زمان مطالعه: 18 دقیقه

حدیثه دختر 13 ساله قربانی کودک همسری شد

هر ساله ۱۲میلیون دختر در سراسر جهان در زیر سن ۱۸سالگی ازدواج می‌کنند که به‌معنای آن است که از هر ۵ دختر یک دختر قربانی پدیده کودک همسری می‌شود.
13 تیر 1400
شناسه : 76830
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/76830
1151+
بالا
هر ساله ۱۲میلیون دختر در سراسر جهان در زیر سن ۱۸سالگی ازدواج می‌کنند که به‌معنای آن است که از هر ۵ دختر یک دختر قربانی پدیده کودک همسری می‌شود.

حادثه 24 - هر ساله ۱۲میلیون دختر در سراسر جهان در زیر سن ۱۸سالگی ازدواج می‌کنند که به‌معنای آن است که از هر ۵ دختر یک دختر قربانی پدیده کودک همسری می‌شود.

قصه پر غصه کودک همسری؛ فریادی که شنیده نمی‌شود

در روز اخیر خبری منتشر شد که کودک همسری سیزده ساله در حین زایمان فوت کرد. این کودک همسر متعلق به سراوان است. درباره دلایل مرگ این کودک تاکنون گزارش دقیقی منتشر نشده است. ازدواج این کودک در سال گذشته اتفاق افتاده است و پس از سه ماه باردار شده است.

این دختر ۱۳ ساله که، اهل سراوان، معرفی شده روز ۴ تیرماه پس از مراجعه به بیمارستان و در حین زایمان جان باخته است. این خبر را بهانه قرار دادیم تا درباره کودک همسری و علل و تبعات آن با شما صحبت کنیم.

بدن دختر ۱۳ساله قابلیت بارداری ندارد

باید این مساله مدنظر قرار گیرد که بلوغ یک بازه زمانی دارد یعنی بلوغ به یکباره اتفاق نمی‌افتد، از ۹ سالگی آغاز می‌شود و تا ۱۵ یا ۱۶ سالگی کامل می‌شود؛ یعنی تا زمانی که بلوغ کامل شود ۴ تا ۵ سال زمان می‌برد. حتی زمانی که یک فرد به بلوغ کامل می‌رسد باید از نظر بلوغ اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گیرد و از لحاظ روحی و روانی نیز تایید شود نه اینکه فقط به لحاظ جسمی بالغ شده باشد.

 یکی از شاخصه‌های مهم در حوزه بهداشت زنان سن ازدواج است. ازدواج زودهنگام برای دختران مساله‌ساز است. سازمان بهداشت جهانی ازدواج کودکان در سن پایین را معضل بهداشتی برای کشورها عنوان کرده است، چرا که روند تکامل چه به لحاظ روحی، روانی و جسمی باید با هم اتفاق بیفتد تا کودک آمادگی ازدواج را داشته باشد.

عواقب ازدواج زودهنگام به خطر افتادن سلامتی کودک است

اصلا فارغ از اینکه کودک توانایی بارداری را دارد یا خیر باید به این نکته توجه کرد که او باید آمادگی لازم را برای ازدواج داشته باشد؛ عواقب ازدواج زودهنگام به خطر افتادن سلامتی کودک است، چراکه او در این سن سیستم دفاعی پایینی دارد، از نظر ایمنی در شرایط مناسبی نیست و دچار بیماری‌های عفونی و مقاربتی شدید می‌شود که در سالهای بالاتر منجر به بیماری‌هایی جدی می‌شود که جان فرد را به خطر می‌اندازد.

کودک با ازدواج در سن کم با مسائلی برخورد می‌کند که برای سن او مناسب نیست، روند طبیعی سن در این کودک طی نمی‌شود، او با مسائلی مواجه می‌شود که بلوغ زودرس را برای او به همراه خواهد داشت، تجربیات جنسی این کودک تاثیرات عمیق روحی و روانی را در سنین بالاتر برای او به همراه خواهد داشت. این کودک رابطه جنسی را در زمان مناسب تجربه نخواهد کرد و مورد سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرد که بر رفتارهای اجتماعی او تاثیرات عمیقی خواهد داشت؛ چون پذیرش از طرف آن کودک صورت نگرفته است.

سقط جنین در سنین کم آمار بالاتری دارد

بارداری در این سنین برای کودک فاجعه‌بار است؛ چرا که سیستم جسمی رشد نکرده است، استخوان بندی تکمیل نشده است و سیستم تناسلی کودک در حال رشد است، بارداری زیر سن ۱۶ سال خطرات جدی برای سلامت او به همراه دارد، باردرای زودهنگام هم در مادر تاثیرات بدی دارد و هم در جنینی که در شکم مادر است. بیشتر جنین‌ها در این شرایط تکامل پیدا نمی‌کنند.

سقط جنین در سنین کم آمار بالاتری دارد، چون تخمک‌ها به بلوغ کامل نرسیده‌اند. در اغلب موارد کودکان دچار سقط جنین می‌شوند و از آنجایی که بعد از هر سقط باید تا بارداری بعدی فاصله گذاری شود، بعید است که در ازدواج‌های به این شکل این فاصله‌گذاری‌ها رعایت شود.

تجاوز خاموش به کودکان

یک روانشناس بالینی نیز در باره آثار زیانبار کودک همسری به ما می‌گوید: این پدیده یکی از معضلات اجتماعی و ناهنجاری جامعه است که به نوعی تضعیف حقوق کودکان محسوب می‌شود.

قصه پر غصه کودک همسری؛ فریادی که شنیده نمی‌شود

الهه علیخانی با بیان اینکه مهمترین عامل این پدیده فقر فرهنگی و اقتصادی است، می‌افزاید: کودک همسری به نوعی تجاوز خاموش است، چون کودک هنوز با مسایل جنسی آشنا نیست و باید به رابطه جنسی بدون آگاهی تن دهد.

 وی معتقد است: اگر بخواهیم نهاد خانواده محکم شود باید به ازدواج‌هایی که زوج‌ها به مرحله پختگی نرسیده‌اند تن نداد بلکه باید دو طرف به مرحله‌ای برسند که زندگی آن‌ها منجر به طلاق عاطفی نشود. روانشناسان معتقدند هشت بلوغ فردی، جنسی، هیجانی، اجتماعی، فکری و توانمندی، عقلی، اقتصادی و معنوی وجود دارد که اگر فرد به این موارد برسد شرایط ازدواج را دارد.

علیخانی با بیان اینکه یکی از مهمترین مساله در کودک همسری باید به بالا بودن سن همسر با اختلاف زیاد اشاره کرد که معمولا ازدواج‌های کودک همسری بین کودک با فرد میانسال و کهنسال بیشتر رابطه آن‌ها پدر و فرزندی است و همراه با تفاهم و گفت و گوی سالم نیست. متاسفانه برای ازدواج و مادر شدن هم حدودی سنی مشخص نشده است در حالیکه برای حضور در انتخابات، افتتاح حساب بانکی و مالکیت اشیا سن ۱۸ سال در نظر گرفته می‌شود.

دلایل پدیده کودک همسری

کودک همسری در تمام نقاط جهان و در تمام فرهنگ‌ها رخ می‌دهد و مختص یک کشور یا باور خاص نیست. اما در مناطقی که نا‌برابری جنسیتی وجود دارد و دختران و زنان کم‌ارزش‌تر از مردان تلقی می‌شوند، این معضل شیوع بیشتری دارد.

البته کودک همسری یک پدیده پیچیده است و در کنار نا‌برابری جنسیتی، عوامل دیگری نیز وجود دارند که به این معضل دامن می‌زنند. این عوامل عبارتند از:

قصه پر غصه کودک همسری؛ فریادی که شنیده نمی‌شود

۱. نابرابری جنسیتی

در جوامعی که زنان و دختران جایگاه پایین‌تری نسبت به مردان و پسران دارند، به فرزندان دختر به چشم «بار» اضافی بر دوش خانواده نگاه می‌شود و والدین برای رهایی از این بار اضافی، آن را به خانه شوهر منتقل می‌کنند.

از سوی دیگر در چنین جوامعی، دخترانی که خارج از ازدواج رسمی، رابطه جنسی داشته یا باردار می‌شوند، مایه شرم و حقارت خانواده تلقی می‌شوند، بنابراین خانواده‌ها به‌منظور محافظت از ناموس و بکارت دختران، قبل از اینکه تمایلات جنسی در آن‌ها بیدار شود، آنان را به همسری یک مرد در‌می‌آورند.

همچنین زنان پرورش‌یافته در چنین خانواده‌هایی اعتماد به‌ نفس پایینی داشته و تصور می‌کنند که اگر سن آن‌ها بالا برود، دیگر خواهانی نخواهند داشت و به همین دلیل به ازدواج در سن پایین رضایت می‌دهند.

۲. رسوم غلط

در بسیاری از مناطق، کودک همسری صرفاً به این دلیل اتفاق می‌افتد که در نسل‌های قبلی اتفاق افتاده است. در برخی جوامع، زمانی‌که قاعدگی دختران شروع می‌شود، به‌عنوان یک زن کامل تلقی شده و ازدواج گامی در جهت ارتقای مقام آن‌ها به همسر و مادر در نظر گرفته می‌شود.

۳. فقر

 بیش از نیمی از دخترانی که قربانی کودک همسری می‌شوند، در خانواده‌های بسیار فقیر زندگی می‌کنند. در شرایط فقر شدید، خانواده‌ها و برخی اوقات خود دختران فکر می‌کنند که ازدواج راه‌حلی برای برون‌رفت از بحران و تأمین آینده است.

۴. نبود امنیت

در مناطقی که دختران در معرض خطر آزار و تعرض جسمی یا جنسی قرار دارند، والدین برای تأمین امنیت دختران جوان خود، آنان را روانه خانه شوهر می‌کنند تا تحت حفاظت یک مرد قرار بگیرند. در واقع، برخی خانواده‌ها ازدواج را به‌عنوان مکانیسمی برای مقابله با فقر و خشونت قلمداد می‌کنند.

پیامد‌های جسمی، روانی و اجتماعی کودک همسری

مضرات کودک همسری را می‌توان در سه دسته جسمی، روانی و اجتماعی طبقه‌بندی نمود:

۱. پیامد‌های جسمی

لازمه رابطه جنسی، بلوغ جسمانی و روحی است که در یک کودک وجود ندارد. برقراری رابطه جنسی پیش از آنکه کودک به تکامل فیزیکی برسد، می‌تواند سبب آسیب جدی به اندام‌های تناسلی او شود. علاوه بر این، پژوهش‌ها نشان داده‌اند که باروری در سنین پایین خطر مرگ برای مادر، سقط جنین و تولد کودکان کم‌وزن را در پی دارد و این افراد به‌دلیل عدم آگاهی از مسائل مربوط به بهداشت جنسی و بهداشت باروری بیشتر در معرض بیماری‌های مقاربتی مانند ایدز و HPV قرار دارند.

۲. پیامد‌های روانی

ازدواج مسئولیت بسیار سنگینی است تا جایی‌که برخی افراد بزرگسال به‌دلیل عدم آمادگی برای قبول این مسئولیت از ازدواج سر باز می‌زنند؛ بنابراین زمانی‌که چنین مسئولیت سنگینی بر دوش یک کودک یا نوجوان در سن بلوغ گذاشته می‌شود، مطمئنا فشار زیادی بر آن‌ها وارد خواهد کرد.

علاوه بر مسئولیت‌های سنگین، کودک به واسطه ازدواج، از دنیای شیرین کودکی و دوستان و خانواده خود جدا می‌گردد و همین امر سبب بروز اختلالات روانی از جمله افسردگی، اختلالات اضطراب و اختلالات پانیک در این افراد می‌شود.

از سوی دیگر، این افراد به‌دلیل جدا شدن از همسالان خود و عدم حضور پر‌رنگ در جامعه، فاقد استقلال شخصیتی و فکری بوده و در تعامل با دیگران و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی ضعیف عمل می‌کنند.

آسیب‌های روانی ناشی از کودک همسری معمولاً قربانی را تا پایان عمر همراهی می‌کنند و لازم است که فرد برای کاهش آلام خود و بهبود کیفیت زندگی خانوادگی به مشاور مراجعه نماید.

۳. پیامد‌های اجتماعی

 معمولا در زمینه کودک همسری مشاهده می‌شود که اختلاف سنی زیادی میان زوج و زوجه وجود دارد. دلیل این امر، تمایل مردان به ازدواج با زنانی است که حرف‌شنوی بیشتری داشته و به خاطر سن پایین رفتار‌های نادرست و خشونت‌های خانگی را راحت‌تر پذیرفته و به آن عادت می‌کنند. این امر نه تنها به خود قربانی آسیب می‌رساند، بلکه روی فرزندان نیز آثار مخربی دارد.

از نگاه دیگر، محرومیت از تحصیل در اغلب قربانیان کودک همسری سبب عدم ورود آن‌ها به بازار کار شده و به باز‌تولید چرخه فقر و باز‌تولید چرخه ازدواج کودکان منتهی می‌گردد و همچنین می‌تواند به افزایش جمعیت در مناطق فقیر‌نشین منجر شود، چرا‌که اغلب قربانیان با اصول تنظیم خانواده آشنایی نداشته و فرزند آوری کنترل‌نشده‌ای دارند.

همچنین قربانیان غالبا به‌دلیل عدم برخورداری از مهارت فرزندپروری و ابتلا به اختلالات روحی، فرزندانی را تحویل جامعه می‌دهند که از مشکلات روحی و روانی متعددی رنج می‌برند یا تمایل به بزهکاری دارند.

اما تبعات اجتماعی ازدواج کودکان به همین‌جا ختم نمی‌شود و زنانی که زندگی آن‌ها قربانی این فرهنگ و سنت نادرست شده است، ممکن است به فرار از منزل، اعتیاد، خود‌کشی، خود‌سوزی و حتی قتل همسر روی بیاورند.

واقعیت این است که امید به آنکه در سال‌های پیش‌رو قوانین مربوط به ازدواج در سراسر جهان از جمله ایران به گونه‌ای تنظیم یا اصلاح شوند که دیگر شاهد ازدواج کودکان نباشیم؛ کودکانی که حقشان کودکی کردن است نه اینکه به‌جای زندگی در دنیای معصوم و کودکانه شان، به دلیل نبود قوانین حمایتگر و مترقی مجبور به ازدواج و تن دادن به روابط زناشویی در کودکی شوند.

ارسال نظر