زمان مطالعه: 3 دقیقه

قتل پسرعمو به ‌خاطر یک کبوتر / قاتل چاقو را به گردن مقتول زد

پسری جوان که پسرعمویش را در دعوایی پیش‌پاافتاده و بخاطر یک کبوتر به قتل رسانده است، در بازداشت به سر می‌برد و پرونده او در حال رسیدگی است.
08 شهریور 1400
شناسه : 78618
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/78618
553+
بالا
پسری جوان که پسرعمویش را در دعوایی پیش‌پاافتاده و بخاطر یک کبوتر به قتل رسانده است، در بازداشت به سر می‌برد و پرونده او در حال رسیدگی است.

حادثه 24 - پسری جوان که پسرعمویش را در دعوایی پیش‌پاافتاده و بخاطر یک کبوتر به قتل رسانده است، در بازداشت به سر می‌برد و پرونده او در حال رسیدگی است.

کارآگاهان جنایی استان فارس چند روز قبل وقتی از قتل پسری جوان به نام آرش مطلع شدند تحقیقات خود را آغاز کردند. اولین کسی که از سوی پلیس مورد پرس‌وجو قرار گرفت، پدر مقتول بود. او به مأموران گفت: من از خیابان صدای دادوفریاد شنیدم و وقتی از خانه بیرون رفتم دیدم پسرم را با چاقو زد‌ه‌اند و چاقوی خون‌آلود هم کنارش افتاده است. سریع با اورژانس تماس گرفتم تا بلکه بتوانم جان آرش را نجات بدهم، اما بی‌فایده بود و او فوت شد. من از همسایه‌ها پرس‌وجو کردم و آنها می‌گویند دو برادرزاده را در حال دعوا با آرش دیده‌اند. حالا من احتمال می‌دهم برادرزاده‌هایم این قتل را مرتکب شده باشند.

مأموران بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی سراغ دو پسرعموی مقتول رفتند، اما فهمیدند آنها فراری شده‌اند. اطلاعاتی که درباره پسرعموهای آرش وجود داشت گویای آن بود که این دو جوان کبوترباز هستند و بیشتر وقت خود را به این کار اختصاص می‌دهند اما از علت دعوای آنها با آرش اطلاعی در دست نبود. به‌این‌ترتیب تحقیقات برای دستگیری مظنونان آغاز شد تا اینکه در نهایت با سرنخ‌هایی که از این دو جوان به‌ دست‌ آمده بود، آنها غافلگیر و بازداشت شدند.

دو متهم وقتی پشت میز بازجویی نشستند، درحالی‌که نمی‌توانستند نقش خود را در مرگ آرش انکار کنند، به نزاع مرگ‌بار با پسرعموی خود اعتراف کردند.

یکی از آنها گفت: ما هر سه کبوترباز هستیم و تصمیم داشتیم به‌ صورت مشارکتی کبوتر پرورش بدهیم و بفروشیم تا از این طریق منبع مالی برای خودمان داشته باشیم. ما علاوه بر اینکه پسرعمو هستیم، با هم خیلی رفیق بودیم و هیچ‌ وقت مشکل خاصی میان ما وجود نداشت و مرتب با هم در ارتباط بودیم تا اینکه روز حادثه وقتی سراغ آرش رفتیم، با او بر سر یک کبوتر دعوایمان شد. کمی مشاجره کردیم و در نهایت دعوا بالا گرفت. آرش روی ما چاقو کشید و ضربه‌ای پرت کرد. من هم عصبانی شده بودم و با چاقو ضربه‌ای زدم که به گردن پسرعمویم برخورد کرد. من نمی‌خواستم ضربه را به جای حساس بدن او بزنم و این اتفاق ناخواسته رخ داد. وقتی آرش خون‌آلود شد و به زمین افتاد فهمیدم چه بلایی بر سرش آورده‌ام، به‌همین دلیل تصمیم به فرار گرفتیم و چند روز پنهان شدیم تا اینکه عاقبت مأموران ما را دستگیر کردند.

همدست متهم نیز در بازجویی‌ها همین اظهارات را تکرار کرد. پس از آن پرونده در اختیار بازپرس جنایی قرار گرفت و او دستور انتقال متهمان به زندان و ادامه‌یافتن تحقیقات برای روشن‌شدن کامل موضوع را صادر کرد.

دو متهم بعد از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه خواهند رفت.

ارسال نظر