حادثه 24 - بازیکن سابق تیم ملی ایران گفت: من اشتباه بزرگی کردم که از اردوی تیم ملی رفتم. دو سه ماه بعد جواد نکونام با من تماس گرفت و گفت تو حاضری عذرخواهی کنی؟ گفتم بله حاضرم و برمی گردم.
دوران حضور هادی عقیلی در تیم ملی با 69 بازی و 10 گل، به دلیل اختلاف با کیروش سرمربی پرتغالی سابق تیم ملی، خیلی زودتر از حد تصور خاتمه یافت، تا این مدافع که دو سال برای کسب عنوان جایزه بهترین بازیکن سال آسیا نامزد شده بود، نتواند نام خودش را علیرغم تمام شایستگیهایی که داشت، به باشگاه صدتاییها وارد کند؛
*در اردوگاه بشیکتاش در ترکیه بودیم که یک موضوع خنده دار هم اتفاق افتاد. من لباس فیروزه ای منچسترسیتی را پوشیده بودم. کی روش گفت این چه لباس مسخره ای است که پوشیده ای. گفتم این لباس را به ما داده اند ولی کی روش چون لباس منچسترسیتی بود، عصبانی شده بود. من این را قبلا هم گفته ام. در همین اردو رضا ترابیان و آقای فاضلی آمده بودند به اردوی تیم ملی. آقای فاضلی طبقه بالا کار داشت. من رضا ترابیان را بیرون دیدم و گفتم برویم با هم چایی بخوریم. در همین حین کی روش آمد و پرسید که این چه کسی است؟ گفتم این دوست من است. گفت اینجا کسی حق ندارد، وارد اردو شود. گفتم ایشان بازیکن تیم ملی بوده است. گفت برای من مهم است. گفتم با این کار داری به من توهین می کنی. رضا ترابیان یک کلاه داشت.
*به کی روش گفتم هفته گذشته که با تیم رسانه بازی کرده اید، رضا ترابیان هم با تیم رسانه بوده است. کی روش کلاه رضا را بالا زد و گفت به من ربطی ندارد. خیلی ببخشید ولی باید بگویم. کی روش کمی از شلوارش را پایین داد و گفت شاید من دلم بخواهد اینجا لخت بگردم و کسی نباید در اردو باشد. خلاصه گفت باید بیرون برود. من گفتم چطور رضا ترابیان نباید اینجا باشد ولی مدیر برنامه بازیکنان باید در اتاق بازیکنان باشد. اینجا اولین درگیری لفظی من و کی روش رقم خورد. بعد هم برای بازی آلبانی رفتیم و کی روش گفت به تو بازی نمی دهم. 10 دقیقه آخر من را در پست مهاجم فرستاد. همان بازی ای بود که فریدون زندی هم خداحافظی کرد. بعد از این بازی گفت، چرا اینطوری شدی. گفتم با آن رفتار به من توهین کردی. خیلی بحث ها پیش آمد که چرا من یکی را به لابی هتل آورده ام ولی رضا ترابیان بازیکن سابق تیم ملی بوده است. مثلا فکر کنید الان مهدی مهدوی کیا به اردوی تیم ملی برود و او را راه ندهند. این استارت بدرفتاری کی روش با من بود. بازی بعدی ما با کره جنوبی در تهران بود ولی من در قطر مصدوم شده بودم و دعوت نشدم. بعد که مصدومیتم تمام شد، در دوبازی دو گل زدم و کی روش دعوتم نکرد و در برنامه نود به آقای فردوسی پور گفت که هادی عقیلی از مصدومیت رنج می برد.
*این ها تمام شد تا به بازی لبنان رسیدیم. خود کی روش تهران نبوده و به کمک هایش می گوید بازیکنان را دعوت کنید. هادی عقیلی به اردوی تیم ملی دعوت می شود و وقتی کی روش برگشت، از دیدن من شاخ درآورد. این ها را من بعدا فهمیدم. حتی علیرضا منصوریان وقتی من را دید، گفت خوش آمدی. حتی من را بغل می کردند ولی من اصلا نمی فهمیدم داستان چیست و بعدا فهمیدم. بعد یکی از دستیاران کی روش گفته بود که ما یک گندی زدیم و هادی عقیلی را دعوت کردیم. همان روز اول به من گفت که من تو را بازی نمی دهم. من تا شب بازی در اردو بودم و بهترین تمریناتم را کردم و شب بازی رفتم. شب بازی رفتم چون در لیست نبودم. من شب بازی رفتم و گفتم من اردو را ترک می کنم. گفت نه صبر کن من فردا خودم اعلام می کنم و فردا در واقع میخواست حکم اخراج را بزند. یعنی جریان این بوده است. جریان این بوده است.
*من اشتباه بزرگی کردم که از اردوی تیم ملی رفتم و بعد از آن عذرخواهی کردم. این ها همه برای قبل از عذرخواهی است. دو سه ماه بعد جواد نکونام با من تماس گرفت و گفت تو حاضری عذرخواهی کنی. گفتم بله من حاضرم و برمی گردم. نکونام گفت قرار شده مهدی رحمتی به برنامه نود برود و عذرخواهی کند. کی روش گفته بود، هادی همان عذرخواهی در خبرگزاری کافی برایش کافی است ولی مهدی رحمتی باید عذرخواهی کند. مهدی رحمتی به برنامه نود ولی هر چقدر عادل گفت عذرخواهی کن، گفت کاری نکرده ام که عذرخواهی کنم. بعد از این هم داستان نوشتن نامه و عذرخواهی کردن در نامه ایجاد شد که اصلا من ایران نبودم که بتوانم نامه ای را امضا کنم. باز مهدی رفت و امضا کرد و البته برنگشت. من که اصلا ایران نبودم. فدراسیون هم هیچ تماس یا ایمیلی برای من نفرستاد. شاید فدراسیون ایمیلی نداشته است! این موضوع تکراری شده است.
*هیچ جایی هم کی روش از من حرفی نزد. من همیشه طرفدار او بوده ام. او هیچ جا از عملکرد فنی و اخلاقی من حرف نزد. من می توانستم دو جام جهانی بازی کنم. برای من همیشه کابوس این اشتباه باقی می ماند.