زمان مطالعه: 2 دقیقه

پسر عاشق از حلق آویز کردن خود در پارک منصرف شد

پسر عاشق وقتی با مخالفت خانواده دخترعلاقه‌اش برای ازدواج روبه‌رو شد تصمیم عجیبی گرفت؛ او طنابی از درختی در پارک آویزان کرده و قصد داشت به زندگی‌اش پایان بدهد، اما با تلاش تیم جنایی و اورژانس اجتماعی به زندگی بازگشت.
04 آذر 1399
شناسه : 69630
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/69630
736+
بالا
پسر عاشق وقتی با مخالفت خانواده دخترعلاقه‌اش برای ازدواج روبه‌رو شد تصمیم عجیبی گرفت؛ او طنابی از درختی در پارک آویزان کرده و قصد داشت به زندگی‌اش پایان بدهد، اما با تلاش تیم جنایی و اورژانس اجتماعی به زندگی بازگشت.

حادثه 24 - پسر عاشق وقتی با مخالفت خانواده دخترعلاقه‌اش برای ازدواج روبه‌رو شد تصمیم عجیبی گرفت؛ او طنابی از درختی در پارک آویزان کرده و قصد داشت به زندگی‌اش پایان بدهد، اما با تلاش تیم جنایی و اورژانس اجتماعی به زندگی بازگشت.

ساعت 5صبح دیروز یکی از مأموران کلانتری تهران نو با قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس جنایی تهران تماس گرفت و گفت که پسر جوانی در پارک قصد خودکشی دارد. به گفته مأمور کلانتری پسر جوان هنوز تصمیم‌اش را عملی نکرده و آنها با وجود تلاش زیاد نتوانسته بودند او را منصرف کنند. بازپرس جنایی پس از این تماس راهی محل حادثه شد. به جز وی، مأموران پلیس و اورژانس اجتماعی نیز در محل حضور داشتند. آنها شاهد صحنه عجیبی بودند؛ از درختی در داخل پارک طنابی آویزان شده و پسر جوان آن را دور گردنش حلقه زده بود و در مقابل چشمان وحشتزده افرادی که برای ورزش صبحگاهی به پارک رفته بودند، قصد داشت به زندگی‌اش پایان بدهد. یکی از مددکاران اورژانس اجتماعی با هماهنگی بازپرس جنایی با پسر جوان وارد مذاکره شد. او شروع به صحبت با این پسر کرد و از وی اسمش را پرسید و در نهایت سؤال کرد که چرا قصد دارد به زندگی‌اش پایان دهد. پسر جوان می‌گفت عاشق دختری شده و قصد داشته با او ازدواج کند اما خانواده دختر با این وصلت مخالفت کرده‌اند. به همین دلیل دچار شکست عشقی شده و تصمیم گرفته به زندگی‌اش پایان بدهد. او می‌گفت که بدون دختر مورد علاقه‌اش نمی‌تواند به زندگی ادامه بدهد و اگر با او ازدواج نکند، زندگی برایش معنی ندارد.

 وقتی علت تصمیم او مشخص شد، تیم جنایی و اورژانس اجتماعی سعی کردند با صحبت، او را آرام کنند. هر چند پسر جوان مدام تهدید می‌کرد که قصد پایان دادن به زندگی‌اش را دارد، اما در نهایت حرف‌های تیم جنایی تأثیرش را گذاشت و پسر جوان منصرف شد و طناب را از دور گردنش باز کرد. به این ترتیب او به زندگی برگشت و با دستور بازپرس در اختیار مرکز مشاوران کلانتری قرار گرفت تا اطمینان حاصل شود که از تصمیم‌اش صرف‌نظر کرده است.

ارسال نظر