زمان مطالعه: 4 دقیقه

جزئیات قتل زنی که تسلیم وسوسه های مرد افغان نشد

«ناپدری‌ام، ‌یک زن ایرانی را در تهران و پسرخاله‌اش را در افغانستان به قتل رسانده است، اما فقط من و مادرم راز این دو جنایت را می‌دانیم» این گفته‌های پسری افغانستانی است که باعث شد بازپرس جنایی تهران برای کشف حقیقت دستور بازداشت ناپدری او را صادر کند.
05 آبان 1399
شناسه : 58598
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/58598
686+
بالا
«ناپدری‌ام، ‌یک زن ایرانی را در تهران و پسرخاله‌اش را در افغانستان به قتل رسانده است، اما فقط من و مادرم راز این دو جنایت را می‌دانیم» این گفته‌های پسری افغانستانی است که باعث شد بازپرس جنایی تهران برای کشف حقیقت دستور بازداشت ناپدری او را صادر کند.

حادثه 24 - «ناپدری‌ام، ‌یک زن ایرانی را در تهران و پسرخاله‌اش را در افغانستان به قتل رسانده است، اما فقط من و مادرم راز این دو جنایت را می‌دانیم» این گفته‌های پسری افغانستانی است که باعث شد بازپرس جنایی تهران برای کشف حقیقت دستور بازداشت ناپدری او را صادر کند.

چند روز قبل پسری جوان قدم در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گذاشت و گفت ناپدری‌اش قاتل است. وی در توضیح ماجرا به بازپرس ساسان غلامی گفت: پدرم سال‌ها پیش فوت شد و مردی که از بستگانمان است باوجود اینکه همسر دیگری هم داشت با مادرم ازدواج کرد. او مردی بداخلاق بود که همیشه مادرم را اذیت می‌کرد و کتکش می‌زد. ناپدری‌ام پس از ازدواج با مادرم تمام ارثیه پدری‌ام را تصاحب کرد تا اینکه متوجه شدم او پس از ازدواج با مادرم مرتکب قتل هم شده است. او 8سال قبل در غرب تهران نگهبان یک مصالح فروشی بود که ظاهرا زنی ایرانی برای خرید مصالح به آنجا رفته بود و ناپدری‌ام وسوسه شده و پس از مقاومت آن زن با سنگ ضربه‌ای به سر او زده بود. همین باعث قتل زن ایرانی شده و ناپدری‌ام پس از جنایت، جسد را در همان حوالی محل کارش رها و پول و طلاهای او را سرقت کرد و به افغانستان گریخت.

وی ادامه داد: در آن زمان من و مادرم در افغانستان زندگی می‌کردیم که ناپدری‌ام راز این جنایت را برای مادرم بازگو کرد، اما خبر نداشت که من بیدارم و صدایشان را می‌شنوم. او مادرم را تهدید کرد که اگر به کسی حرفی بزند او را هم مانند آن زن ایرانی به قتل می‌رساند و جسدش را می‌سوزاند.

پسر جوان ادامه داد: بعد از مدتی ناپدری‌ام در روستای تخال افغانستان نیز در درگیری با شلیک گلوله پسرخاله‌اش را به قتل رساند و متواری شد. این اتفاق شهریور97 رخ داد و از آن زمان او فراری شد. تا اینکه من مدتی قبل برای کار به تهران آمدم و پس از پرس و جو از آشنایان و بستگانم شنیدم که ناپدری‌ام به‌عنوان نگهبان در یک مرکز تجاری کار می‌کند.

بازداشت ناپدری

پس از اظهارات پسر جوان، بازپرس جنایی تهران دستور بازداشت ناپدری 50ساله وی را صادر کرد. او هفته گذشته بازداشت شد و برای بازجویی به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت. مرد افغان اما در بازجویی‌ها منکر قتل‌ها شد و گفت: من از روزی که با همسر دومم ازدواج کردم با بدرفتاری و بدخلقی‌های پسرش روبه‌رو شدم. او از من خوشش نمی‌آمد و نسبت به من کینه به دل داشت. دلیلش این بود که معتاد به مشروب و مواد‌مخدر بودم. حالا هم این داستان‌های خیالی را مطرح کرده که مرا روانه زندان کند و پس از آن کاری کند که مادرش از من جدا شود.

اظهارات مرد افغانستانی اما ضد‌و نقیض بود و باعث شد تا بازپرس جنایی دستور بازداشتش را صادر کند. متهم در حالی برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته که قاضی جنایی دستور داده پرونده‌های قتل بررسی شده و معلوم شود که آیا 8سال قبل قتلی در مصالح فروشی حوالی غرب تهران رخ داده یا نه. وی از پلیس بین‌الملل نیز خواسته در تماس با اینترپل افغانستان درباره این مرد تحقیق شود.

ارسال نظر