زمان مطالعه: 10 دقیقه

کشف جسد خانم دکتر داخل چمدان

«مدت‌ها بود که به خانم دکتر بدهکار بودم و نمی‌توانستم بدهی‌ام را بپردازم؛ برای همین نقشه قتل او را کشیدم.» این بخشی از اعترافات مردی آشناست که پس از قتل دکتر داروساز، تلاش کرد که با صحنه‌سازی‌ وانمود کند که او به کانادا رفته است.
23 اسفند 1399
شناسه : 73540
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/73540
1961+
بالا
«مدت‌ها بود که به خانم دکتر بدهکار بودم و نمی‌توانستم بدهی‌ام را بپردازم؛ برای همین نقشه قتل او را کشیدم.» این بخشی از اعترافات مردی آشناست که پس از قتل دکتر داروساز، تلاش کرد که با صحنه‌سازی‌ وانمود کند که او به کانادا رفته است.

حادثه 24 «مدت‌ها بود که به خانم دکتر بدهکار بودم و نمی‌توانستم بدهی‌ام را بپردازم؛ برای همین نقشه قتل او را کشیدم.» این بخشی از اعترافات مردی آشناست که پس از قتل دکتر داروساز، تلاش کرد که با صحنه‌سازی‌ وانمود کند که او به کانادا رفته است.

سه‌شنبه گذشته زنی سراسیمه قدم در اداره پلیس گذاشت و گفت دختر 63ساله‌اش که دکتر داروساز است به طرز اسرار آمیزی ناپدید شده و هیچ‌کس خبری از او ندارد. این زن توضیح داد: دخترم فریبا در یکی از محله‌های تهران، داروخانه بزرگی دارد و خودش هم در آنجا کار می‌کند. چند سال قبل شوهرش فوت شد و بعد از مرگ وی، فرزندان آنها به کانادا رفتند و در آنجا مشغول تحصیل و کار شدند و دخترم تنها زندگی می‌کرد. معمولا هر روز تلفنی با دخترم حرف می‌زدم اما از روز شنبه از او بی‌خبرم. هرچه به او زنگ می‌زدم جواب نمی‌داد تا اینکه به داروخانه‌اش رفتم. یکی از کارمندان داروخانه مدعی شد پیامکی از سوی دخترم فریبا دریافت کرده که  فریبا مجبور شده زودتر از موعد به کانادا برود.

مادر فریبا ادامه داد: قرار بود دخترم برای عید نوروز پیش بچه هایش در کانادا برود و وقتی کارمندش گفت که او زودتر به این سفررفته تعجب کردم. چرا که دخترم بدون اینکه مرا در جریان قرار بدهد به سفر رفته بود و ابتدا تصور کردم که شاید ناگهانی بلیت گرفته و رفته است تا اینکه نوه‌ام از کانادا تماس گرفت و گفت هرچه به مادرش زنگ می‌زند جواب نمی‌دهد. او می‌گفت که مادرش چند روزی است که در شبکه‌های مجازی نیز آنلاین نشده و این موضوع به‌شدت نگرانش کرده بود. وقتی به او گفتم مگر فریبا کانادا نیست؟ جواب منفی داد و همین باعث شد که احتمال دهم برای دخترم اتفاق شومی رخ داده و تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس اطلاع بدهم.

جسد خانم دکتر در چمدان

با اظهارات این زن، پرونده‌ای تشکیل شد و گروهی از مأموران همان روز برای کشف حقایق راهی محل سکونت خانم دکتر که آپارتمانی در طبقه پنجم ساختمانی حوالی یوسف آباد بود، شدند. آنها قفل در را شکستند و وقتی وارد شدند با خانه‌ای به هم ریخته روبه‌رو شدند. بوی تعفن فضای خانه را پر کرده بود. مأموران در جریان جست‌وجو‌ها، در یکی از اتاق خواب‌ها با مقدار زیادی لباس که کنار تخت افتاده بود مواجه شدند. آنها با کنار زدن لباس‌ها یک چمدان بزرگ را دیدند که وقتی در آن را باز کردند با جسد خانم دکتر در داخل آن روبه‌رو شدند. جسدی که با مقدار زیادی لباس مومیایی شده بود.

با کشف جسد، ماجرا به قاضی مصطفی واحدی، کشیک جنایی تهران اعلام و او به همراه تیم تجسس پلیس آگاهی تهران در صحنه جرم حاضر شدند. تحقیقات حکایت از این داشت که قاتل پس از جنایت، اسناد، پول، دلارها و طلاهای مقتول را به همراه گوشی موبایلش سرقت کرده است. از سوی دیگر مشخص شد که زمان زیادی از مرگ خانم دکتر می‌گذرد و به‌گفته متخصص پزشکی قانونی که در صحنه جرم حضور داشت، وی روز شنبه به قتل رسیده بود.

ردپای یک آشنا

شواهد و مدارک حکایت از این داشت که قتل از سوی یک آشنا رخ داده که به راحتی توانسته بود وارد خانه مقتول شود. تیم جنایی در نخستین گام به بررسی دوربین‌های مداربسته اطراف محل جنایت پرداختند و به سرنخ‌های خوبی دست یافتند. تصاویر نشان می‌داد که عصر روز شنبه یعنی همان روزی که خانم دکتر به قتل رسیده بود مردی حدودا 50ساله وارد ساختمان محل زندگی وی شده و ساعتی بعد درحالی‌که به‌شدت وحشت زده و سراسیمه بود آنجا را ترک کرد. او کارمند داروخانه مقتول و همان فردی بود که مدعی شده بود خانم دکتر زودتر از موعد به کانادا رفته است.

روایتی عجیب

مرد آشنا منکر نقش داشتن در قتل پزشک داروساز بود و می‌گفت آخرین بار فریبا را روز شنبه دیده و پس از آن خبری از وی نداشته است. وی گفت: فریبا صاحب داروخانه بود و من هم در آنجا کار می‌کردم. او رابطه خوبی با من داشت و معمولا هرچه می‌خواست برایش فراهم می‌کردم. چند روز قبل از اینکه کشته شود، نزد من آمد و گفت می‌خواهد به‌زودی به کانادا برود تا بچه هایش را ببیند. از من خواست 800هزار دلار برایش تهیه کنم که برای بچه هایش ببرد. من آخرین بار روز شنبه به خانه فریبا رفتم و دلارها را به او دادم. قرار شد به‌زودی پولش را بپردازد و من بعد از آن به خانه‌ام برگشتم و اطلاعی از جنایت ندارم. حتی همان روز از فریبا پیامکی دریافت کردم که نوشته بود بلیت گیرش آمده و زودتر از موعد به کانادا رفته است.

24ساعت بعد از بازداشت

اگرچه مظنون اصلی جنایت، قتل پزشک داروساز را انکار می‌کرد اما در گفته هایش تناقض وجود داشت و همین مسئله باعث شد تا مأموران بازجویی از وی را ادامه بدهند. کارمند داروخانه سرانجام 24ساعت بعد از بازداشت یعنی در روز چهارشنبه حقایق را بازگو و اسرار جنایتی را که مرتکب شده بود فاش کرد. وی گفت که در یک درگیری خانم دکتر را به قتل رسانده است و توضیح داد: چند وقتی می‌شد که در داروخانه مقتول کار می‌کردم. ما از مدتی قبل کاری را شروع کردیم که سرمایه‌گذاری در زمینه خرید و فروش دارو بود. در این شراکت پول زیادی به خانم دکتر بدهکار شدم و توانایی پرداخت آن را نداشتم. به‌خاطر شراکت و مسائل کاری، رفت‌وآمد زیادی به خانه خانم دکتر داشتم و روز حادثه به آنجا رفته بودم که درخصوص مسائل کاری صحبت کنیم. اما او ماجرای بدهی مرا پیش کشید و من که توان پرداخت آن را نداشتم در یک لحظه تصمیم گرفتم وی را به قتل برسانم.

متهم ادامه داد: او را غافلگیر و خفه کردم و جسدش را داخل چمدان قرار دادم. می‌خواستم آن را از خانه خارج کنم اما فرصت نشد. بعد از قتل تصمیم گرفتم صحنه‌سازی‌ کنم و از گوشی موبایل خانم دکتر برای خودم پیامکی فرستادم با این مضمون که «زودتر از موعد به کانادا می‌روم» اما در نهایت لو رفتم. به‌گفته سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت، متهم پس از اقرار به جنایت با قرارقانونی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته و تحقیقات از وی ادامه دارد.

ارسال نظر