حادثه 24 - سارق بی‌رحم وقتی بی‌توجه به التماس‌های بیمار سرطانی، پول خرید داروهای وی را سرقت کرد خبر نداشت که نفرین مالباخته دامنش را خواهد گرفت.
متهم و همدستانش سرقت‌های خشن خود را از پاییز سال گذشته شروع کردند. آنها در نقش مسافرکش ظاهر می‌شدند و وقتی مسافری سوار ماشینشان می‌شد، با چاقو او را تهدید کرده و کتک می‌زدند و علاوه بر سرقت اموالش، رمز کارت عابربانکش را هم می‌گرفتند و حسابش را خالی می‌کردند. پرونده این زورگیری‌های خشن با دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی، بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اداره پنجم پلیس آگاهی تهران تحت رسیدگی بود تا اینکه معلوم شد یکی از طعمه‌های این باند یک بیمار سرطانی بوده است. مالباخته می‌گفت: به‌عنوان مسافر در اسلامشهر سوار خودروی سارقان شدم تا برای خرید دارو به تهران بروم. با هزار بدبختی 5میلیون تومان پول جور کرده بودم که دارو بخرم. چون سرطان معده دارم اما از بخت بدم به دام زورگیران گرفتار شدم. راننده وقتی فهمید سرطان دارم به بقیه اعضای باند گفت بی‌خیالم شوند اما یکی از آنها به من رحم نکرد. به همدستانش می‌گفت طعمه به این خوبی که 5میلیون تومان پول نقد همراهش است هرگز گیرش نخواهد آمد. به او التماس کردم و گفتم خدا بدجور انتقام می‌گیرد اما سارق بی‌رحم مرا به سخره گرفت و همه پول‌هایم را سرقت کرد.
سارق بی‌رحم در دام پلیس
اعضای این گروه سارقان خشن فراری بودند تا 10روز قبل که یکی از آنها دستگیر شد. آن روز متهم قصد زورگیری از مردی را داشت که گشت پلیس سررسید و سارق را دستگیر کرد. این مرد پس از دستگیری به سرقت‌های سریالی ازجمله سرقت از بیمار سرطانی اعتراف کرد و گفت: بعد از آن سرقت، دچار سرنوشت عجیبی شدیم. یکی از همدستانم معتاد و کارتن‌خواب شد. همدست دیگرم چند وقت قبل در خیابان قصد سرقت داشت که دستگیر شد و الان در زندان است. سومین عضو گروه از ترس دستگیری به ترکیه فرار کرد که در آنجا وضعیت خوبی ندارد.
سارق دستگیر شده چند روز پس از دستگیری و انتقال به زندان بیمارشد و با انجام آزمایش‌های مختلف مشخص شد که دچار سرطان فک شده است. این جوان 21ساله وقتی برای تحقیق به دادسرای ویژه سرقت انتقال یافت به گریه افتاد و گفت نفرین همان بیمار سرطانی که پول‌هایش را دزدیدند باعث شد که آنها به این سرنوشت دچار شوند. او گفت: با وجود اینکه همدستانم راضی به سرقت از بیمار سرطانی نبودند اما من چشمانم کور و گوش‌هایم کر شده بود و حالا نفرین او دامن مرا گرفته است. از سرقت‌هایی که انجام دادم و اینکه التماس‌های مردم را نادیده گرفتم، پشیمانم.