حادثه 24 - ماموران پلیس پایتخت، اعضای یک باند 4نفره را دستگیر کردند که رؤیای زندگی در آمریکا را داشتند. آنها برای رسیدن به رویایشان یک باند سرقت مسلحانه تشکیل دادند و 2شگرد برای سرقت داشتند؛ نقشه اول آنها بازی در نقش خریدار دلار بود و شگرد دومشان زورگیری با تهدید اسلحه و قمه. سرکرده این باند سرقت مسلحانه از جزئیات نقشههای مجرمانه خود میگوید.
چطور نقشه سرقتهایتان را اجرا میکردید؟
ما 2شگرد داشتیم؛ شگرد اولمان سرقت دلار بود. یکی از دوستانمان مرا در یک گروه تلگرامی عضو کرده بود. گروهی بود که در زمینه خرید و فروش دلار فعالیت داشت. افرادی که قصد فروش دلار داشتند در آنجا پیام میگذاشتند و ما به آنها پیام میدادیم و نقش خریدار را بازی میکردیم. معمولا وقتی قیمت دلار پایین میآمد افراد زیادی تصمیم میگرفتند دلارهایشان را بفروشند. من و همدستانم سر قرار حاضر میشدیم و شروع میکردیم به سیاهبازی. من میگفتم دلارها را یک لحظه در اختیارمان قرار بدهید تا مشخص شود که جعلی است یا نه. به این بهانه دلارها را میگرفتم و بعد بهصورت صوری زنگ میزدیم به دوستمان. به فروشنده میگفتیم که دوستمان در بانک است و شماره حسابتان را بدهید تا پول را واریز کند. آنها هم شماره حساب میدادند و بعد از آنها فاصله میگرفتیم و در یک لحظه سوار بر موتور شده و فرار میکردیم.
شگرد دومتان چه بود؟
زورگیری با تهدید اسلحه و قمه بود. با ماشینهای سرقتی، مسافر سوار میکردیم و بعد با تهدید اسلحه و قمه اموالشان را میدزدیدیم.
ماشینها را چطور سرقت میکردید؟
دوستان دیگرمان که در کار سرقت ماشین بودند، آنها را به ما هدیه میدادند! البته درست است که همهچیز رفاقتی بود اما در ازای این کار، باید امتیازی میگرفتند؛ مثلا یکی از دوستانمان که ماشین سرقتی به ما داد، درخواست کرد که به خانه فردی برویم و لپتاپش را که اطلاعات محرمانه داخل آن بود سرقت کنیم. ما هم درخواستش را اجرا کردیم.
سابقه دارید؟
نه هر 4نفرمان نخستین باری است که دستگیر میشویم. ما میخواستیم پول جمع کنیم و برای ادامه زندگی به آمریکا برویم اما پول زیادی از این سرقتها گیرمان نیامد؛ شاید نفری 50یا 60میلیون تومان که پول بلیتمان هم نمیشود!