زمان مطالعه: 5 دقیقه

آتش زدن دختر جوان پس از شنیدن جواب رد

«مهران به من دروغ گفته بود و برای همین به او جواب منفی دادم اما او عصبانی شد و من را آتش‌ زد.» با اظهارات دختری 20ساله که دچار سوختگی شده بود، پسر آتش‌افروز بازداشت شد؛ اما به‌رغم شواهد موجود و گفته‌های شاهدان، ادعا کرده که بی‌گناه است.
05 اردیبهشت 1400
شناسه : 74698
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/74698
684+
بالا
«مهران به من دروغ گفته بود و برای همین به او جواب منفی دادم اما او عصبانی شد و من را آتش‌ زد.» با اظهارات دختری 20ساله که دچار سوختگی شده بود، پسر آتش‌افروز بازداشت شد؛ اما به‌رغم شواهد موجود و گفته‌های شاهدان، ادعا کرده که بی‌گناه است.

حادثه 24 - «مهران به من دروغ گفته بود و برای همین به او جواب منفی دادم اما او عصبانی شد و من را آتش‌ زد.» با اظهارات دختری 20ساله که دچار سوختگی شده بود، پسر آتش‌افروز بازداشت شد؛ اما به‌رغم شواهد موجود و گفته‌های شاهدان، ادعا کرده که بی‌گناه است.

عصر روز چهارشنبه گذشته، افرادی که در حال عبور از پارکی حوالی شهرک ولیعصر تهران بودند صدای فریاد« سوختم، سوختم» دختری جوان را شنیدند که از مردم کمک می‌خواست. لباس‌های این دختر آتش گرفته و شعله‌ور شده بود و شاهدان با دیدن این صحنه هولناک به کمک او رفتند. آنها همزمان اورژانس را خبر کردند و پیش از رسیدن نیروهای امدادی موفق شدند آتشی که دختر جوان را در برگرفته بود خاموش کنند و او را از مرگ حتمی نجات دهند.

دعوای آتشین

دختر مصدوم برای درمان به بیمارستان انتقال یافت و از آنجا که وی توسط فرد دیگری به آتش‌ کشیده شده بود، ماجرا به پلیس اعلام شد و مأموران برای تحقیقات راهی بیمارستان شدند. دختر20ساله درباره جزئیات حادثه گفت: مدتی قبل با پسری به نام مهران آشنا شدم. او 5سال از من بزرگ‌تر بود و گفت قصد ازدواج دارد. رابطه ما شروع شد و هر از گاهی با یکدیگر قرار ملاقات می‌گذاشتیم. تصورم این بود که مهران قصد دارد به‌زودی به خواستگاری‌ام بیاید و با هم ازدواج کنیم، اما به‌تدریج متوجه شدم حرف‌ها و وعده هایش دروغ بوده و او قصد فریبم را داشته است. وقتی دیدم اصلا شرایط ازدواج ندارد و در همه این مدت به من دروغ گفته تصمیم گرفتم به دوستی‌مان پایان بدهم. اما مهران مخالف بود و روز حادثه به من زنگ زد و گفت: می‌خواهد آخرین حرف‌هایش را به من بزند. اصرار کرد که به پارک بروم و من هم رفتم. اما خبر نداشتم چه نقشه‌ای در سر دارد.

دختر جوان گفت: او با موتورسیکلتش وارد پارک شد و در نزدیکی من که روی نیمکت نشسته بودم توقف کرد. دوباره اصرار کرد رابطه‌مان را به هم نزنم و من هم به او جواب منفی دادم و گفتم که تصمیم ام قطعی است. او به طرف موتورش رفت و یک ظرف پلاستیکی از روی آن برداشت و دوباره به سمت من برگشت و محتویات آن را که فکر می‌کنم بنزین بود، روی لباس‌هایم پاشید. بعد فندک کشید و در یک چشم بر هم زدن همه لباس‌هایم شعله‌ور شد و او فرار کرد. اگر مردم به کمکم نمی‌آمدند، حتما جانم را از دست داده بودم.

شاهدان چه گفتند؟

ماموران پلیس پس از تحقیق از دختر جوان راهی پارک شدند. افرادی که شاهد حادثه بودند گفته‌های دختر جوان را تأیید کردند. یکی از آنها گفت: در حال عبور از پارک بودم که صدای درگیری دختر و پسری توجهم را جلب کرد. آنها روی نیمکت نشسته بودند و موتورسیکلت پسر جوان در همان نزدیکی پارک شده بود. از روی کنجکاوی دعوایشان را تماشا کردم که ناگهان پسر، ظرفی از روی موتورش برداشت و محتویات آن را به سمت دختر پاشید. بعد هم فندک کشید و بعد از آتش زدن دختر جوان فرار کرد.

انکار

نام پسر آتش افروز در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفت و مأموران سرانجام با توجه به اطلاعاتی که دختر جوان در اختیارشان قرار داده بود موفق شدند وی را دستگیر کنند. متهم اما منکر آتش افروزی شد و گفت دختر جوان دروغ می‌گوید.  وی گفت: مدتی قبل با ساناز دوست شدم و قرارمان ازدواج بود اما ناگهان تصمیم اش عوض شد و گفت دیگر نمی‌خواهد به این رابطه ادامه بدهد. روز حادثه در پارک قرار گذاشته بودیم که صحبت کنیم. اما ناگهان دعوای مان شد و ساناز یک ظرف پلاستیکی که به‌نظر می‌رسید داخلش بنزین است از کیفش بیرون آورد و روی لباس‌هایش پاشید. سپس فندک کشید و آتش گرفت. من که به‌شدت از اقدام عجیب او ترسیده بودم سوار بر موتور شدم و فرار کردم. پسرجوان با وجود شواهد و مدارک، خودش را بی گناه دانست و به شکل عجیبی ماجرای آتش‌افروزی را انکار کرد، اما با دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

ارسال نظر