حادثه 24 - زن جوانی که به اتهام اسیدپاشی روی خواهر شوهرش به 10 سال حبس و پرداخت دیه محکوم شده بود، مهریه 600 سکهایاش را به اجرا گذاشت تا دیه شاکی را پرداخت کند.
رسیدگی به این پرونده از سال 95 با شکایت زن جوانی که مدعی بود از سوی زن برادرش مورد اسیدپاشی قرار گرفته، آغاز شد. بعد از چند روز که قربانی به بهبودی نسبی رسید، شکایتی را علیه زن برادرش مطرح کرد و در توضیح ماجرا گفت: شب حادثه در خانه برادرم میهمان بودم صبح بعد از اینکه برادرم به محل کارش رفت، همسرش در حالی که لباس عجیبی به تن داشت بالای سرم آمد و قصد داشت مرا خفه کند. بلافاصله از جا بلند شدم و شروع به سر و صدا کردم که ناگهان روی صورتم اسید پاشید و فرار کرد. با سر و صداهای من، همسایهها او را گرفتند.با اظهارات شاکی برای سیما- متهم- کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه شاکی گفت: پس از آن حادثه پوست صورتم بشدت آسیب دیده و قسمتی از حس شنوایی و بیناییام را از دست دادهام به همین خاطر برای زن برادرم درخواست مجازات دارم.
متهم بار دیگر با رد اتهام مطرح شده عنوان کرد: من اتهامم را قبول ندارم و عامل اسیدپاشی نبودم. یک نفر از بیرون وارد خانه شده و به صورت خواهر شوهرم اسید ریخته است بی گناهم و بی دلیل مرا به زندان انداختهاند.
سپس شوهر متهم به عنوان مطلع به جایگاه رفت و گفت: من در خانه لباس سربازی داشتم. یک هفته قبل از حادثه متوجه شدم لباسها در میان رختخوابها پنهان شده است. کنار لباسها یک بسته پودر اسید هم بود. پیگیر ماجرا نشدم چون اصلاً فکر نمیکردم همسرم قصد چنین کاری داشته باشد. خانه ما در طبقه سوم است. راهی به غیر از راه پله و در ورودی ندارد که کسی بتواند وارد خانه شود. آن روز هم تنها همسر و فرزندم در خانه بودند و هیچ کسی غیر از آنها در خانه ما نبود.
پس از آن متهم که انگشت پای خودش هم با اسید سوخته بود، درباره علت آن گفت: وقتی صدای جیغ خواهرشوهرم را شنیدم، با عجله وارد اتاق شدم و آنجا بود که پایم سوخت.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به نظر پزشکی قانونی که گفته بود امکان اجرای قصاص با رعایت تساوی وجود ندارد، متهم را به پرداخت دیه و 10 سال زندان محکوم کردند. اما پس از صدور رأی، متهم عنوان کرد که توان پرداخت این مبلغ دیه را ندارد و درخواست اعسار کرد و بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
در این جلسه متهم به جایگاه رفت و گفت: من توان پرداخت دیه را به صورت یکجا ندارم. همسرم درخواست طلاق داده و من هم مهریهام را که 600 سکه طلاست به اجرا گذاشتهام. اگر مهریهام را بگیرم، میتوانم دیه را بدهم. تا زمانی که در زندان هستم، نمیتوانم دیه را بپردازم. چون من هیچ منبع درآمدی ندارم. تقاضا دارم با تقسیط دیه موافقت کنید.در پایان جلسه قضات برای صدور رأی درباره موافقت با درخواست اعسار وارد شور شدند.