حادثه 24 - خانواده دیری در کمتر از 2ماه 2داغ بزرگ دیدند. 2ماه قبل محمد 11ساله، پسر بزرگتر این خانواده به زندگی خودش پایان داد که پس از آن ادعا شد بهخاطر اینکه گوشی موبایل نداشته و نمیتوانسته از برنامه شاد آموزش و پرورش استفاده کند دست بهخودکشی زده است و حالا از دیر خبر میرسد که علی اصغر، برادر 7ساله او که معلول ذهنی بود در دریا غرق شده است.
اسم خانواده موسویزاده از حدود 2ماه قبل بهدنبال مرگ هولناک پسر 11سالهشان بهنام محمد بر سر زبانها افتاد. آنها 4پسر داشتند. محمد، علی اصغر، حسین و رضا. محمد که 11سال داشت بزرگترین فرزند این خانواده بود. همه میگفتند که او پسر آرام و نجیبی بود اما حدود 2ماه قبل بود که خبری تکاندهنده درباره او منتشر شد. محمد در حادثهای عجیب و در عین حال دلخراش در آشپزخانه خانهشان حلق آویز شده بود و محتملترین فرضیه درباره مرگ او خودکشی بود.
او برای درس خواندن از طریق برنامه شاد آموزش و پرورش نیاز به گوشی هوشمند داشت اما بهدلیل شرایط بد اقتصادی، پدرش نتوانسته بود برایش گوشی بخرد و خبرهای اولیه حاکی از آن بود که او از سر نداری و به خاطر نداشتن گوشی موبایل دست بهخودکشی زده است. بهدنبال انتشار این خبر تلخ اما مدیر مدرسهای که محمد در آنجا درس میخواند مدعی شد که مدتی قبل گوشی خودش را به محمد هدیه داده بود تا با آن درس بخواند که این موضوع از سوی خانواده محمد هم تأیید و هم تکذیب شد تا دلیل اصلی مرگ محمد مشخص نشود.
دومین داغ
هنوز داغ محمد برای خانوادهاش سرد نشده بود که عصر یکشنبه داغ دیگری بر دل آنها گذاشته شد. علی اصغر، پسر دیگر خانواده که معلول ذهنی بود، همراه مادرش به خانه مادر بزرگش که در نزدیکی دریاست رفته بود. به خاطر شرایط خاصی که این کودک داشت نهتنها خانوادهاش، بلکه آشنایان و هممحلیها توجه ویژهای به او داشتند. عصر آن روز او از خانه مادربزرگ بیرون آمد و به طرف دریا که در فاصله حدود 200متری آنجاست به راه افتاد. غروب بود و هوا کمکم رو به تاریکی میرفت. چند نفر از آشنایان علی اصغر را دیدند و از او خواستند به خانه برگردد اما پسربچه به مسیرش ادامه داد و آنها که گمان میکردند خانواده او همراهش هستند، او را به خانه برنگرداندند. پس از آن و تا چند ساعت هیچکس از پسر معلول خبری نداشت تا اینکه چند نفر از صیادان محلی که به اسکله برمیگشتند پیکر شناور او را روی آب دریا دیدند. آنها او را با خود به ساحل آوردند و از اورژانس کمک خواستند. در فاصله کوتاهی امدادگران اورژانس خود را به ساحل رساندند و تلاش کردند پسربچه را احیا کنند اما تلاششان فایدهای نداشت و او جانش را از دست داده بود. وقتی این خبر به مادر علیاصغر رسید، بار دیگر دنیا روی سرش خراب شد. درست مثل همان روزی که فهمید محمد جانش را از دست داده است. حالا او در کمتر از 2ماه 2پسرش را از دست داده و داغی سنگین بر دلش مانده است. براساس این گزارش بهدنبال غرق شدن پسر خردسال پیکر او به پزشکی قانونی منتقل شد و پس از انجام مراحل قانونی برای خاکسپاری در اختیار خانوادهاش قرار گرفت.