حادثه 24 - پسر جوان زمانی که 10سال قبل در حمایت از پسرخالهاش مرتکب قتل شده بود بارها کابوس چوبه دار را دید و همهچیز را تمامشده میدید اما بزرگواری اولیای دم مقتول باعث شد او از قصاص نجات پیدا کند و در یک قدمی آزادی از زندان قرار گیرد.
نخستین برگ از این پرونده جنایی اواسط سال89 توسط مأموران پلیس تکمیل شد. آن شب به مأموران یکی از کلانتریهای بندرعباس خبر رسید که در جریان یک جشن عروسی چند پسر جوان با یکدیگر درگیر و یکی از آنها با ضربه چاقو مجروح شده است. دقایقی از این درگیری میگذشت که مأموران راهی محل حادثه شدند و تحقیقات در اینباره آغاز شد. شواهد نشان میداد 2جوان که از مدتها قبل با یکدیگر اختلاف داشتند در عروسی یکدیگر را دیده و با هم درگیر شدهاند و در این بین پسرخاله یکی از آنها وارد درگیری شده و طرف مقابل را با چاقو مجروح کرده است. بعد از درگیری، پسر مجروح به بیمارستان منتقل شده و ضارب از آنجا گریخته بود.
ساعتی از وقوع این درگیری خونین گذشته بود که به پلیس خبر رسید جوان مجروح بهدلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان جانش را از دست داده است. به این ترتیب ماجرا به بازپرس جنایی بندرعباس گزارش و به دستور او تلاشها برای دستگیری متهم به قتل آغاز شد. متهم بعد از قتل بدون اینکه حتی خانوادهاش را در جریان بگذارد در مکان نامعلومی پنهان شده بود. با وجود این چند روز بعد مأموران به اطلاعاتی درباره مخفیگاه او دست پیدا کردند و وی را دستگیر کردند.
اعتراف به قتل
پسر جوان که 29سال داشت در بازجوییهای اولیه به قتل اعتراف کرد اما گفت باورش نمیشود که پسر جوان با ضربه چاقوی او کشته شده است. او گفت: ما همه بچه یک محله هستیم و آن شب به عروسی دعوت شده بودیم. من و پسرخالهام با هم به عروسی رفته بودیم که مقتول را دیدیم. من هیچ مشکلی با او نداشتم اما پسر خالهام از مدت ها قبل با او اختلاف داشت. آنها چشم در چشم شدند و ناگهان به طرف یکدیگر رفتند و درگیر شدند. اول میخواستم مانع درگیریشان شوم اما نشد. آن شب من و پسرخالهام مشروبات الکلی مصرف کرده بودیم و حالت طبیعی نداشتیم. وقتی پسر خالهام با او درگیر شد من هم ناخواسته برای دفاع از او وارد درگیری شدم و وقتی کار بالا گرفت چاقویی که در جیبم بود را بیرون کشیدم و با آن ضربهای به پسر جوان زدم. من فقط میخواستم او دعوا را رها کند و فکرش را هم نمیکردم ضربه چاقویی که میزنم باعث مرگش شود. حتی بعد از فرار هم فکر میکردم او مجروح شده اما بعد فهمیدم او فوت شده است.
پسر جوان در ادامه رسیدگی به این پرونده صحنه جنایت را در برابر بازپرس جنایی بازسازی کرد و جنایتی که مرتکب شده بود را با جزئیات بیشتری شرح داد. در این شرایط بود که پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد.
فقط قصاص
مدتی از وقوع جنایت در عروسی میگذشت که متهم در دادگاه محاکمه شد. در ابتدای این جلسه نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و گفت: براساس تحقیقات انجام شده متهم حاضر مرتکب قتل عمدی شده و از آنجا که همه شواهد و مدارک موجود ازجمله اعترافات او بر گناهکار بودنش دلالت دارد خواستار مجازات وی هستم.
در ادامه اولیای دم نیز خواستار قصاص متهم شدند. آنها گفتند با وجود اینکه مدتی از این قتل گذشته اما خواسته آنها فقط قصاص قاتل است و تحت هیچ شرایطی حاضر به بخشش او نیستند.
سپس نوبت به متهم رسید تا از خود دفاع کند. او گفت: شبی که این حادثه اتفاق افتاد شرایط عادی نداشتم و نمیدانستم چه کار میکنم. فقط میخواستم از خودم و پسرخالهام دفاع کنم و فکرش را نمیکردم یک ضربه چاقو کار را به اینجا بکشاند. حالا از کاری که کردهام پشیمانم و از اولیای دم میخواهم من را ببخشند.
با وجود دفاعیات متهم، قضات دادگاه پس از شور او را در این پرونده گناهکار تشخیص داده و به قصاص محکوم کردند. این رأی مدتی بعد در دیوان عالی کشور نیز تأیید و همهچیز برای اجرای حکم قصاص آماده شد.
در یکقدمی چوبه دار
با گذشت 10سال از وقوع این قتل، از چند ماه قبل نام این قاتل در فهرست اجرای احکام قرار گرفت. از همان موقع بود که تلاشهای او و خانوادهاش از یک سو و اعضای شورای حل اختلاف زندان برای ایجاد صلح و سازش در این پرونده آغاز شد. افشین مرزبان، جانشین زندان بندرعباس و محمدحسین حمزه، رئیس شورای حل اختلاف ازجمله افرادی بودند که برای جلب رضایت اولیای دم پیشقدم شدند. آنها در 10سالی که قاتل در زندان به سر میبرد متوجه تغییر رفتارش شده بودند. دیگر خبری از شرارت و تندی نبود و پسر جوان که در 29سالکی دستگیر و زندانی شده بود در 39سالگی به مردی آرام تبدیل شده بود. او پشیمان بود که چرا با یک اشتباه زندگیاش را تباه کرده و حالا در یک قدمی چوبه دار قرار گرفته است.
دیگر چیزی به روز اجرای حکم باقی نمانده و شمارش معکوس آغاز شده بود. تلاشهای مسئولان شورای حل اختلاف اما همچنان ادامه داشت. با اینکه اولیای دم برای اجرای حکم اصرار میکردند اما چند روز قبل سرانجام آنها راضی شدند که قاتل را ببخشند. آنها گفتند چون پسر جوان در این مدت اصلاح شده از قصاص او صرفنظر میکنند. به این ترتیب آنها رضایتنامه را امضا کردند و از آنجا که متهم به لحاظ جنبه عمومی جرم نیز مجازات شده و 10سال زندانی بود، قرار است چند روز دیگر پس از انجام تشریفات قانونی از زندان آزاد شود.