حادثه 24 - 2نوجوان 16 و 17ساله که در یک ساختمان نیمه‌کاره مشغول کار بودند بر سر جا به جایی شیفت کاری با یکدیگر درگیر شدند و در این درگیری یکی از آنها به قتل رسید.
دهم مرداد گزارش قتل پسری نوجوان به قاضی رحیم دشتبان، بازپرس جنایی تهران اعلام و تحقیقات درباره این جنایت آغاز شد. مقتول نوجوانی ١٧ساله بود که در یک ساختمان در حال ساخت کار می‌کرد. وقتی مأموران در محل حادثه حاضر شدند، در جریان بررسی‌ها دریافتند که مقتول با همکارش که نوجوانی ١٦ساله بوده درگیر شده و با ضربه‌های چاقوی او به کام مرگ رفته است. همسایه‌ها که شاهد درگیری این دو نوجوان همکار بودند پس از آنکه مقتول خون‌آلود روی زمین افتاده و قاتل قصد فرار داشت، وی را گیر انداخته و پلیس را خبر کرده بودند. همزمان ماجرا را به اورژانس اطلاع داده بودند اما نوجوان ١٧ساله در دم فوت شده بود.
اگرچه قاتل دستگیر شده که نوجوانی ١٦ساله است پس از دستگیری درباره انگیزه‌اش سکوت کرده بود اما در جریان بازجویی‌ها اسرار جنایت را فاش کرد و گفت دعوای آنها به‌خاطر یک مسئله جزئی بوده است. وی به مأموران گفت: روز حادثه قرار بود من و مقتول برای انجام کاری محل کارمان را ترک کنیم و چند روز بعد که شیفت‌مان می‌شد به سرکار برگردیم اما همان روز کارفرمایمان به ما گفت که باید یکی از ما در محل کارمان شیفت بمانیم. وی ادامه داد: من کار مهمی داشتم و باید می‌رفتم اما مقتول زیر بار نرفت و گفت حاضر نیست شیفتش را تغییر بدهد. او اصرار داشت که روز استراحتش است و من باید در محل کار بمانم. اما من هم نمی‌توانستم و اصرار داشتم شیفت‌مان را جابه جا کنیم. همین موضوع کاملا پیش پا افتاده جرقه‌ای شد برای درگیری.
متهم گفت: من اصلا قصد قتل نداشتم اما پس از آنکه درگیری اوج گرفت چاقویی برداشتم و چند ضربه به او زدم. دعوای ما در اتاقک سرایداری رخ داد و ظاهرا همسایه‌ها صدای درگیری‌مان را شنیده بودند چون زمانی که همکارم خون‌آلود روی زمین افتاد ترسیدم و درحالی‌که لباس‌هایم خونی بود از ساختمان بیرون رفتم اما همسایه‌ها دنبالم کردند و مانع از فرارم شدند. وی ادامه داد: من ناخواسته و بی‌آنکه قصد قبلی داشته باشم دستانم به خون همکارم آلوده شد. مشکلم این بود که نتوانستم خشمم را کنترل کنم و حالا به‌شدت پشیمانم و عذاب وجدان دارم.
پرونده متهم به قتل ١٦ساله پس از انجام تحقیقات اولیه با توجه به اینکه سن وی کمتر از 18سال است با صدور عدم‌صلاحیت به دادسرای اطفال فرستاده شد تا در آنجا مورد رسیدگی قرار بگیرد.