زمان مطالعه: 7 دقیقه

مرد جوان با نجات بیماران به آرزویش رسید

زندگی مرد جوان با یک رگ باریک در مغزش گره خورده بود،با پاره شدن همین رگ کوچک او دچار مرگ مغزی شد و خانواده اش او را به آخرین آروزیش یعنی اهدای عضو رساندند.
01 دی 1399
شناسه : 70681
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/70681
433+
بالا
زندگی مرد جوان با یک رگ باریک در مغزش گره خورده بود،با پاره شدن همین رگ کوچک او دچار مرگ مغزی شد و خانواده اش او را به آخرین آروزیش یعنی اهدای عضو رساندند.

حادثه 24 - زندگی مرد جوان با یک رگ باریک در مغزش گره خورده بود،با پاره شدن همین رگ کوچک او دچار مرگ مغزی شد و خانواده اش او را به آخرین آروزیش یعنی اهدای عضو رساندند.

مهدی 46 ساله بود، هیچ گونه نشانه و علائمی از بیماری نداشت اما ناگهان کارش به بیمارستان کشید. روز حادثه ،همان روزی که در خاطره خانواده حاتمی به تلخ ترین روز زندگی اشان تبدیل شد مهدی مثل روزهای قبل به میدان میوه و تره بار رفت تا بار میوه را برای شمال بزند و راهی شود. اما هنوز چند دقیقه ‌ای از رسیدن به محل کارش نرسیده بود که ناگهان حالش بد شد.ابتدا همه فکر می کردند مهدی دچار مسمویت شده که حالت تهوع و سردردشدید دارد اما وقتی او بی حال روی زمین افتاد همکاران مرد جوان با تماس به اورژانس درخواست کمک کردند.

مسعود برادر مهدی ماجرای آن شب را اینطور بازگو می‌کند: درخانه نشسته بودم که پسربرادرم تماس گرفت و گفت پدرم حالش بد شده و او را به بیمارستان امیرالمومین منتقل کرده اند. با شنیدن این خبر نگران شدم و بلافاصله خودم را به بیمارستان رساندم. همه ما در بهت و حیرت بودیم. مهدی تا به آن روز هیچ مشکلی نداشت اما حالا روی تخت بیمارستان بود . وقتی پزشک بیمارستان معاینات تکمیلی را انجام داد جویای احوال برادرم شدم . پزشک سری به نشانه تأسف تکان داد و گفت متاسفانه برادر شما از مدتی قبل دچار فشار خون بوده و همین موضوع باعث شده است که یکی از رگ های مغزش دچار پارگی شود.

وی افزود: نمی توانستم حرف های پزشک را باور کنم ،چه طور ممکن بود برادرم که تا صبح آن روز هیچ مشکلی نداشت ناگهان به این اتفاق هولناک دچار شود. پزشکان زیادی برادرم را معاینه کردند و درنهایت گفتند باید هرچه سریعتر او را به بیمارستانی که دارای اتاق آی سی یو است منتقل کنیم.

در جست و جوی بخش مراقبت های ویژه

این ماجرا برای خانواده حاتمی تازه اول ماجرا بود. برادر مهدی می گوید: به خاطر کرونا بخش آی سی یو اکثر بیمارستان ها پر بود و هیچ بیماری را پذیرش نمی کردند. در به در به دنبال پیدا کردن یک بیمارستان مجهز به بخش آی سی یو بودیم اما فایده ای نداشت .خیلی دوندگی کردم تا اینکه سرانجام به یک بیمارستان خصوصی رسیدیم. چند میلیون تومان پول از ما درخواست کردند، با این فراهم کردن این مبلغ برایمان مقدور نبود با این حال برای سلامتی برادرم حاضر بود هر کاری انجام بدهم. به هرحال تصمیم قطعی را گرفته بودیم. اما در همان زمان از بیمارستان سینا تهران اعلام شد یک تخت خالی در بخش آی سی یو مهیا شده است. دیگر معطل نکردیم و برادرم مهدی را به آنجا منتقل کردیم.

به این ترتیب بود که مهدی در بخش مراقبت های ویژه بستری شد اما با توجه به آزمایشات تکمیلی پزشکان زنده ماندن او را چیزی شبیه معجزه می دانستند. با این حال آنها امیدوار بودند تا خدا عززشان را د وباره به زندگی بازگرداند.

برادر مهدی می گوید: با توجه به گفته های پزشکان این احتمال را می دادم که برادرم دیگر به زندگی باز نمی گردد اما با این حال نمی خواستم امیدم را از دست بدهم. اما این امیدواری ما زیاد طول نکشید در آخرین روزهای آذرماه امسال بود که پزشکان مرگ مغزی برادرم را اعلام کردند.

اهدای عضو

با اعلام مرگ مغزی بیمار حالا خانواده او باید تصمیم می گرفتند که با اهدای اعضای بدن او جان چند بیمار را مرگ حتمی نجات دهند. برادر مهدی دراین باره گفت: وقتی درجریان ماجرای اهدای عضو قرار گرفتیم به خاطر آوردم بارها برادرم گفته بود آرزویش این است اگر روزی دچار مرگ مغزی شد حتما اهدای عضو کنیم. حتی خود من هم چند سال پیش از طریق اینترنت فرم اهدای عضو را پرکرده بودم.

وی در ادامه اضافه کرد: از نظر من و برادرهای دیگرم اهدای عضو مشکلی نداشت اما در ابتدا وقتی ماجرا را با پدرم در میان گذاشتم او مخالفت کرد. ولی وقتی با  او صحبت کردم رضایتش را اعلام کرد.

نجات جان سه بیمار

دکتر ساناز دهقانی رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا در این باره گفت: با رضایت اولیای دم بیمار مرگ مغزی به اتاق عمل منتقل شد .

وی افزود: با تلاش پزشکان متخصص کلیه ها و کبد او به سه بیمار نیازمند اهدا شد.

کلمات کلیدی:
ارسال نظر