حادثه 24 - مرد زندانی وقتی دوران محکومیت اش تمام شد و به خانهاش بازگشت، متوجه شد که دوستانش آنجا را پاتوق خود کرده و اجاره خانه را پرداخت نکرده بودند ؛ همین انگیزهای شد تا زندانی آزاد شده خشمگین شده و دست به جنایت بزند. او سالهاست پشت میلههای زندان و در یک قدمی چوبه دار بود که با بخشش اولیای دم از قصاص گریخت.
شامگاه بیست و دوم شهریور سال 85گزارش یک درگیری در خانه قدیمی، حوالی خیابان استاد معین به پلیس اعلام شد و مأموران برای بررسی موضوع، راهی محل حادثه شدند. در جریان این درگیری پسر جوانی از ناحیه گردن زخمی شده بود که به بیمارستان انتقال یافت؛ اما ساعتی بعد خبر رسید که او بهدلیل شدت جراحت و خونریزی جان باخته است. با مرگ وی پرونده جنایی تشکیل شده و تحقیقات برای بازداشت عامل این جنایت آغاز شد.
پایان 3سال فرار قاتل
تحقیقات حکایت از این داشت که عامل جنایت پس از درگیری، فراری شده است. هنوز مشخص نبود که درگیری چطور شروع شده و به جنایت ختم شده است تا اینکه کارآگاهان به تحقیق از شاهد ماجرا که از دوستان قاتل و مقتول بود پرداختند. وی گفت: قاتل مدتی بود که زندانی شده بود، اما من و مقتول و دوستان دیگرمان به خانهاش رفتوآمد داشتیم. روز حادثه او از زندان آزاد شده و به خانه اش بازگشت. عصبانی بود که چرا خانهاش را پاتوق کردیم. بر سر این موضوع با من، مقتول و افراد دیگر درگیر شد که بعد با چاقو ضربهای به مقتول که دوستش بود زد و بعد فرار کرد. ما فورا مقتول را به بیمارستان رساندیم اما زنده نماند. بهدنبال فرار متهم، مأموران ردیابیهای خود را برای یافتن مخفیگاه او آغاز کردند، اما هیچ ردی از او بهدست نیامد. او سابقه دار و پیش از این 6بار به اتهام سرقت و حمل مواد به زندان رفته بود. نام او در لیست افراد تحت تعقیب بود تا اینکه بعد از گذشت 3سال از حادثه، زمانی که متهم به تهران بازگشته و در قهوه خانهای مشغول بهکار شده بود، شناسایی و دستگیر شد. به این ترتیب زندگی مخفیانه او پایان یافت و چارهای جز اقرار به جنایت و بیان حقیقت ندید.
وی گفت: چند سال قبل به دام اعتیاد گرفتار شدم و ناچار بودم گاهی برای تامین مواد دست به سرقت بزنم. آخرین بار هم به جرم سرقت بازداشت شده و روانه زندان شدم. وی ادامه داد: قبل از جنایت، دوران محکومیت ام تمام شد و به خانهام برگشتم. پیش از اینکه به زندان بیفتم خانهای در محله استاد معین اجاره کرده بودم که بعد از آزادی متوجه شدم دوستانم آنجا را پاتوق خود کردهاند و در مدتی که من زندان بودم به آنجا رفتوآمد داشتند و حتی در این مدت اجاره خانه را هم پرداخت نکرده بودند. حتی صاحبخانهام به سراغم آمد و گفت 4ماه اجاره عقب افتاده را باید بپردازی. همین مسئله آغاز درگیری من و دوستانم بود. البته قبل از شروع دعوا از آنها خواستم کرایه این 4ماه را بپردازند، اما زیر بار نرفتند. دوستانم با چوب مرا کتک زدند و من برای دفاع از خودم با چاقوی میوه خوری ضربهای به یکی از دوستانم زدم. وقتی او خون آلود روی زمین افتاد ترسیدم و فراری شدم. مدتی در شهرستان زندگی مخفیانه ای داشتم و بعد از گذشت 3سال از زمان جنایت به خیال اینکه آبها از آسیاب افتاده به تهران برگشتم اما دستگیر شدم.
بازگشت از پای چوبه دار
متهم بعد از مدتی در شعبه 113دادگاه کیفری محاکمه و با شکایت اولیای دم به قصاص محکوم شد. قضات دادگاه متهم را مجرم شناخته و حکم قصاص او را صادر کرد. حکم مرگ به تایید قضات شعبه 17دیوان عالی کشور رسید و برای اجرای مقدمات حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. قاتل مدتی قبل در محوطه زندان رجایی شهر پای چوبه دار رفت اما اولیای دم در واپسین لحظات دلشان به رحم آمد و حکم قصاص را اجرا نکردند.به این ترتیب مرد اعدامی به زندان بازگشت و تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی برای رضایت از اولیای دم شروع شد. سرانجام خانواده مقتول چند روز قبل با حضور در شعبه سوم اجرای احکام، عنوان کردند بهدلیل اینکه قاتل در زندان توبه و اظهار پشیمانی کرده از قصاص او گذشت کرده و بهخاطر رضای خدا او را میبخشند. به این ترتیب با بخشش قاتل، او از مجازات قصاص رهایی یافت و بهزودی از زندان آزاد خواهد شد.