حادثه 24 - در میان متهمان دستگیر شده در طرح رعد، مردی 65ساله به چشم میخورد که بهنظر میرسد مسنترین متهمی است که در این طرح دستگیر شده است. او با شاهکلید ماشین سرقت و بعد با آن مسافرکشی میکرد. وقتی بنزین ماشین تمام میشد، آن را کنار خیابان رها کرده و به سراغ سرقت بعدی میرفت اما در نهایت عروسش او را لو داد و دستگیر شد.
چرا در این سن و سال سرقت را انتخاب کردی؟
سابقه دارم و یک جورایی معتاد به سرقت شدهام. راستش من یک زمانی برای خودم برو و بیایی داشتم. طلافروش بودم اما با دستان خودم، خودم را بدبخت کردم.
چه اتفاقی برایت افتاد؟
راستش جوان بودم و بیتجربه. مدام مهمانیهای مفصل میگرفتم و پولم را خرج اطرافیانم میکردم. یک دفعه بهخودم آمدم و دیدم ورشکست شدهام؛ یک طلافروش ورشکسته. بعد از آن تبدیل شدم به سارق؛ از سرقت موتور گرفته تا ماشین. البته این را هم بگویم که هم خودم و هم همسرم هر دو بیمار شدیم و هزینههای بالایی برای درمان پرداخت کردم. علاوه بر این هربار که به زندان میافتادم، به رد مال محکوم میشدم و باید پول مالباختهها را برمیگرداندم. بار آخر اما توبه کردم و گفتم دیگر سمت کار خلاف نمیروم اما چند روز قبل ماشینم خراب شد و پول نداشتم آن را تعمیر کنم. به هرکسی که فکرش را کنید رو انداختم اما بیفایده بود و در نهایت تصمیم گرفتم ماشین بدزدم.
با ماشین سرقتی چه میکردی؟
درست است که من دزد هستم اما در مرام من فروش خودروی دزدی و به دردسر انداختن مالباخته و خریدار خودروی سرقتی نیست. ماشینها را میدزدیدم و در خیابان با آنها دزدی و مسافرکشی میکردم تا جایی که بنزینش تمام میشد و بعد آن را رها میکردم. یک جورایی انگار ماشین را از صاحبش امانت میگرفتم. فقط آنها از اینکه با ماشین مسافرکشی میکردم بیاطلاع بودند.
ماشینها را چطور سرقت میکردی؟
با کلیدهایی که خودم درست میکردم. به آنها میگویند شاه کلید. معمولا در خیابانهای شمال شهر پرسه میزدم و با دیدن خودروهایی که سیستم ایمنی پایینی داشت با شاهکلید سرقت میکردم. خیلی حرفهای هستم و ظرف یکدقیقه خودرو را میدزدم. این هم یک جور استعداد است که در من وجود دارد! حتی بعد از سرقت هم خیلی احتیاط میکردم شماره پلاک خودم را روی ماشین دزدی میچسباندم تا شناسایی نشوم.
چطور با وجود این همه احتیاط، دستگیر شدی؟
عروسم مرا لو داد. او در خیابان راه میرود و با دیدن کسی که خلاف میکند فورا به پلیس زنگ میزند. وقتی دید شماره پلاک ماشینم را روی ماشین دیگری گذاشتهام به پلیس زنگ زد و مرا لو داد. به این ترتیب دستگیر شدم.