زمان مطالعه: 8 دقیقه

طناب دار بر گردن عامل جنایت در کاروان سرای پنجراه مشهد

قاتل خطرناکی که پیرمردی را در یک کاروان سرای قدیمی در مشهد به قتل رسانده بود با قطعی شدن حکم قصاص اش در زندان مشهد به دار مجازات آویخته شد تا پرونده زندگی اش برای همیشه بسته شود.
17 شهریور 1400
شناسه : 78929
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/78929
2500+
بالا
قاتل خطرناکی که پیرمردی را در یک کاروان سرای قدیمی در مشهد به قتل رسانده بود با قطعی شدن حکم قصاص اش در زندان مشهد به دار مجازات آویخته شد تا پرونده زندگی اش برای همیشه بسته شود.

حادثه 24 - قاتل خطرناکی که پیرمردی را در یک کاروان سرای قدیمی در مشهد به قتل رسانده بود با قطعی شدن حکم قصاص اش در زندان مشهد به دار مجازات آویخته شد تا پرونده زندگی اش برای همیشه بسته شود.

صبح نهم آبان سال 97 بود که یکی از کارگران انبار ضایعاتی، زنگ کاروان سرای قدیمی را به صدا درآورد تا نزد پیرمرد نگهبان برود. در این هنگام «کرامت» شاگرد یکی از ضایعات فروشان که به خاطر خلافکاری و سرکشی با کارفرمایش به اختلاف خورده و از مدتی قبل نزد «علی-م» (پیرمرد نگهبان کاروان سرا) می خوابید، در حالی که تشکی را زیر بغل داشت در کاروان سرا را گشود.

کارگر ضایعاتی که پا به درون کاروان سرا گذاشته بود از «کرامت» پرسید «علی» کجاست؟ او هم در حالی که پاسخ می داد «علی در اتاق نگهبانی خوابیده است»از کاروان سرا خارج شد و رفت. کارگر انبار هم در جست وجوی پیرمرد 81 ساله به سمت اتاق نگهبانی رفت اما ناگهان با صحنه وحشتناکی روبه رو شد. پیکر پیرمرد در حالی که یک رشته روسری به دور گردنش پیچانده شده بود، کف اتاق قرار داشت و به قتل رسیده بود.

دقایقی بعد با گزارش ماجرای مرگ مشکوک پیرمرد نگهبان به پلیس 110، نیروهای انتظامی به اطراف پنجراه مشهد عزیمت کردند، جایی که مسافرخانه ای در طبقه بالای کاروان سرا وجود داشت و خودروهای مسافران نیز در محوطه بزرگ این کاروان سرای قدیمی پارک شده بود. آن ها با تایید درستی خبر و حفظ صحنه حادثه، مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند و بدین ترتیب با حضور قاضی کاظم میرزایی (قاضی وقت ویژه قتل عمد مشهد) بررسی های قضایی در این باره آغاز شد. تحقیقات میدانی در همان مراحل اولیه، سرنخ های این معمای جنایی را به کرامت (مرد معتاد کارتن خواب) رساند چرا که او در آن ساعت صبح و تشک به دست از کاروان سرا خارج شده بود. به همین دلیل قاضی میرزایی با سپردن این پرونده جنایی به گروه ویژه ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، از آنان خواست تا دامنه بررسی های میدانی را به سوی وضعیت اجتماعی و اخلاقی «نوراحمد» معروف به «کرامت» بکشانند.

تحقیقات نشان داد: «کرامت» از حدود دو ماه قبل با صاحبکار قبلی خود دچار اختلاف شده بود و به همین دلیل نزد پیرمرد نگهبان کار می کرد. همچنین ادامه بررسی ها بیانگر آن بود که حدود یک ماه قبل   «کرامت» مبلغ 300 هزار تومان از پول های پیرمرد را سرقت کرده بود که فرزندان او متوجه ماجرا شدند و دزد پول ها را پیدا کردند.او که دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشت از فرزندان پیرمرد مهلت خواست تا با جمع آوری ضایعات بتواند مبالغی را به پیرمرد بازگرداند تا این 300 هزار تومان پرداخت شود چرا که ادعا داشت پول های سرقتی را خرج کرده است. از سوی دیگر نیز به هم ریختگی اتاق پیرمرد نگهبان و وجود گاو صندوق در آن اتاق، فرضیه قتل با انگیزه سرقت را قوی تر می کرد.

با توجه به دلایل و شواهد موجود، قاضی وقت شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستور دستگیری کارتن خواب 42 ساله را صادر کرد و بدین ترتیب تلاش ها برای ردیابی «کرامت» ادامه یافت تا این که چند روز بعد این مرد معتاد با موهایی ژولیده و بلند در ابتدای خیابان سرخس شناسایی و دستگیر شد.او که در برابر سوالات فنی و تخصصی قاضی میرزایی قرار گرفته بود در اظهاراتی متناقض تلاش کرد تا خود را بی گناه جلوه دهد. او گفت: من تا پاسی از شب در انبار ضایعاتی بودم و بعد از آن بیرون رفتم و صبح زمانی بازگشتم که دیدم چند نفر از ضایعات فروشان پشت در کاروان سرا مانده اند! یکی از کارگران در را باز کرد که من داخل رفتم و با برداشتن تشک هایم بیرون آمدم و دیگر از چیزی خبر ندارم! با این حال، این اظهارات برای قاضی با تجربه ویژه قتل عمد قانع کننده نبود و به همین دلیل دستور بازداشت موقت وی را درحالی صادر کرد که «کرامت» در ادامه بازجویی ها گفت: آن شب که من نزد پیرمرد رفته بودم یکی دیگر از همان افرادی که به او ضایعات می فروخت هم در کاروان سرا و کنار نگهبان (مقتول) خوابیده بود.

این اظهارات موجب شد قاضی میرزایی برای بررسی همه جوانب ماجرا دستور دستگیری مرد 50 ساله مورد ادعای او را نیز صادر کند.

این گونه بود که گروه ویژه کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ سلطانیان (رئیس وقت دایره قتل عمد آگاهی) تحقیقات گسترده ای را برای دستگیری معتاد ضایعات جمع کن، آغاز کردند و در نهایت او را در شهرک قلعه ساختمان مشهد به دام انداختند اما این معتاد که اوضاع بسیار نامناسبی داشت و به زحمت راه می رفت به کارآگاهان گفت: من از این ماجرا خبر ندارم. من در طبقه بالای کاروان سرا و در یک اتاق دیگر می خوابیدم. روز حادثه نیز وقتی از کاروان سرا بیرون رفتم پیرمرد نگهبان زنده بود.

قاضی ویژه قتل عمد پس از شنیدن اظهارات مرد 50 ساله معتاد، بلافاصله دستور آزادی وی را صادر کرد و از کارآگاهان خواست تا کرامت را مورد بازجویی های تخصصی قرار دهند. بدین ترتیب، روند تحقیقات به صورت غیرمحسوسی در حالی تغییر کرد که در لابه لای بررسی های تخصصی، سرنخ هایی از سرقت مقادیری داروهای متادون و ترامادول به دست آمد که از یک رستوران در منطقه پنجراه مشهد سرقت شده بود. پیگیری این ماجرا که به کلاف پیچیده جنایت در کاروان سرا گره خورده بود، درحالی پای یکی از دست فروشان داروهای غیرمجاز را به میان کشید که مشخص شد او ارتباط نزدیکی با «کرامت» (متهم اصلی پرونده جنایی) دارد. مواجهه حضوری آن ها نشان داد که دو ماجرای سرقت و جنایت با یکدیگر ارتباط دارند به همین دلیل صحنه بازسازی قتل با دستور مقام قضایی شکل گرفت و «کرامت» که متوجه شد داستان سرایی هایش فایده ای ندارد ناگهان روی زمین نشست و راز این قتل هولناک را فاش کرد. او که در حضور قاضی میرزایی و سرهنگ علی بهرامزاده (افسر پرونده) لب به اعتراف گشوده بود، اشک ریزان گفت: قبلا در یک رستوران کار می کردم. روزی مشغول نظافت بودم که دست فروش محله را در حال مخفی کردن مقداری داروی ترک اعتیاد دیدم! (او برای فرار از چنگ قانون، داروهای غیرمجاز را در رستوران مخفی می کرد) به همین دلیل وسوسه شدم و داروها را سرقت کردم ولی آن مرد دست فروش رد مرا تا در کاروان سرا زد و به «علی- م» (نگهبان) ماجرا را گفت. علی هم به دنبال من می گشت چون می دانست با «عید محمد» (مرد معتادی که در طبقه بالای کاروان سرا سکونت دارد) دوست هستم ولی آن شب وقتی من نزد عید محمد رفتم او گفت: از این جا برو چون ممکن است پای پلیس به  میان بیاید. من هم از اتاق عیدمحمد بیرون رفتم. اما داخل بشکه قیر درون کاروان سرا پنهان شدم. نیمه های شب بود که «علی –م» را  دیدم از اتاقش بیرون آمد. با او در محوطه کاروان سرا درگیر شدم. در همین اثنا ناگهان روسری را که همیشه برای بستن موهای بلندم استفاده می کردم، دور دستم پیچیدم و او را از پشت سر خفه کردم، بعد هم پیکرش را به درون اتاق کشاندم ولی باز هم در همان بشکه قیر تا صبح ماندم تا این که یکی از کارگران ضایعاتی در را به صدا درآورد و من هم با تشکی که زیر بغلم بود از آن جا خارج شدم.

با اعترافات صریح متهم، این پرونده جنایی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و قضات دادگاه پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه، رای به قصاص نفس کرامت دادند. با تایید این رای در شعبه 31 دیوان عالی کشور، مقدمات اجرای حکم در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد فراهم شد تا این که سپیده دم یک شنبه گذشته مرد کارتن خواب که دیگر 45 ساله بود با حضور قضات اجرای احکام و برخی مسئولان ذی ربط در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید و بدین ترتیب آخرین سکانس این جنایت که باز هم ریشه در مواد مخدر صنعتی داشت در زندان وکیل آباد مشهد رقم خورد.

ارسال نظر