حادثه 24 - آتشنشان وظیفهشناس در جریان آتشسوزی ساختمانی مسکونی وقتی برای نجات همکارانش وارد محل حادثه شده بود بهدلیل خالیشدن کپسول اکسیژن دچار حادثه شد و به شهادت رسید.
این آتشنشان فداکار که محسن لک نام داشت و رئیس ایستگاه شماره3 فاز5 شهر جدید اندیشه بود، روز جمعه دقایقی پس شروع از آتشسوزی در ساختمانی در فاز5 همراه همکارانش راهی محل حادثه شدند. کانون آتشسوزی داکت و رایزرهای برق ساختمان بود و از طبقه همکف شروع شده و تا طبقه پنجم ادامه پیدا کرده بود. سوختن سیمهای برق از سویی موجب قطعی برق و خاموشی شده و از سوی دیگر دود غلیظی به راه انداخته و همه راهپلههای ساختمان را پرکرده بود. در این شرایط آتشنشانان عملیات را آغاز کردند و تلاشها برای نجات ساکنان ساختمان و مهار آتشسوزی ادامه یافت.
آتشنشانان در همان لحظات اولیه از ساکنان ساختمان خواستند تا برای در امان ماندن از دود غلیظ به بالکن خانهها پناه ببرند و در همین حال زنی مسن که در یکی از واحدها دچار مشکل تنفسی شده بود را بیرون آورده و به اورژانس تحویل دادند. دقایقی بعد، آنها توانسته بودند آتشسوزی را مهار کنند اما دود هنوز در ساختمان وجود داشت. در این شرایط بود که محسن لک به آتشنشانان دستور تخلیه ساختمان را داد و خودش با استفاده از کپسول اکسیژن برای کنترل عملیات و بررسی اینکه مبادا همکارانش در دود گرفتار شده باشند، وارد ساختمان شد.
دقایقی از ورود او به ساختمان گذشته بود اما خبری از وی نبود. او رفته بود تا افرادی را که ممکن بود در راهپلههای بدون پنجره، تنگ و تاریک که در انبوهی از دود گرفتار شده بودند را نجات دهد اما چند دقیقه بعد سوت کپسول اکسیژنش به صدا درآمد. سوت به این معنی بود که او بین 5تا 10دقیقه فرصت دارد تا خودش را به جای امنی برساند. آتشنشان فداکار اما در میان انبوهی از دود گرفتار شده و راه خروج را گم کرده بود. او با زحمت خودش را پشت در یکی از واحدهای ساختمان رساند و در زد اما ساکنان ساختمان برای فرار از دود همه به بالکنها پناه برده بودند و هیچکس صدای آتشنشان فداکار را که در دود غلیط راهپلهها گرفتار شده بود نمیشنید. همکاران محسن وقتی از تأخیر او نگران شدند با استفاده از بیسیم او را پیج کردند اما جوابی نگرفتند. آنها که نگرانیشان بیشتر شده بود تصمیم گرفتند وارد ساختمان شوند و وقتی به طبقه چهارم رسیدند همکار فداکارشان را دیدند که پشت در یکی از واحدها روی زمین افتاده بود. او در لحظات آخر، پس از خالی شدن کپسول اکسیژن ماسکش را برداشته بود و همین برای وارد شدن دود به ریهاش کافی بود.
آتشنشانان به سرعت فرمانده شجاعشان را به بیمارستان منتقل کردند. با وجود اینکه او شرایط وخیمی داشت اما پزشکان توانستند وی را احیا کنند. بازگشت تنفس و تپش قلب محسن باعث شادی همکارانش شد و همه را امیدوار کرد اما ساعتی بعد بار دیگر قلب او از تپش ایستاد و این بار تلاشها برای نجات محسن نتیجه نداد تا او در کمال ناباوری به شهادت برسد.
عمو پدرم کجاست؟
یک روز پس از شهادت آتشنشان فداکار، هیچکدام از همکارانش در آتشنشانی اندیشه رفتن او را باور ندارند. تلاوت قرآن فضای ایستگاه را پرکرده و هرکدام از آتشنشانان در گوشهای زانوی غم بغل گرفتهاند. یاسر حاجوی، از دوستان نزدیک محسن و مسئول روابطعمومی آتشنشانی اندیشه به همشهری میگوید: هنوز منتظریم تا محسن وارد ایستگاه شود. مگر میشود او شهید شده باشد؟ او ادامه میدهد: محسن 41ساله بود و از 17سال قبل در آتشنشانی اندیشه کار میکرد. یادم میآید زمانی که قرار بود من تست بدهم و آتشنشان شوم کمکهای زیادی کرد. با او در عملیات مختلفی حضور داشتیم و او جان افراد زیادی را نجات داده بود. این بار هم برای اینکه کنترل کند بچههای آتشنشان در دود گرفتار نشده باشند خودش وارد ساختمان شد که بهدلیل تمامشدن اکسیژن این اتفاق رخ داد.
حاجوی همینطور که درباره همکار شهیدش صحبت میکند ناگهان بغضش میترکد و میگوید: محسن دختری 13ساله دارد. او میدانست که حادثهای رخ داده اما از شهادت پدرش خبر نداشت. وقتی من را دید سراغ پدرش را گرفت و گفت عمو پدرم کجاست؟ نمیدانستم باید چه جوابی به دختر محسن بدهم. خدا به ما برای تحمل این مصیبت صبر بدهد. براساس این گزارش قرار است مراسم تشییع پیکر شهید محسن لک روز یکشنبه با رعایت پروتکلهای بهداشتی در شهر اندیشه برگزار شود.