حادثه 24 - مادر و دختر نقشه زیرکانهای برای سرقت از طعمههایشان داشتند. دختر در اینستاگرام طعمهها را شناسایی و مادر نقش فالگیر را بازی میکرد. با این ترفند دست به سرقتهای میلیونی میزدند.
تحقیقات این پرونده از چند روز پیش با شکایت دختری جوان آغاز شد. وی در توضیح ماجرا گفت: چندی قبل در اینستاگرام با دختری جوان به نام پرستو آشنا شدم. او از زندگی خودش گفت. وقتی متوجه شد که مجرد هستم گفت زنی فالگیر را میشناسد که میتواند با طلسم بختگشایی کاری کند که با مرد موردعلاقهام ازدواج کنم.
وی ادامه داد: او با چرب زبانی اعتمادم را جلب کرد. چند روز بعد قرار ملاقات گذاشت تا با زن فالگیر صحبت کنم. آن روز به همراه پرستو و زن فالگیر به رستورانی رفتیم. زن فالگیر گفت که زندگیام طلسم شده و برای باطل کردن آن باید به خانهام بیاید. این زن از من خواست روزی که در خانه تنها هستم به او زنگ بزنم تا به همراه پرستو به دیدنم بیاید. من هم از همه جا بیخبر روزی که خانوادهام در خانه نبودند با آنها تماس گرفتم و دقایقی بعد آنها به خانهام آمدند.
شاکی گفت: زن فالگیر ابتدا وردهای عجیبی خواند. او گفت که طلسم زندگیام روی طلاهای داخل خانهمان متمرکز شده است. از من خواست تمام طلاهای خودم و مادرم را بیاورم تا طلسم آنها را بشکند. زن فالگیر خیلی خوب نقشش را بازی میکرد. من همه طلاهای موجود در خانه را به همراه تعدادی سکه در اختیار وی قرار دادم. او وردش را خواند و معجونی به من داد و خواست که بخشی ازآن را بخورم. بعد از خوردن معجون دچار سرگیجه شدیدی شدم و از هوش رفتم. چشمانم را که باز کردم خانوادهام را بالای سرم دیدم و متوجه شدم که چند ساعتی بیهوش بودهام. زن فالگیر و دختر جوان رفته بودند. تمام طلاهایمان که حدود یک کیلو بود به همراه تعدادی سکه و یک ساعت طلای 200میلیون تومانی مادرم را نیز سرقت کرده بودند.
جدال آخرین طعمه با زن رمال
با این شکایت، پروندهای در شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت تشکیل شد. گروهی از مأموران پلیس آگاهی تهران تحقیقات را برای شناسایی سارقان آغاز کردند. در مدتی کوتاه چند شکایت مشابه دیگر پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که نشان میداد زن رمال و همدستش با برنامهریزی قبلی و بهصورت سریالی، دختران و زنان را به بهانههای مختلف مانند بخت گشایی و حل مشکلات خانوادگی شکار کرده اند. سپس با شیوه بیهوشی دست به سرقت طلا و جواهرات آنها زدهاند، اما سرنخی از متهمان در دست نبود. سارقان در همه مراحل سرقت ماسک بهداشتی و شیلد بهصورت داشتند و چهرهشان قابل تشخیص نبود. اما آخرین طعمه آنها که زنی نقاش بود توانست با زیرکی مهمترین سرنخ پرونده را در اختیار پلیس قرار دهد.
ماجرا از این قرار بود که مدتی قبل زنی نقاش که در اینستاگرام با یکی از سارقان آشنا شده و فریب او و همدتش را خورده بود، آنها را به خانهاش دعوت کرد که زن رمال برایش نسخه خوشبختی بنویسد. اما وقتی آنها به خانه آمدند، به رفتارهایشان مشکوک شد. زن رمال وقتی از او خواست که طلاهایش را بیاورد، زن نقاش متوجه شد که کاسهای زیر نیمکاسه است و مدعی شد که طلایی در خانه ندارد. در این شرایط زن رمال و همدستش قصد داشتند با زور و تهدید معجون مسموم را به طعمهشان بدهند که وی با آنها درگیر شد. زن نقاش در این درگیری توانست ماسک سارقان را کنار بزند و چهرهشان را بهخاطر بسپارد. آن روز نقشه سرقت ناکام ماند و زنان سارق مجبور به فرار از آنجا شدند. اما زن نقاش چهره هر دو متهم را طراحی کرد و در اختیار پلیس قرار داد. در بررسی بانک مجرمان سابقه دار مشخص شد که سارقان یک مادر و دختر سابقهدار و از مجرمان طایفه فیوج هستند. به این ترتیب پاتوق متهمان زیرنظر گرفته شد و مادر و دختر به دام پلیس افتادند.
از جیببری تا سرقت با شیوه بیهوشی
زن میانسال و دخترش در بازجوییها چارهای جز اقرار به سرقتهای سریالی ندیدند. آنها پیش از این به جرم جیب بری در ایستگاههای بیآرتی دستگیر و پس از تحمل حبس، از زندان آزاد شده بودند. اما زمان زیادی از آزادیشان نگذشته بود که بار دیگر نقشه سرقت کشیدند. اینبار در نقش رمال تا با شیوه بیهوشی، طلاهای دختران و زنان را سرقت کنند. دختر جوان وظیفهاش شناسایی طعمه در فضای مجازی بود و مادر باید نقش رمال را بازی میکرد تا با ترفندهای مختلف طلا وجواهر طعمهها را سرقت کنند. متهمان پس از اقرار به 4 فقره سرقت با قرار قانونی بازداشت شدند.آنها برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند.