زمان مطالعه: 6 دقیقه

پشت پرده جنایت خانوادگی کارمند بانک در ایلام

مردی حدود 45 ساله با کشتن پسر 18 ساله، دختر9 ساله و همسرش به زندگی خود پایان داد.
13 بهمن 1399
شناسه : 72103
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/72103
2616+
بالا
مردی حدود 45 ساله با کشتن پسر 18 ساله، دختر9 ساله و همسرش به زندگی خود پایان داد.

حادثه 24 - مردی حدود 45 ساله با کشتن پسر 18 ساله، دختر9 ساله و همسرش به زندگی خود پایان داد. خبرهای حوادث دیروز سراسیمه و پر از واژه‌های تلخ بود. سه قتل و یک خودکشی. ماجرای افشین.ح، کارمند حدود 45 ساله یکی از بانک‌های ایلام حوالی خیابان سعدی شمالی، که صبح یکشنبه 12 بهمن ماه با کشتن پسر 18 ساله‌اش، دختر 9 ساله و همسرش و در پایان قتل خودش پرونده زندگی خانوادگی را پایان داد. به گفته منابع متعدد که راجع به این ماجرا صحبت کردند، این داستان دو وجه دارد. اول درگیری و دعوای پدر با پسر 18 ساله‌اش بر سر آوردن تجدیدی در یک درس و دیگری دعوای مرد با همسرش به بهانه فرزند یا دلایل دیگر. ماجرا به شبِ قبل از حادثه بازمی‌گردد، یعنی شنبه شب 11 بهمن ماه، روایت اول می‌گوید:« پدر با پسر جوانش بحث و مشاجره می‌کند به طوری که با تهدید او، پسر به کلانتری خبرِ مشاجره را می‌دهد و این اقدامِ پسر، پدر را عصبانی‌تر می‌کند.» روایت دیگر می‌گوید:« مرد با همسرش مشاجره‌ای نه در حد یک شب و دو شب، بلکه سال‌ها دعوای بین زن و شوهر ادامه داشته است. تا جایی که یک بار مرد برای رفتن به خارج از کشور اقدام می‌کند تا خانوادگی بروند و با همسرش به توافق نمی‌رسند و پادرمیانی اقوام آنها را برای ادامه زندگی آشتی می‌دهد. این بگومگوها ادامه داشته تا این که طبق روایت دوم، شب قبل از حادثه چنان مرد و زن با یکدیگر درگیر می‌شوند که از شدت ناراحتی مرد تا دیروقت بیدار مانده است و صبح آن اتفاق تلخ رخ می‌دهد.انگار چنان دعوا بیخ پیدا می‌کند که حتی پای کلانتری به میان می‌آید.» روایت‌ها از نحوه قتل متفاوت است. اول پسر 18ساله با اسلحه شکاری، توسط پدر به قتل می‌رسد، مادر بالای سر پسرش می‌رود تا جویای حال او شود که او هم با شلیک گلوله به قتل می‌رسد و سرانجام نوبت به دختر کوچک خانواده که 9 سال سن داشته می‌رسد تا با شلیک پدر کشته شود.

در بانک و خودکشی

پدر با این که آن روز را(12 بهمن) مرخصی گرفته بوده، صبح زود به بانک می‌رود. آنجا آشفته و پریشان با خودش حرف می‌زده و گریه می‌کرده است. از رفتن او  و حضورش در بانک هم دو روایت وجود دارد. روایت اول می‌گوید:« افشین با تهدید و کلافگی و دعوای لفظی با اسلحه شکاری به بانک نزد کارمندان می‌رود و بعد در آبدارخانه کار خودش را با اسلحه یک‌سره می‌کند.» روایت دوم این گفته‌ها را تکذیب می‌کند و می‌گوید:« افشین نادم و پشیمان بوده، ‌نزد همکارانش گریان اعتراف می‌کند که از دست همسرش عصبانی بوده، تا دیروقت نمی‌خوابد و صبح آن فاجعه را رقم می‌زند. به قدری ناراحت و پشیمان بوده که هرچقدر همکارانش برای آرام کردنش تلاش می‌کنند به نتیجه نمی‌رسد، او خودش را به اتاقی فرعی در بانک رسانده، در را می‌بندد و با شلیک گلوله، پرونده زندگی خودش را هم می‌بندد.»

روایت‌ها از این ماجرا متفاوت است اما در اصل داستان جنایی غم‌انگیز قتل‌عام خانوادگی و خودکشی پدر خانواده تغییری حاصل نمی‌شود. مردی که به علت شغل مناسب، وجه اجتماعی خوبی داشته، وضع مالی‌شان مناسب بوده و حتی روز قبل از حادثه تا ظهر خندان و خوشحال بانک را ترک می‌کند و حتی به همکارانش می‌گوید برای روز زن، می‌خواهم کادو تهیه کنم. اگرچه روایت‌ها متفاوت است و به طور مثال رکنا در گفتگو با یکی از آشنایان این خانواده آورده است:«افشین از اوضاع مالی خود شکایت داشت و با اینکه زندگی خوبی داشت اما همیشه انسان گلایه‌مندی بود.او این اواخر زیاد حرف از مرگ می زد و می گفت این دنیا دیگر جای خوبی برای زندگی نیست.» اما اصل ماجرا همین است قتل‌عام خانوادگی در روز یکشنبه 12 بهمن ماه در ایلام به دست پدر خانواده و در نهایت خودکشی پدر از شدت پریشانی و پشیمانی...

ارسال نظر