زمان مطالعه: 3 دقیقه

عکس شوهرخواهر بابک خرمدین + جزئیات قتل

پدر و مادر بابک خرمدین در تازه ترین اعترافات شان به قتل داماد و دخترشان اعتراف کردند. آنطور که پدر بابک می گوید او با همدستی همسر و دخترش فریبرز را که خواهرزاده اش هم بود به قتل رساند.
30 اردیبهشت 1400
شناسه : 75543
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/75543
1506+
بالا
پدر و مادر بابک خرمدین در تازه ترین اعترافات شان به قتل داماد و دخترشان اعتراف کردند. آنطور که پدر بابک می گوید او با همدستی همسر و دخترش فریبرز را که خواهرزاده اش هم بود به قتل رساند.

حادثه 24 - پدر و مادر بابک خرمدین در تازه ترین اعترافات شان به قتل داماد و دخترشان اعتراف کردند. آنطور که پدر بابک می گوید او با همدستی همسر و دخترش فریبرز را که خواهرزاده اش هم بود به قتل رساند.

به گزارش حادثه 24، اکبر خرمدین، پدر بابک در تازه ترین اعترافاتش درباره قتل فرامرز، دامادش گفت: دخترم آرزو ابتدا با یک دندانپزشک ازدواج کرد. آنها زندگی خوبی داشتند اما بعد از مدتی با یکدیگر دچار اختلاف شدند و مدتی بعد دخترم از شوهرش طلاق گرفت. او مدتی تنها بود تا اینکه با پسرخواهرم به نام فرامرز ازدواج کرد. او ورزشکار بود و در رشته های رزمی فعالیت می کرد.

وی ادامه داد: فرامرز و آرزو مدتی با یکدیگر زندگی کردند اما بعد فهمیدم فرامرز در کار قاچاق است. او با قاچاقچی ها در ارتباط بود و آدم قاچاق می کرد. دخترم می گفت انسان خوبی نیست. می گفت در خانه رفتارهای زشتی انجام می دهد و افراد مختلف را به خانه می برد. او حتی با همسرم هم رفتار بدی داشت. به همین دلیل اواسط سال 90 بود که من و همسر و دخترم تصمیم گرفتیم او را بکشیم.

اکبر خرمدین در ادامه اعترافاتش گفت: یک شب او و دخترم را به خانه مان دعوت کردیم. آن شب غذا زرشک پلو با مرغ داشتیم. دخترم 80 قرص خواب آور از قبل تهیه کرده بود که همه را داخل غذای شوهرش ریخت و وقتی فرامرز غذایش را خورد بیهوش شد. بعد من او را کشتم و سه نفری جسد را به حمام خانه بردیم و در آنجا جسد را مثله کردم و بقایای آن را همان شب در اطراف شهرک اکباتان انداختیم. فرامرز یک پراید هم داشت که آن را در اطراف مهرآباد جنوبی رها کردیم و به خواهرم و خانواده اش هم گفتیم که او آمده و زنش را در خانه ما گذاشته و خودش هم برای کارش که قاچاق بود به منطقه اشنویه رفته است. بعد از چند وقت هم وقتی خبری از او نشد همه گفتند شاید در مرز بلایی بر سرش آمده است و شاید قاچاقچی ها او را کشته اند. این حرف ما باعث شد که دیگر هیچ کس هم پیگیر سرنوشت فرامرز نشود و همه فکر کنند او خارج است یا اینکه کشته شده است.

ارسال نظر