حادثه 24- مردی که متهم است به همراه دوستش شوهر زن مورد علاقه اش را به قتل رسانده در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده با کشف جسد مردی 30 ساله به نام سعید در یکی از بزرگراه های پایتخت آغاز شد که با ضربه های متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
در ادامه مأموران به سراغ مرجان همسر ۲۵ ساله مقتول رفتند . وی گفت: سعید روزها در پیک موتوری کار می کرد و شبها هم در یک خوابگاه دختران نگهبانی می داد. او آخرین بار تلفنی با فردی قرار گذاشت و پس از آن دیگر از او خبری نداشتم.
بعد از اظهارات همسر مقتول ، پلیس تحقیقات بیشتری از مرجان به عمل آورد و متوجه شد که وی مدتی است با مرد جوانی به نام میلاد ارتباط دارد. به همین خاطر میلاد شناسایی و بازداشت شد. وی در ابتدا سعی داشت با انکار موضوع مسیر تحقیقات را منحرف کند اما وقتی در مقابل مستندات قرار گرفت لب به اعتراف گشود و به قتل با همدستی یکی از دوستانش به نام سیامک اعتراف کرد و گفت: چند ماه قبل از طریق فضای مجازی با مرجان آشنا شدم. او در ابتدا مدعی بود که مجرد است و در بخش بازاریابی یکی از شرکت های هرمی فعالیت می کند و همین موضوع موجب شد تا ارتباط ما بیشتر شود و بعد از چند هفته همدیگر را دیدیم و من به مرجان علاقه مند شدم و به او پیشنهاد ازدواج دادم اما مرجان در پاسخ به پیشنهادم گفت که تا کنون دروغ گفته و متأهل است و دو فرزند دارد.
با شنیدن این حرف ها شوکه شدم اما او گفت شوهرش سعید اعتیاد دارد و قصد دارد از او جدا شود. چند روز بعد نیز مرجان به دیدنم آمد و پیشنهاد قتل همسرش را مطرح کرد و من هم از آنجا که به او علاقه مند شده بودم و قصد ازدواج داشتم پذیرفتم که سعید را بکشیم.روز حادثه طبق نقشه با سعید تماس گرفتم و از او خواستم تا بستهای را به محلی در نزدیکی کوره آجرپزی ببرد و سپس به همراه دوستم، سیامک به آنجا رفتیم. وقتی سعید را دیدم گفتم پلیس هستم بعد با او صحبت کردم تا قانع شود از مرجان جدا شود اما او قبول نکرد و کار به درگیری رسید و من هم چند ضربه چاقو به او زدم. مقتول قصد داشت در همان حالت فرار کند که سیامک هم چند ضربه به او زد که در نهایت سعید به زمین افتاد و ماهم فرار کردیم.
با اعترافات میلاد، سیامک هم بازداشت شد و او هم به همدستی با متهم اصلی اعتراف کرد و در ادامه همسر مقتول بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: میلاد دروغ میگوید. او خودش نقشه قتل همسرم را طراحی کرده بود.
با درخواست قصاص از سوی اولیایدم، میلاد و سیامک به اتهام مشارکت در قتل و مرجان نیز به اتهام معاونت در قتل راهی زندان شدند و پرونده با صدورکیفرخواست به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده اولیای دم خواستار حکم قصاص شدند و پدرمقتول هم به عنوان قیم نوه هایش درخواست قصاص کرد.
در ادامه میلاد برای دفاع از خودش به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش گفت: قرار نبود سعید را بکشیم. همانطور که در بازجویی ها هم گفتم من عاشق مرجان شدم و وقتی فهمیدم او شوهر دارد دیگر کار از کار گذشته بود. قصدم از قرار با مقتول صحبت کردن بود اما وقتی باهم درگیر شدیم ناچار شدم او را با چاقو بزنم و از این موضوع هم مرجان خبر نداشت.
سپس سیامک گفت: من و دوستم با هم این ضربات را زدیم. ضربه های هردوی ما باعث قتل او شده است.پس از میلاد و سیامک نوبت به مرجان رسید و او اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت: قبول دارم اشتباه کردم اما طراح نقشه قتل شوهرم نبودم. من قصد داشتم تا از او جدا شوم اما هرگز راضی به مرگ پدر فرزندانم نبودم.
بعد از اظهارات متهمان و وکلای آنها قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.