط بهره وام خود را دو برابر کرده‌اید که اشتباه بزرگی است.

ریشه این مشکل در نگاه نادرست به وام است. اگر وام وارد کسب‌وکار شود و سود بسازد، بازپرداختش کار ساده‌ای خواهد بود. اما اگر این پول را به بازار ببریم و خرج کنیم، باید آن را از درآمد فعلی خود پس بدهیم. اگر درآمد ما کافی بود، به وام نیازی نداشتیم. این چرخه باطل پرداخت وام را سخت می‌کند. در این شرایط بزرگ‌ترین اشتباه این است که برای پس دادن وام، دوباره وام بگیریم.

4- قسطی که پرداخت می‌کنید از بدهی شما کم می‌شود!

فرض کنید یک وام 10 میلیون تومانی با 12 قسط و بهره 20 درصد گرفته‌اید. هرماه باید چقدر بپردازید؟

در سیستم‌های بانکی مقدار اقساط از روی روابط دقیق ریاضی محاسبه می‌شوند. اما در بازار سیاه (وقتی از جایی غیر از بانک وام می‌گیرید) خیلی ساده با روابط مالی بازی می‌کنند تا سود بیشتری کسب کنند.

مثلا ممکن است بگویید 20 درصد از 10 میلیون تومان، می‌شود 2 میلیون. چون باید 12 میلیون را در 12 ماه پس بدهیم، باید هرماه 1 میلیون تومان قسط بپردازیم. این محاسبه از بیخ و بن اشتباه است.

شما درست لحظه‌ای که وام را می‌گیرید، 10 میلیون تومان بدهی دارید. بعد از ماه اول که یک‌میلیون تومان پرداخت کردید، 9 میلیون بدهکارید. وقتی در ماه آخر، آخرین قسط خود را می‌پردازید، بدهی ندارید. اما بهره 2 میلیون تومانی برای تمام پول حساب شده است. انگار بدهی خود را نپرداخته باشید.

اگر قرار بود 12 ماه بعد کل بدهی خود را بدهید، بهره 2 میلیونی معقول بود. اگر وام نمی‌گرفتید هم، بهره‌ای نمی‌پرداختید. پس حالا که رفته‌رفته بدهی خود را می‌پردازید، باید بهره‌ای بین عدد صفر و عدد دو میلیون تومان بدهید. یعنی 1 میلیون تومان. با این حساب اقساط شما 917 هزار تومان در ماه می‌شود، نه یک‌میلیون تومان. (926 هزار تومان با فرمول بانکی)

ممکن است وام‌دهنده بگوید «خب به‌جای 917 هزار تومان، به مدت 11 ماه اقساط یک‌میلیون تومانی بده. می‌شود همان 11 میلیون.» در این حالت باز هم بهره وام بیشتر از 20 درصد می‌شود. چون بهره 1 میلیونی برای 12 ماه به دست آمده است، نه برای 11 ماه.

5- هر پرداختی غیر از اصل پول، بهره است!

یک‌بار دیگر فرض کنید که وامی ده میلیون تومانی با بهره 20 درصد گرفته‌اید. همان‌طور که گفتیم باید در پایان سال 11 میلیون تومان پرداخت کرده باشید. اگر به غیر از یک‌میلیون تومان بهره، پول دیگری بدهید، بهره وام شما بیشتر از 20 درصد می‌شود.

مثلا ممکن است شما برای کسی که شما را به بانک معرفی کرده، یک هدیه 1 میلیون تومانی بخرید. دقت کنید که این هدیه را در همان ابتدا به او می‌دهید و نه بعد از تمام شدن اقساط. پس این 1 میلیون تومان بهره‌ای بیشتر از 20 درصد به وام شما اضافه می‌کند. باید از خود بپرسید که اگر دوستتان برای شما وامی با بهره 50 درصد پیدا کرده بود، باز هم از او تشکر می‌کردید؟

این مشکل به‌کرات در هنگام خرید اقساطی خودرو پیش می‌آید. خودرویی 100 میلیون قیمت دارد. آن را با اقساط یک‌ساله و بهره 20 درصد به شما می‌دهند. همان‌طور که دیدیم بهره 20 درصد برای پرداخت سالانه تقریبا 10 میلیون تومان خواهد بود. فروشنده به شما می‌گوید «قیمت خودرو با این بهره 110 میلیون می‌شود. پس 50 میلیون پیش‌پرداخت بدهید، هرماه 5 میلیون تومان.» توجه کنید که بدهی شما بعد از پرداخت 50 میلیون پیش‌پرداخت، 50 میلیون تومان است و بهره این پول باید 5 میلیون باشد، نه 10 میلیون. چرا شما باید برای پول نقدی که در همان ابتدا می‌پردازید، بهره بدهید؟!

یک حالت دیگر برای بالا بردن مقدار بهره، وقتی است که وام‌دهنده از شما می‌خواهد برای مدتی پولی را (بدون سود) در بانک سپرده‌گذاری کنید. مثلا 10 میلیون تومان برای مدت یک سال بگذارید، تا 10 میلیون وام 20 درصد بگیرید. در حالت عادی بانک باید به این ده میلیون سود می‌داد. چون شما پولی از بانک نگرفته‌اید، درست مثل این است که سود خود را به بانک تقدیم کرده باشید. اما همین بانک برای وامی که به شما می‌دهد سود می‌گیرد. پس این سود خیلی بیشتر از 20 درصد خواهد بود: 10 درصد برای دیر تحویل گرفتن وام، 10 درصد برای سپرده‌ای که گذاشته‌اید و 20 درصد برای وامی که می‌گیرید.

6- پس‌انداز کردن پول، بدون بهره نیست!

فرض کنید می‌توانید همین امروز 10 میلیون تومان وام با بهره 10 درصد بگیرید. اما به‌جای این کار ترجیح می‌دهید هرماه مبلغی کنار بگذارید تا بعد از 1 سال خودتان این پول را بدون پرداخت بهره جور کرده باشید. حقیقت آن است که در این صورت، باز هم بهره پرداخته‌اید!

مثلا می‌خواهید با وامی که می‌گیرید دستگاهی به قیمت ده میلیون تومان بخرید و کار کنید. بعد از یک سال که پول لازم را جمع کردید، آن دستگاه دیگر 10 میلیون نخواهد بود. با یک تورم 10 درصدی، حالا باید دستگاه را 11 میلیون بخرید. این یک‌میلیون اضافه که برای خرید دستگاه می‌پردازید، در عمل بهره است.

از طرف دیگر شما می‌خواستید دستگاه را بخرید که با آن درآمد (مثلا ماهی دو میلیون تومان) کسب کنید. اما حالا یک سال گذشته است و شما این پول را به دست نیاورده‌اید. اگر وام گرفته بودید، الان یک دستگاه داشتید و به‌علاوه 13 و نیم میلیون تومان سود خالص (24 میلیون درآمد منهای 10.5 میلیون بازپرداخت وام). الان فقط یک دستگاه دارید. پس به‌اندازه 13.5 میلیون تومان عقب افتاده‌اید. (به این هزینه، هزینه فرصت می‌گویند. هزینه فرصت یک هزینه واقعی است.) با افزودن این مبلغ به 1 میلیون تومانی که دستگاه گران شده، بهره پس‌انداز شما 145 درصد بود! در حالی که می‌توانستید یک وام 10 درصدی بگیرید و کار را شروع کنید.

7- وام به‌هیچ‌عنوان چیز بدی نیست!

حتی بزرگ‌ترین و موفق‌ترین شرکت‌های جهان هم وام می‌گیرند. وام بانکی (و به‌طورکلی ایجاد بدهی) یکی از مرسوم‌ترین شیوه‌های تامین مالی است. چه ابعاد کسب‌وکار کوچک و خانوادگی باشد، چه در شرکتی بزرگ و چند ملیتی، برای مدیران این بنگاه‌ها گزینه وام گرفتن همیشه روی میز قرار دارد. مهم این است که بتوانیم وام بانکی را در مراحل دریافت کردن، خرج کردن و پس دادن به‌درستی مدیریت کنیم.

همان‌طور که دیدیم ممکن است یک وام 40 یا 50 درصدی را به اسم وام 20 درصدی به شما قالب کنند. اما این که 40 درصد برای وام گران است یا ارزان به عوامل زیادی بستگی دارد. یکی از این عوامل، شرایط بازار است. وام هم یک کالا است که قیمت آن در بازار و بر مبنای عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. از طرف دیگر خیلی مهم است که می‌خواهید با وام خود چه‌کار کنید. اگر می‌خواهید بر روی کسب‌وکاری با حاشیه سود 20 درصد سرمایه‌گذاری کنید، وام 21 درصدی گران است. اما اگر قرار است (واقعا قرار است) در یک سال 200 درصد سود کنید، گرفتن وام 50 درصدی توجیه دارد. درهرصورت اگر قصد دارید کسب‌وکاری سودآور بنا کنید، از وام نترسید، اما حتما قبل از گرفتن وام با یک کارشناس مالی مشورت کنید.

ارسال نظر