زمان مطالعه: 3 دقیقه

ازدواج با زن بیوه انگیزه قتل مادربزرگ در یافت آباد

پسر جوان که به‌خاطر ازدواج با زنی بیوه مادربزرگش را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود با گذشت 7 سال از این ماجرا همچنان بلاتکلیف در زندان مانده است.
04 اردیبهشت 1400
شناسه : 74657
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/74657
680+
بالا
پسر جوان که به‌خاطر ازدواج با زنی بیوه مادربزرگش را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود با گذشت 7 سال از این ماجرا همچنان بلاتکلیف در زندان مانده است.

حادثه 24 - پسر جوان که به‌خاطر ازدواج با زنی بیوه مادربزرگش را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود با گذشت 7 سال از این ماجرا همچنان بلاتکلیف در زندان مانده است.

شهریور سال 93 زن 70 ساله‌ای در خانه‌اش واقع در منطقه یافت آباد به قتل رسید و وقتی مأموران پلیس برای بررسی صحنه جنایت به محل رفتند متوجه شدند وی در حال نماز خواندن بوده که به قتل رسیده و طلا و جواهراتش نیز سرقت شده است. شواهد نشان می‌داد که عامل قتل، فردی آشنا بوده است وقتی تلاش برای شناسایی قاتل ادامه داشت مردی به اداره پلیس رفت و گفت: من فکر می‌کنم نوه مقتول به‌ نام فرزاد 18ساله قاتل مادربزرگش باشد چرا که او با 200 گرم طلا پیش من آمد تا آن را برایش بفروشم.

با اظهارات این مرد، پلیس به سراغ فرزاد رفت و او را بازداشت کرد و وی در همان ابتدا به قتل مادربزرگش اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل با زن مطلقه‌ای که دو فرزند داشت آشنا و به او علاقه‌مند شدم می‌خواستم با او ازدواج کنم اما چون پولی نداشتم به فکر سرقت طلاهای مادربزرگم افتادم. روز حادثه به خانه مادربزرگم رفتم و در حالی که داشت نماز می‌خواند او را خفه کردم و با کارد آشپزخانه هم چند ضربه به او زدم و پس از دزدیدن طلاهایش فرار کردم. 

در جلسه دادگاه همه فرزندان مقتول از جمله مادر فرزاد برای متهم درخواست قصاص کردند. متهم گفت: باور کنید قصد کشتن مادربزرگم را نداشتم. من فقط می‌خواستم ازدواج کنم ولی پولی نداشتم  و حالا هم پشیمان هستم. در حالی که قضات دادگاه فرزاد را به قصاص محکوم کرده و حکم صادره نیز در دیوان عالی کشور تأیید شد اما اولیای دم به‌خاطر ناتوانی در پرداخت تفاضل دیه پیگیر پرونده نشدند. به این ترتیب وی نزدیک به 7سال بلاتکلیف در زندان ماند؛ تا اینکه وی با ارسال نامه‌ای خواهان تعیین تکلیف در پرونده‌اش شد. این پسر 25 ساله وقتی در شعبه دوم دادگاه کیفری رو به روی قضات ایستاد گفت: می‌دانم اشتباه بزرگی مرتکب شده‌ام و مجازاتم مرگ است اما حالا 7 سال گذشته و من در این سال‌ها بلاتکلیف در زندان مانده‌ام از قضات دادگاه تقاضا دارم کمکم کنند تا تکلیفم روشن شود. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره سرنوشت متهم تصمیم بگیرند.

ارسال نظر