زمان مطالعه: 5 دقیقه

رازگشایی از جنایت بلوار عباسی مشهد / قاتل مقتول را از طبقه ششم پایین انداخت

پرونده سقوط یک کارگر از طبقه ششم ساختمانی در بلوار شهید فرامرزعباسی مشهد، بعد از چند ماه تحقیقات پلیسی و قضایی، رمزگشایی شد.
19 مرداد 1400
شناسه : 77994
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/77994
1082+
بالا
پرونده سقوط یک کارگر از طبقه ششم ساختمانی در بلوار شهید فرامرزعباسی مشهد، بعد از چند ماه تحقیقات پلیسی و قضایی، رمزگشایی شد.

حادثه 24 - پرونده سقوط یک کارگر از طبقه ششم ساختمانی در بلوار شهید فرامرزعباسی مشهد، بعد از چند ماه تحقیقات پلیسی و قضایی، رمزگشایی شد.

این حادثه  سی و یکم  اردیبهشت گذشته، هنگامی رخ داد که کارگر 32 ساله ای به نام یوسف از طبقه ششم یک ساختمان در حال احداث به پایین سقوط کرد و به طرز دلخراشی جان سپرد. پیمانکار و دیگر کارگران ساختمانی با شنیدن صدای ترسناک سقوط، هراسان به محوطه ساختمان دویدند و تلاش کردند تا کارگر خون آلود را از مرگ نجات دهند اما او نفس های آخر زندگی اش را می کشید به گونه ای که نتوانست هیچ کلمه ای بر زبان آورد. چند دقیقه بعد نیروهای امدادی اورژانس پیکر این کارگر جوان را به مرکز درمانی انتقال دادند ولی او دیگر علایم حیاتی نداشت و جان به جان آفرین تسلیم کرده بود.

با گزارش حادثه سقوط کارگر مذکور به مقام قضایی، تحقیقات مقدماتی توسط نیروهای انتظامی آغاز شد ولی از شواهد و ظواهر امر چنین برمی آمد که این کارگر آرماتوربند هنگام کشیدن طناب به بالای ساختمان به طور اتفاقی یا بی احتیاطی سقوط کرده است. وقتی گزارش پلیس و اظهارات شاهدان عینی روی میز قاضی دکتر حسن زرقانی قرار گرفت، ناگهان ماجرای «سقوط هنگام کشیدن طناب» از لابه لای سطور اوراق این پرونده، ذهن قاضی ویژه قتل عمد را درگیر حادثه ای رمزآلود کرد.

به همین دلیل مقام قضایی پس از بررسی ابعاد مختلف این حادثه مرگبار، دستورات ویژه ای را صادر کرد و این پرونده را برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داد. بنابراین گروه تخصصی از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند تا از این پرونده پیچیده رمزگشایی کنند.

این گونه بود که بررسی های میدانی به محل ساختمان مذکور در بلوار شهید فرامرز عباسی مشهد کشید اما اظهارات شاهدان و کارگران در حالی بر پیچیدگی پرونده می افزود که نشانه ای از سقوط در طبقه ششم دیده نمی شد. با آن که این پرونده آرام آرام رنگ جنایت به خود می گرفت ولی هیچ انگیزه قوی یا سند محکمی وجود نداشت که دلیلی بر وقوع قتل باشد. به همین دلیل هر روز گره های کور این سقوط مرگبار بیشتر می شد تا این که چند روز قبل با راهنمایی های مقام قضایی، روند تحقیقات تغییر کرد و دامنه بررسی های پلیسی به موضوعات اخلاقی و اجتماعی کشید. در این میان کارگر 34 ساله ای به نام «حسین-م» که روز حادثه در طبقه ششم ساختمان حضور داشت مورد بازجویی های فنی قرار گرفت ولی او باز هم ادعاهای قبلی خودش را تکرار کرد و گفت: آن روز ما در طبقه ششم مشغول کار بودیم که مرحوم تخته چوبی را جمع کرد که قرقره  فلزی حمل مصالح ساختمانی روی آن نصب شده بود، اما زمانی که قصد داشت طناب خالی را بالا بکشد من برای انجام کاری به آن سوی ساختمان رفتم که در یک لحظه صدای افتادن شیئی را شنیدم. وقتی بازگشتم همکارم به پایین سقوط کرده بود. هراسان از طبقات پایین رفتم ولی او حتی نتوانست یک کلمه هم سخن بگوید.

روایت این کارگر 34 ساله درحالی با حقیقت ماجرا مطابقت نداشت که بنا به دلایل عقلی کمتر امکان دارد کسی برای کشیدن طناب خالی آن قدر به لبه ساختمان نزدیک شود که سقوط کند، به همین دلیل این قصه نزد قاضی ویژه قتل عمد و کارآگاهان، ساختگی جلوه می کرد و حقیقت موضوع چیز دیگری بود. از سوی دیگر واکاوی های کارآگاهان در زندگی شخصی مرحوم بیانگر آن بود که «حسین–م» نه تنها به منزل همکارش رفت و آمد داشت بلکه به دلیل همکاری در پروژه های ساختمانی، اختلافات اندک مالی نیز با یکدیگر داشتند. با به دست آمدن این اطلاعات، همسر یوسف نیز زیر چتر تحقیقات غیرمحسوس پلیس قرار گرفت و مشخص شد که او هم اختلافات بین «حسین–م» و همسرش را پنهان کرده است.

بدین ترتیب و با صدور دستوری از سوی قاضی زرقانی، هر دو متهم دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل شدند. مرد 34 ساله که با دیدن همسر مرحوم در اداره آگاهی، دست و پایش را گم کرده بود، به ناچار پرده از اختلافات با همکارش برداشت و به برخی موضوعات مالی و معاشرت با مرحوم اعتراف کرد. با این اعترافات و در حالی که مشخص بود ماجرایی تلخ در پس اظهارات این متهم وجود دارد، قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، برای بررسی دقیق ماجرا عازم پلیس آگاهی شد و بدین ترتیب تحقیقات تخصصی در حضور قاضی ویژه قتل عمد به شیوه بازجویی های جنایی ادامه یافت.

این متهم که دیگر راه گریزی از میان سوالات پیچیده و فنی پیدا نمی کرد به ناچار حقیقتی تلخ را فاش کرد. او گفت: من به منزل مرحوم رفت و آمد داشتم و با همسرش نیز آشنا بودم، به همین دلیل در بسیاری از پروژه های ساختمانی با هم کار می کردیم و مراودات مالی داشتیم ولی او بنا به دلایلی بر سر برخی مسائل خاص یا اختلافات مالی با من درگیر می شد که روز حادثه هم به همین ترتیب مشاجره ای بین ما رخ داد که من هم عصبانی شدم و با کف دست ضربه ای محکم به او زدم که ناگهان از طبقه ششم به پایین سقوط کرد و... .

در پی اعترافات این متهم، دستور بازداشت موقت وی از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد صادر شد تا دیگر ابعاد و موضوعات پنهان این پرونده جنایی مورد کنکاش‌های پلیسی قرار گیرد.

ارسال نظر